مدارای اجتماعی با مدارای سیاسی
پایگاه خبری گلونی، مینا رستمی (کارشناس ارشد جامعهشناسی): قرارگرفتن افراد و گروههای مختلف با اندیشهها و رفتارهای متفاوت در کنار هم و لزوم احترام به حقوق همدیگر و همزیستی مسالمتآمیز، ضرورت طرح و شناخت مدارای اجتماعی را بهعنوان ابزاری برای حل این مسائل خاطرنشان میکند. مدارای اجتماعی بهعنوان پایه و اساس دموکراسی و جامعه مدنی در نظر گرفت که بدون وجود آن نظام اجتماعی دچار اختلال خواهد شد.
عوامل مختلفی را میتوان در نظر گرفت که بر کنشهای مداراگرانه موثر است که در این میان میتوان به نقش ویژگیهای شخصیتی بپردازد. در مورد تاثیر ویژگیهای شخصیتی بر ابعاد مدارای اجتماعی، توافقپذیری، تبیینکننده مدارای رفتاری، وظیفهشناسی، توافقپذیری و بازبودن تبینکننده مدارای سیاسی و همچنین ویژگی بازبودن و برونگرایی تبیینکننده مدارای هویتی هستند.
بر این اساس از آنجا که افراد دارای ویژگی توافقپذیری تمایل زیادی به تعاملات اجتماعی و همچنین همیاری دارند، میتوان به اهمیت رابطه مشارکت اجتماعی و مدارا اشاره کرد. پژوهشهای دیگری نیز نسبت میان توافقپذیری و نوعی از دینداری که مبتنی بر تحمل و مدارا با عقاید دیگران است را تایید کردهاند. با این توصیف به نظر میرسد افراد دارای ویژگی توافقپذیری به دلیل حضور مستمر و فعال در جامعه، شناخت بیشتری نسبت به تنوع و تکثر عقاید اندیشههای مخالف و حقوق دیگران داشته که این شناخت اجتماعی نقش مهمی در نسبیگرایی و عدم مطلقگرایی که از مولفههای اصلی مدارای عقیدتی است، ایفا میکند.
تفاوت میان مدارای سیاسی و اخلاقی مربوط به حقوقی میشود که به دلیل توافق شهروندان بر سر پیروی از قراردادهای اجتماعی به آنها واگذار شده است. منظور از قرارداد اجتماعی، توافق میان شهروندانی است که نسبت به سهمیههای مختلف برای ساختن خیر عمومی مدارا میکنند. خیر عمومی، خیری است که برای سود تمام شهروندان ساخته میشود… مدارای سیاسی نسبت به کسانی به کار میرود که در پی ایجاد خیر عمومی هستند و مدارای اخلاقی مدارا نسبت به کسانی است که خارج از فضای خیر عمومی به دنبال ایجاد زندگی خوب برای خود هستند. منظور از مدارای اجتماعی، مدارا نسبت به حالتهای مختلف انسانبودن است؛ چه ویژگیهایی که از هنگام تولد همراه افراد است؛ مانند رنگ پوست و جنسیت و چه آنهایی که در طول زندگی از طریق فرایند اجتماعیشدن کسب میشوند، مانند زبان صحبتکردن. و گفتوگو اشاره میکند این ویژگیها موضوع مدارا یا عدم مدارا نیستند، بلکه اعمال و رفتارهایی که با ویژگیهای معینی از افراد در ارتباط هستند، ممکن است بهوسیله تصورات قالبی مناسب یا نامناسب متصور شوند و در نتیجه مورد مدارا واقع شوند یا نشوند. به اعتقاد بسیاری از جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی، مدارا یک گرایش رفتاری است. مدارای اجتماعی که شامل مدارای قومی، ملیتی و مدارای اجتماعی عمومی است، مدارای سیاسی شامل مدارا نسبت به ژورنالیستها، نویسندگان و تهیهکنندگان منتقد و مدارای سیاسی عمومی شده است و مدارای اخلاقی و رفتاری شامل مدارا نسبت به الگوهای روابط جنسی، مجرمان و سبکهای پوشش و رفتاری.
مدارای سیاسی، یکی از ارکان و پایههای دموکراسی است. به رسمیت شناختن آن برای تحکیم و قوام دموکراسی ضروری است. در اعلامیه ۱۹۹۵ سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل در مورد اصول مدارا آمده که مدارا عبارت است از پذیرش، درک و احترام به تنوع فرهنگها، شیوههای بیان و شیوههای انسانبودن. مدارا با دانش، بازبودن، ارتباطات و آزادی فکر، وجدان و عقیده امکان اشاعه مییابد و هماهنگی در تفاوت است و فقط وظیفهای صرفا اخلاقی نیست؛ بلکه ضرورتی سیاسی و حقوقی نیز میباشد؛ و فضیلتی است که صلح را امکانپذیر میکند، به ترویج فرهنگ صلح، به جای فرهنگ جنگ، یاری میرساند و تنشها را به حداقل میرساند.
در امر سیاست، مدارا میتواند دارای سه جنبه باشد. اول مدارای دولت با مردم، دوم مدارای مردم با دولت و سوم مدارای طیفهای مختلف سیاسی با یکدیگر. شاید به نظر برسد در حکومتهای دموکراتیک اختلافی بین مردم و دولت وجود ندارد و بنابراین طبق پیشفرض در نوع اول مدارا بیمعناست، اما در دولتهای دموکراتیک هم چالش مدارای مردم و دولت میتواند وجود داشته باشد و احتمال آن منتفی نیست، ضمن اینکه میتوان با رجوع به جهان خارج شواهدی در تایید این مدعا یافت. در رابطه با مدارای مردم با دولت هم اگر موافقت اکثریت با دولت برقرار باشد، از اختلاف اقلیت با دولت نمیتوان چشم پوشید. در هر دو مورد مذکور مدارا یک مسئله حقوقی است که با اصل همزیستی مسالمتآمیز یا اصل قرارداد اجتماعی میتواند توجیه شود، اما در مورد مدارای سلیقههای سیاسی مختلف، مسئله اخلاق بروز بیشتری دارد. حمله به عقاید سیاسی دیگران، ارجحیت منافع شخصی به منافع جمعی، در مضیقه قراردادن گروههای اقلیت توسط گروه اکثریت، تحمیل عقاید گروه حاکم به گروههای خارج از دایره قدرت و مواردی از این دست که ممکن است در قانون نگنجد یا نتوان برای آن در دادگاهی اقامه دعوی کرد، چالشهایی را فراروی جامعه پدید میآورد که جز با توسل به اخلاق، راهحل دیگری برای آن نمیتوان یافت.
نتیجه اینکه در روند رسیدن به مدارا باید آرامش را حفظ کرد و از خشمگینشدن و همچنین مواردی که باعث خدشهدارشدن آرامش جامعه میشود، پرهیز نمود و گاهی به این نکته فکر کرد که طرف مقابل نیز حرفی برای گفتن دارد. بهطور کلی مجموعهای از عوامل روانی و سیاسی و اجتماعی در مدارای سیاسی باید مورد توجه قرار گیرد، وگرنه این رشته عدم تحمل و مدارا، سر دراز خواهد داشت.
دکتر حسین افراسیابی معتقد است: مدارای اجتماعی بهعنوان موتور محرک توسعه اجتماعی و رفع معضلات اجتماعی است. جوامع انسانی بسته به ادوار زمانی و موقعیت مکانی ویژگیهای متفاوتی دارند. اما دو ویژگی را میتوان درخصوص جوامع مدرن و پست مدرن ذکر کرد. این دو ویژگی یکی تکثر و تراکم تفاوت است و دیگری عطش به رسمیت شناختهشدن خود. در جوامع مدرن تفاوتها نسبت به جوامع سنتی بسیار عمیقتر شده است؛ حتی هیجانات نیز متفاوت شده و شدت آن نیز بیشتر شده است. اصولا در جوامع مدرن تفاوت بهعنوان فضیلت شمرده میشود، در حالی که در جوامع سنتی، مشابهت با سایر اعضای جامعه فضیلت محسوب میشد. ویژگی دیگر عطش به رسمیت شناختهشدن خود است. در جوامع مدرن و پست مدرن خود به پروژه مهم و اصلی تبدیل شده است. این دو ویژگی برای شکلدادن به پروژهای بهنام هویت است. تنها مدارای اجتماعی میتواند راهگشای این تعارض باشد. مدارای اجتماعی را میتوان به معنای به رسمیت شناختهشدن دیگران متفاوت از خود دانست. به عبارت دیگر پذیرش دگربودگی عاملی مهم در تحقق مدارای اجتماعی است.
پیام کمیسیون ملی یونسکو – ایران درخصوص مدارای اجتماعی به شرح زیر است:
در دنیایی مملو از تفاوت و تنوع، سازش و مدارا برای دستیابی به صلح امری ضروری است. مدارا به مثابه محرکی است برای توسعه پایدار؛ مدارا ایجاد جوامع فراگیرتر را تقویت نموده و بدین ترتیب به ایجاد جوامع منعطف کمک میکند. جوامع منعطف، جوامعی هستند که از ایدهها، تواناییهای خلاقانه و استعدادهای تمامی اعضای خود بهره میبرند.
مدارای اجتماعی، یکی از اصول اساسی زندگی در جوامع انسانی است که بهطور طبیعی از احترام به حقوق و شأن انسانها سرچشمه میگیرد. مدارا از اصولی است که در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری مهم است و بهطور جدی نیز تهدید میشود.
مدارا از تعریف کلمات فراتر رفته و در واقع همچون رفتاری است که میتوان آن را فراگرفت. مدارا به معنای پذیرش تنوع فرهنگها و عقاید و احترام برای آزادی بیان و اندیشه است و با حقوق انسانی پیوند نزدیکی دارد. این رویکرد الهامبخش دهه جهانی تقارب فرهنگها (۲۰۲۲-۲۰۱۳)، میباشد، رویکردی که یونسکو پیشگام اصلی اجرای آن در سازمان ملل است.
این روزها تنوع فرهنگها توسط گروههای افراطیگری که بهدنبال تحمیل عقاید کوتهفکرانه خود هستند، مورد تهدید قرار گرفته و گروههای اقلیت این روزها تحت پیگرد قانونی قرار دارند و طی فرایندی بهنام پاکسازی فرهنگی مجرم شناخته میشوند. در جوامع امروزی، بحرانهای اقتصادی و اجتماعی دستاویزی برای سرزنش و طردکردن دیگران هستند. در برخورد با این بحرانها ما باید با یادآوری این مسئله که تمامی فرهنگها شایسته احترام هستند و هیچ عقیدهای سزاوار سرزنش و تحقیر نیست، قاطعانه بر اصل سازش و مدارا تاکید کنیم.
مدارا، اندیشهای است که امروزه به حاشیه رانده شده و مورد تهدید قرار گرفته است. با افزایش سرعت جهانیشدن، جهان بهطور فزایندهای شکننده میشود. به همین دلیل هر روزه و در هر جامعهای، ایجاد پیوندهای مدارا، اعتماد و توافق امری ضروری است و تحقق این امر نیازمند تعهد و زمان است. ما باید کار خود را با آموزش با کیفیت آغاز کنیم؛ آموزشی که با نادانی، تعصب و نفرت که ریشههای تبعیض و نژادپرستی در یک جامعه هستند، مبارزه کند. ما به آموزش نیاز داریم تا با ترسهای افراد نسبت به مردم و فرهنگهای ناشناخته، عقاید و انتخابات آنها مبارزه کرده و در این راستا صلح و مسالمت را در میان افراد ترویج کنیم. آموزش بهترین شیوه برای تقویت فرهنگ صلح و ایجاد جوامع فراگیر است.
مدارا به معنای نسبیتگرایی و یا بیتفاوتی نیست؛ مدارا به معنای تجدید تعهدی است که به واسطه آن، ما روزانه و در میان تمامی تفاوتها به دنبال پیوندهای مشترکی هستیم که موجب اتحاد و یکپارچگی انسانها میگردند.
برای ایجاد تغییرات مثبت، ما باید دائما از خود بپرسیم چگونه حقوق افرادی که به زبانها، مذاهب، ملیتها و دیگر جوامع تعلق دارند، در جامعه ما محفوظ است؟ آیا ما برای ترویج حقوق برابر و شأن افراد بومی، کارگران مهاجر، پناهجویان و پناهندگان به اندازه کافی تلاش میکنیم؟ پاسخ به این سوالها، ما را به اقدام و عمل ملزم میکند. این روزها عقاید نژادپرستانه و کلیشههای مذهبی و فرهنگی افزایش یافته و گفته میشود که افراد با فرهنگهای مختلف نمیتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند و یا اینکه جهان مکان بهتری بود اگر میتوانستیم به دوران باستان بازگردیم، دورانی که فرهنگهای خالص و ناب، به دور از هرگونه تاثیرات خارجی در یک گذشته اسطورهای که هرگز وجود نداشته، در کنار یکدیگر قرار داشتند.
ما باید با تقویت فرهنگ صلح، با این انزواگرایی مقابله کنیم. ما باید بار دیگر بر این مسئله تاکید کنیم که غنای فرهنگها ناشی از تعاملات متقابل است. ما باید حقایق تاریخی را بهخاطر آورده و به یاد داشته باشیم که چگونه در طول تاریخ، مردم و هویتها درهمآمیخته و این موضوع منجر به شکلگیری فرهنگهای پیچیده و غنیتر و هویتهای چندگانه گشته است. مکانهای فرهنگی ثبتشده در میراث جهانی یونسکو شاهدی است بر این حقیقت که هیچ فرهنگی در انزوا رشد نکرده و تنوع فرهنگی در واقع یک نقطه قوت است، نه ضعف. ما باید بر این مسئله تاکید کنیم که مدارا به معنای پذیرش سادهلوحانه و یا منفعلانه نیست، بلکه مدارا به معنای تلاش برای احترام به حقوق بنیادین افراد است.
ترویج روحیه صلح از خواستگاهها و همچنین از اهداف اقدامات و فعالیتهای یونسکو است. این رویکرد الهامبخش، اعلامیه اصول مدارا است که در سال ۱۹۹۵ توسط یونسکو به تصویب رسید. در این راستا، یونسکو به دنبال اجرای برنامههای فرهنگی، علمی و آموزشی بسیاری در چارچوب دهه تقارب فرهنگها (۲۰۲۲-۲۰۱۳)، ائتلاف جهانی شهرهای فراگیر و پایدار و ترویج آموزش شهروند جهانی است و این برنامهها باید در سیاستهای عمومی، در سخنرانیهای رسمی و رفتار روزمره ما، در رسانهها و در تمامی ابعاد زندگی انسانی مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرند و انتخاب یک روز به تاریخ ۱۶ نوامبر با عنوان «روز جهانی صبر و بردباری» خود نشانه اهمیت ویژه موضوع برای سازمان جهانی یونسکو است.
کمیسیون ملی یونسکو – ایران، برگزاری اینگونه همایشهای تخصصی و نشستهای علمی که میتواند موجب ارتقای سطح کمی و کیفی موضوع همایش و بررسی چالشها و فرصتهای اجتماعی در این راستا باشد را ارج نهاده و امید است اینگونه همایشها بتواند موجبات تقویت ارتباط میان پژوهش و سیاستگذاری در این حوزه را با توجه به اولویتهای برنامه بینالمللی مدیریت دگرگونیهای اجتماعی یونسکو و درنظرداشتن ارزشهای ملی و بومی و مذهبی کشور به ارمغان آورد.
پایان پیام
کد خبر : 53711 ساعت خبر : 1:53 ق.ظ