مسعود فراستی چنان حرف بدی زد که روی آن بوق گذاشتند

مسعود فراستی چنان حرف بدی زد که روی آن بوق گذاشتند

به گزارش پایگاه خبری گلونی،  یک روز از ماجرای جدال آرش ظلی پور با مسعود فراستی در برنامه من و شما می گذرد.

بخش کامل مصاحبه نیمه تمام آرش ظلی پور با مسعود فراستی در برنامه من و شما

در تمام ساعات گذشته بسیاری از مخاطبان پایگاه خبری گلونی و بسیاری از کاربران به این نکته اشاره کرده‌اند که فراستی آنچه را درو کرده است که خود قبلاً کاشته بود.

نکته ای که بسیاری از کاربران به آن اشاره کرده‌اند درست است.

نکته این است که لحن مسعود فراستی در سال‌های گذشته در تلویزیون باعث شده است که چنین رفتاری را از سوی آرش ظلی ‌پور نیز مشاهده کنیم.

هرچند که ظلی پور خودش دستی بر ساخت برنامه‌های حاشیه ای دارد و قبلاً هم ثابت کرده است که گفت‌و‌گو کننده خوبی نیست و نمی‌تواند ادب و آداب را در برنامه‌اش رعایت کند اما نمی‌شود از ادبیات عجیب و غریب مسعود فراستی در سال‌های گذشته در تلویزیون گذشت.

آن چه فراستی در سال‌های گذشته در تلویزیون گفته است از حافظه مردم خارج نشده است. تعبیر او از سینمای مسعود کیمیایی هنوز در ذهن دوستداران سینماست. آنجا که از تعبیر عجیب استمنا استفاده کرد.

آنجا که نیما حسنی نسب هم معترض فراستی شد

مسعود فراستی در برنامه هفت

از دیشب ویدئویی میان کاربران فضای مجازی دست به دست می‌شود که در آن روی یکی از کلمات آقای فراستی بوق گذاشته‌اند.

مسعود فراستی چنان حرف بدی زد که روی آن بوق گذاشتند

روزی که روی صدا مسعود فراستی بوق گذاشتند

به راستی چرا باید کسی واژه استمنا را برای توصیف و توضیح فیلم مسعود کیمیایی به کار ببرد و یا در یک گفت‌وگو این جور جمله‌ای را بر زبان جاری کند؟

جمله عجیب مسعود فراستی در هفت

به نظر می‌رسد آنچه که فراستی در برنامه من و شما درو کرد تخمی بود که قبلا خود در رسانه تلویزیون کاشته بود.

امیدواریم که از این به بعد هر دو طرف از این ماجرا درس بگیرند و نقد خود را با کلمات زیبا و در خور شأن رسانه بیان کنند.

پایان پیام

کد خبر : 107403 ساعت خبر : 5:48 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=107403
اشتراک در نظرات
اطلاع از
1 دیدگاه
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

سلام ، من از نقدهای آقایان محمد تقی فهیم و سید ناصر هاشم زاده گله ای ندارم و آنها منصفانه و بی کینه نقد می کنند ، ولی این متن زیر را برای مسعود فراستی نوشتم ، به نظر من آقایان سعید نجاتی و کیارستمی و مجید مجیدی و
اصغر فرهادی و غیره به هر حال اثرهایی را خلق کردند و قابل قدر دانی هستند و همیشه خلق اثر چه ساختن فیلم ، چه خلق یک تابلوی نقاشی ، چه نوشتن یک داستان یا کتاب و خلق هر اثر هنری خیلی ارزشمندتر و سختر از کار یک منتقدی است که فقط وسط و پشت میز می نشیند و ادای از ما بهترون را در می آورند و دستشان را روی لیوان می گذارند و چکش می زند انگار دارند آب گوشت هم می زند و نمی تواند هیچ چیز خلق کنند ولی دایم به خود اجازه می دهد در مورد همه رشته های هنری که در آن سواد و مهارت و تخصص ندارند اظهار نظر کنند ، بله نقد کردن خیلی آسانتر و دست یافتنی تر از خلق کردن یک اثر هنری است چون خلق کردن خلاقیت و توانایی و مهارت می خواهد اما نقد کردن فقط حرف زدن صرف است که هیچ زحمتی جز بیهوده گویی ندارد و هر انسان منتقدی کم هوش و ناتوانی فقط با مطالعه دو سه جلد کتاب می تواند با محکوم کردن هنر دیگران ، تمام ناکامی ها و ناتوانی های و کمبودهای خود را لاپوشونی کند ، چرا بعضی منتقد ها به خود اجازه می دهند در مورد همه هنرها اظهار نظر کنند آن هم در شرایطی که خودشان هیچ اثر هنری خلق نکرده اند و هیچ مهارتی و شایستگی اظهار نظر در مورد آن هنرها را ندارند ، اگر کسی منتقد سینماست بی خود می کند در مورد نقاشی و موسیقی و شعر و فلسفه و داستان نویسی و مجسمه سازی و همه هنرها اظهار نظر می کند ، این هنرها ، آبگوشت نیستند که هی چکش بزنی ، هنر هستند ، ارزش دارند و هر کدام دنیایی پر از پیچیدگی و تخصصص و مهارت می خواهند ، خواهش می کنم از به اصطلاح منتقدین در همه هنرها سرک نکشند و در همه هنرها دخالت نکنند ، چون این جوری به جای محکوم کردن دیگران ، حماقت و نادانی خود را ثابت کرده اند.