پیش داوری برنامه هفت درباره فیلم لاتاری
اگر سیدی و معادی و کیایی و سایرین لاتاری را ساخته بودند رشیدپور باز هم از آنان عصبانی بود؟
پایگاه خبری گلونی، میثم فکری: در واقع پیشداوری بر اساس منطق و واقعیت نیست بلکه بر پایه مجموعهای از فرضیات، مفاهیم نیمه درست و گمانهزنیها شکل میگیرد و مبتنی بر تعمیم غلط و انعطافناپذیر است. روانشناسان معتقدند که پیشداوری حاصل تمایل طبیعی ما برای قالببندی جهان به منظور معنا دادن به آن است. این قالبها مبتنی بر واقعیت نیستند بلکه براساس تجارب قبلی محدود ما که آن را درست و قطعی تلقی میکنیم، شکل میگیرد.
رسانه را میتوانیم تنها یک ابزار انتقال پیام بدانیم که این تفکر تقریبا منسوخ شده است و یا رسانه را پیام بدانیم که شاید به واقعیت نزدیک باشد و دیگر نمیتوان محتوا را از ساختار جدا دانست. بلکه آنچه اثرگذاری را بیشتر میکند امتزاج درست فرم و محتواست.
از حرفهای نسبتا تئوریک که بگذریم میخواهم از یک پیشداوری بنویسم. چند شب پیش برنامه سینمایی هفت را از شبکه خودمان میدیدم. فارغ از خطاهای کلامی مهدویان و خطاهای مجازی عوامل فیلم از جمله هادی حجازیفر [که البته این خطاها در مقابله با خطاهای اساسی برنامه هفت بود] میخواهم از ساختن یک پیشداوری توسط یک برنامه برای مخاطب بیاطلاع بگویم.
وقتی برنامه هفت را دیدم برای مهدویان و محمود رضوی تاسف خوردم که چرا اینقدر تنزل پیدا کردهاند و از شاهکارهای قبلی خود به یک اثر فاشیستی و تروریستی به تعبیر رشیدپور رسیدهاند و ای کاش این دو بزرگوار که به نظر من از سرمایههای اصلی همنسلان من برای سینما هستند چنین از اوج به حضیض نمیآمدند. نقدهای بعدی و برشهای بعدی گفتگوها و نشستها هم تایید همین موضوع بود و اکثرا آنها از همین برنامه و گفتگو تاثیر پذیرفته بودند و من هم!
تا اینکه فیلم لاتاری را دیدم. نمیخواهم نقد لاتاری را بنوسیم چون به شکرانه، اکثریت تماشاچیان دیگر در مقام منتقد سینما ظاهر میشوند و خود منتقدپنداری تکثیر شده است.
من دورههای متعدد نقد فیلم و کارگردانی نزد عزیزانی چون حسین معززینیا، اکبر نبوی و ابوالفضل جلیلی گذراندهام و از سالهای دور نقد فیلم مینوشتم ولی اکنون جرات و جسارت چنین کاری ندارم و کلا عادت دارم هر چیزی که مد میشود من بر خلاف آن رفتار میکنم!
فیلم را که تماشا کردم بیش از خود فیلم، برنامه هفت و رسانهای که خود در آن مشغولم ذهنم را درگیر کرد که چطور میتوان یک ذهن خالی را از دادههای نادرست و یا غیردقیق پر کرد و مخاطب را مشغول کرد. لاتاری را نقد نمیکنم که فیلمی است که نقاط قوت و ضعف دارد. از برنامهای میگویم که به راحتی یک فیلم را تروریستی میداند و من مخاطب برای دیدن یک فیلم تروریستی به سینما رفتم! و همچنان هم منتظر دیدن چنین فیلمی هستم که گویا اصلا در این جشنواره وجود ندارد!
فیلم فاشیستی هم ندیدم. فیلمی دیدم که مردانش از روی غیرت دست به کارهای درست و غلط زیادی میزنند. فیلم هم مانند شخصیتهایش درست و غلط زیادی دارد. اما کاش این رسانه و برنامه هفت به این راحتی ذهنیت نمیساخت. کاش مهدویان بهتر پاسخهای سوالات رشیدپور را میداد و ای کاش حجازیفر واکنش تندی در فضای مجازی نشان نمیداد. اما برایم سوال است که چرا رشیدپور شبهای بعد چنان با طمانینه و سعهصدر و مهربانانه با معادی و سیدی و سایرین گفتوگو کرد و به تحسین فیلم و شخصیت آنها پرداخت و آن شب این قدر عصبانی؟! و سوال دیگرم اینکه اگر سیدی و معادی و کیایی و سایرین این فیلم را ساخته بودند رشیدپور باز هم از آنان عصبانی بود؟
هنوز هم مهدویان و رضوی از نقاط روشن و امید همنسلان من برای این سینما هستند.
پایان پیام
کد خبر : 80159 ساعت خبر : 12:55 ب.ظ