گاهی دستفروشی تنها انتخاب است؛ داستان دنباله‌دار دستفروش‌ها را بشنویم

گاهی دستفروشی تنها انتخاب است داستان دنباله‌دار دستفروش‌ها را بشنویم

پایگاه خبر ی گلونی، مهدیسا صفری‌خواه: دورخیز بزرگ برای خرید عید شروع شده و بازار داغ دستفروش‌ها رو همه جا می‌بینیم. تمایل مردم برای خرید از اونها؛ دستفروشی رو تبدیل به شغل دوم حتا بوتیک‌دارها کرده. اونها اجناس حراجی‌شون رو تو پیاده‌روها می‌فروشن.

دستفروشی به دو صورت فصلی و همیشگی انجام می‌شه. خیلی‌ها در حال خرید کردنن از همین دستفروش‌ها. همین‌هایی که هر جایی بساط می‌کنن از واگن شماره چهار مترو و ایستگاه دروازه دولت گرفته تا پیاده‌روی کنار فلان مرکز خرید. خیلی‌هاشون هم سر سرقفلی همین دستفروشی بینشون دعواست.

گاهی دستفروشی تنها انتخاب است

برای بعضی‌ها دستفروشی تنها انتخاب و گزینه روی میز واسه دور زدنِ بیکاریه. دکتر و مهندس هم نداره لنگِ پول کتاب‌های دانشگاه و خرج خودت هم که باشی مزید بر علت می‌شه از آسیب بنگاهی و دلال هم درامونی فقط اگر به‌جرم سدمعبر، طرف حسابِ مأمورهای شهرداری نشی.

دستفروشی از اون شغل‌هایی که باید همه‌جوره بهش سختی‌کار بدن از یه‌طرف باید صدات رو بندازی ته گلوت و با «جمله‌های مو بر تن آدم سیخ‌کن» توجه مخاطب رو جلب کنی از یه طرف هم اصلاً نباید استرست رو نشون بدی، استرس دیدن یه آشنا. از همونایی که هر کاری رو کار نمی‌دونن و حواسشون نیست به آمار عریض و طویل بیکاری.

قلق مردم دنیا در دست آنهاست

دستفروش که باشی انگار قلق مردم دنیا رو بلدی؛ چه اونایی که گاهی از ماشین‌های شاستی بلندشون پیاده می‌شن تا تو هوای پاییزی تو پیاده‌رو قدم بزنن، چه اونایی که دست چندتا بچه قدو نیم‌قد رو گرفتن تا براشون بعد از هزاری یه ‌رخت و لباس نو بخرن!

برسد به دست دکه سازها

می‌ترسیم رونوشت بدیم از همین مشکل دستفروش‌ها و تو چاله و چوله‌های قانونی نامه‌مون بیفته و گم بشه بعد هم به‌جاش فقط توی آمار، هر روز از بیکاری و مشکل اعتیاد جوون‌ها بشنویم.

می‌ترسیم بربخوره به کسی یا صنفی یا تشکلی که چرا دل می‌سوزونیم برای اونهایی که حق مردم رو تو پیاده‌روها می‌خورن.

می‌ترسیم یادشون بیاریم که اگر براشون دکه بسازیم و کمکشون کنیم که طبق قانون کار کنن و این دم عیدی وا نمونن، آدم بده داستان حریم خصوصی مردم تو خیابون‌ها بشیم.

نمی‌خوایم بی‌خیال بشیم. می‌خوایم رونوشت بزنیم به همه اونایی که می‌تونن دست این آدم‌ها رو بگیرن و تو شلوغی‌های زندگی یادشون رفته که از پس این‌کار برمیان… اونهایی که قراره دکه براشون بسازن و ساماندهی‌شون کنن.  رونوشت به همه اونایی که مردمشون رو دوست دارن حواستون به اونایی که دنبال کارن و ناشی‌ن باشه!

خرید اقتصادی‌تر از دستفروش‌ها

شاید باور نکنین اما همه، پدر مایه‌دار با رانت و پارتی‌بالا ندارن. اونایی که به حل مشکل اعتقاد ندارن و از پاک کردن صورت مسأله اون‌هم به روش بومی استفاده بهینه از دیوار بلند حاشا، همه جوره استقبال می‌کنن.

ببخشین که تو شلوغی و ترافیک این اتوبان‌های بی‌سرو ته این کوچه‌های یه طرفه، دستفروش‌ها آسایشتون رو مختل کردن اما یه کم که خوب گوش بدین، اون زنگ صدا و قلدری لحن همین دستفروش‌ها رو کنار بذارین، می‌بینین یه مشکل مشترک از جنس همه جوون‌ها دارن، همون مشکل کار و اشتغال که دیگه از یه‌جایی به‌بعد خودمون هم رومون نمی‌شه چپ و راست یادآوریش کنیم.

قبل از قضاوت کردن این آدم‌ها، یه کمی به قصه‌شون فکر کنین، به اینکه چرا یه دانشجوی ترم چهارم فیزیک، تو فرجه امتحانات الکترمغناطیس باید یه‌گوشه پیاده رو بایسته و فریاد بزنه: «حراج لباس‌های تُرک ته همین پاساژ.»

گاهی دستفروشی تنها انتخاب است داستان دنباله‌دار دستفروش‌ها را بشنویم

پایان پیام

کد خبر : 114983 ساعت خبر : 11:16 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=114983
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات