باغ‌وحش اساطیر در نمایشگاه کتاب رونمایی می‌شود

باغ‌وحش اساطیر در نمایشگاه کتاب رونمایی می‌شود

به گزارش پایگاه خبری گلونی، کتاب باغ وحش اساطیر نوشته احسان رضایی که انتشارات قاف آن را منتشر کرده است در سی‌اُمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب رونمایی می‌شود.

در شرح این کتاب آمده است: در افسانه‌های چینی آمده است که پنج ببر در چهار گوشه جهان وجود دارند. ببر قرمز که در جنوب است، کنترل تابستان و آتش را دارد. ببر سیاه در شمال، مسئول زمستان و آب است. ببر آبی در شرق، بهار و گیاهان را مواظبت می‌کند و غرب هم دست ببر سفید است که پاییز و فلزات به او تعلق دارد. آن وقت ببر پنجم یا ببر زرد وسط اینهاست و چهارتا ببر دیگر را کنترل می‌کند.

در هند اما می‌گویند ببرها هر رنگی که دوست دارند داشته باشند، فقط لطف کنند و ما را نخورند. طبیعتاً گوش ببرها هم به این حرف‌ها بدهکار نیست و با آن دوتا دندان تیز و بزرگی که از دو گوشه دهان‌شان زده است بیرون، نیشش ز پولاد، همین‌طور بر سر و گردن و دیده ملت می‌زنند تا دل گردد آزاد. شاعر گفته است:
«نزن بر سر ناتوان دست زور
که روزی درافتی به پایش چو مور»
چطوری؟ اینطوری که یک‌بار هم حوصله هندی‌ها از دست این ببرهای زبان‌نفهم که فرت و فرت داشتند می‌خوردندشان سر رفت و پا شدند رفتند سراغ دربار منوچهرشاه که: دوتا از آن پهلوان‌های قلچماق دربارت را وردار و بیا ما را از دست این جماعت درنده خلاص کن.

حالا اینجا خودمانیم، گفتن ندارد، ولی آن موقع هم اوضاع همچین تعریفی نداشت و رستم هنوز بچه بود و برنده مسابقات لیگ کشتی، زال سفیدمو بود. اما منوچهر که نمی‌خواست جلوی غریبه کم بیاورد، داد گروه سرود کاخش «ایران خاک دلیران، ایران غرش شیران» را اجرا کردند و با کلی نذر و نیاز، همان زال و بقیه را روانه کرد. حالا از آن‌طرف رستم هم که جوان و جویای نام بود، توی خانه سر محدودیت‌های درنظرگرفته شده برای حضورش در شبکه‌های اجتماعی زد دعوا راه انداخت و ظرف‌ها را شکست و دست‌آخر هم گفت «اصلا شماها به من توجه نمی‌کنید و من هم می‌روم خانه رفیقم ساسان‌اینا» و این‌طوری یواشکی دنبال بابایش راه افتاد رفت هند. زال و بقیه که رسیدند، گفتند: خب، حالا این ببر موردنظر کوش؟ چرا نمی‌بینیمش؟ گفتند: راستش، این ببره که ما می‌گوییم، خیلی هم ببر معمولی نیست و یک‌هوا گنده است و چندتا ببر را یکجا حریف است و تیر و شمشیر به پوستش نفوذ نمی‌کند و اسمش ببر بیان است و مثل هاورکرافت، آبی ـ خاکی کار می‌کند و الان هم رفته توی دریاچه. خب، توی هند از اینجور ببرهای ترکیبی زیاد پیدا می‌شود. خاطرتان باشد توی «کتاب جنگل» کیپلینگ هم ببری که دشمنِ موگلی بود، اسمش «شیر خان» بود و همزمان وظایف ببر و شیر را یک‌جا انجام می‌داد.

باغ‌وحش اساطیر در نمایشگاه کتاب رونمایی می‌شود

القصه، زال داشت سر قیمت چانه می‌زد که «مرد حسابی هیولا را رنگ کرده‌اید به اسم ببر دارید حساب می‌کنید» و این صحبت‌ها، که ببر بیان از سر و صدا، ملتفت جماعت شد و حمله کرد. رستم هم هول کرد و مثل فیلم‌ها، خودش را از پشت بوته‌ها پرت کرد جلوی باباش. ببره هم نامردی نکرد و رستم را درسته و نشسته قورت داد. اما رستم هم از آن خانواده‌هاش نبود، با خودش گفت:
«چه دیو و چه شیر و چه پیل ژیان
چه جنگی نهنگ و چه ببر بیان»
شمشیر از کمرش کشید و زد دل و روده ببر را جر داد. ببره هم که فقط قسمت بیرونی را ضدگلوله کرده بود و توجهی به تقویت درون و تهذیب روان نداشت، باباش درآمد و کشته شد. در ازای این فداکاری رستم، هندی‌ها دادند پوست ببر بیان را با الماس بریدند و دباغی کردند و تحویل خانواده زال دادند.

باغ‌وحش اساطیر در نمایشگاه کتاب رونمایی می‌شود

بعدها که رستم بزرگ شد، ببر بیانِ سابق، شد لباس جنگی رستم که بیشتر سال توی کمد آویزان بود، اما هر وقت می‌خواست برود مأموریت‌های بالاتر از خطر، آن را می‌پوشید تا همه حساب کار دست‌شان بیاید. یک خصوصیت خوبی که این لباس داشت، این بود که هم ضدآب بود و هم آتش نمی‌گرفت، برای همین هرچقدر هم که یادشان می‌رفت اتو را زود بردارند، باز هم طوری‌ش نمی‌شد. وگرنه فکرش را بکنید که در هاگیر واگیر رفتن رستم به جنگ، زرهش می‌سوخت، آن‌وقت احتمالاً خود پهلوان می‌توانست نحوه شکار ببر را با رسم شکل به اطرافیانش توضیح بدهد.

سی‎اُمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از تاریخ ۱۳ تا ۲۳ اردیبهشت ماه در شهر آفتاب برگزار خواهد شد.

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

پایان پیام

 

کد خبر : 40927 ساعت خبر : 0:21 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=40927
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات