حکایت ما کتابنخوانهای کتاب نخر
حکایت ما کتابنخوانهای کتاب نخر
آمار تعداد بسیار کم خریدار کتاب نسبت به جمعیت هر استان و از منظر وسیعتر در کل کشور در طرح عیدانه، نمک بر زخم کهنه کتابگریزی ما ایرانیها بود. زخمی که جز با مطالعه درمان نمیشود.
به گزارش پایگاه خبری گلونی سمیه باقری حسنکیاده: طرح عیدانه ۱۳۹۷ که هشتمین دوره توزیع یارانهای کتاب از طریق کتابفروشان در ۷۲۷ ویترین فعال در سراسر کشور بوده است، تعداد ۶۷۳’۱۹۷ نفر خریدار داشته است.
این تعداد اندک خریدار که تنها حدود ۰/۲۵ درصد از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران هستند، در مجموع ۸۶۸’۵۶۲ جلد کتاب عمومی و کودک خریداری کردهاند.
حکایت ما کتابنخوانهای کتاب نخر
البته کاملا طبیعی است که تعداد فروش در هر استان کاملا ارتباط مستقیم با تعداد ویترینهای فعال در هر استان داشته است.
و چنان که انتظار میرفت تعداد خریدار در پایتخت (۶۶۴’۲۶ نفر) با توجه به تعداد کتابفروشیهای آن بالاترین و در هرمزگان (۱۸۱ نفر!!!) با توجه به وجود تنها دو کتابفروشی پایینترین میزان خریدار را داشتهاند.
درباره ارتباط تعداد کتابفروشیها و میزان فروش در هر استان قبلا اینجا نوشتهایم.
اما آمار تعداد بسیار کم خریدار دانش کاغذی نسبت به جمعیت هر استان و از منظر وسیعتر در کل کشور در طرح عیدانه، نمک بر زخم کهنه کتابگریزی ما ایرانیها بود. زخمی که جز با مطالعه درمان نمیشود.
حکایت ما کتابنخوانهای کتاب نخر
گرچه اعتقاد دارم که همه دلایلی که مینویسم تنها توجیهاتی است که بعضا توهینآمیز نیز هست، اما مینویسم بلکه کمی رگ تفکرمان بجنبد.
۱. کتاب نمیخوانیم چون پول نداریم!
گفته میشود قیمت کتاب بالاست و بسیاری از مردم بهویژه اقشار و لایههای جوانتر و کمدرآمدتر جامعه قدرت خرید ندارند.
دلیلی که به نظر قانع کننده نیست. چرا که قیمت یک پیتزا به اندازه قیمت یک جلد از آن پنددانهای بیزبان است.
حالا مشکل اینجا است که چرا جوانان ایرانی حاضر هستند بیست هزار تومان برای یک پیتزا بپردازند اما حاضر نیستند همان مقدار، اندکی کمتر یا بیشتر را برای خرید دانش بپردازند؟
درواقع رشد و گسترش قارچگونه رستورانهای فستفود در بسیاری از شهرهایمان مبین آن است که برای محصولات آنها مشتری کم نیست. درحالیکه یکصدم اینگونه رستورانها، شاهد بازشدن جایی برای نمایش یار پنددان نیستیم.
ما چاق شدن را به آگاهی ترجیح میدهیم.
۲. کتاب نمیخوانیم چون نمیدانیم جهل چیست!
توصیه میکنم اگر واقعا کسی نمیداند که جهل چیست، ادامه این متن را نخواند. فقط جهت اطلاع میگویم که قطعا زنده نیست. برای روح جاهلاش آرزوی رحمت کنید.
۳. کتاب نمیخوانیم چون تعریفمان در خصوص زندگی، از غرایز انسانی فراتر نمیرود.
رک و پوستکنده جمله بالا این است که در طبقهبندی نیازهای انسان در هرم ۷ طبقه مازلو نهایت تا طبقه دوم بالا رفتهایم.
بله؟ هرم مازلو چیست؟!!!…. خواهش میکنم که کتاب بخوانید.
۴. کتاب نمیخوانیم چون حرفهای تکراری را دوست داریم.
برای همین است که در ۱۰۰ سال زندگی فقط یک خاطره را هزار بار تعریف میکنیم.
برای همین است که کلا در هیچ موردی صاحبنظر که نیستیم هیچ، کلا نظری نداریم.
۵. کتاب نمیخوانیم چون دچار خودشیفتگی فرهنگی هستیم.
خود شیفتگی فرهنگی و قومی سبب شده است نوعی احساس سیری کاذب درون ما را فرا بگیرد.
ما از همه برتریم! این را تاریخ ما به ما القا کرده است. شکوه تاریخی پارتیان و هخامنشیان ما را به وجد میآورد تا به خود بگوییم: هنر نزد ایرانیان است و بس.
وقتی علم و هنر نزد ما است، دیگر چه جای خواندن مکتوبات دیگران و توجه کردن به آثار و هنرهای سایر ملل است.
کم نیستند کسانی که معتقدند کشورهای پیشرفته ، علوم جدید را همگی از مسلمین و تمدن اسلامی به عاریت گرفته اند.
وقتی چنین است دیگر چه جای روی آوردن به علوم جدید دیار مغرب زمین به ابن سینه و فارابی و رازی و ملاصدا و … بسنده میکنیم.
دانستن و خواندن از آن کسانی است که هنوز خود را محتاج می دانند و ما که آن چه همه خوبان دارند یکجا داریم را چه نیاز به مطالعه!
۶. کتاب نمیخوانیم چون تنبل هستیم.
توضیحی نمیدهم. خودتان از ۴ نفر بپرسید چرا کتاب نمیخوانید. اولین پاسخی که میشنوید این است: تنبلی!
ما به این بیت بسیار معتقدیم که:
گفت بر خود گیر آسان کارها کز روی طبع
سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش!!
۷. کتاب نمیخوانیم چون شنیداری و مقلد هستیم.
شنیدن و دزدیدن عقاید دیگران را خوب بلدیم. واقعیت این است که بسیاری از آدمها کلا عقیدهای و تفکری ندارند و فقط افکار دیگران را تکرار میکنند.
آنها حتی با همان عقاید عاریتی ۱۲۰ سال عمر میکنند. باور کنید!
۸. کتاب نمیخوانیم چون نمیدانیم و نمیدانیم که نمیدانیم.
و اینگونه است که در دنیای سرشار از جهل مرکب خود تا ابدالدهر حال میکنیم و نمیدانیم که در این دنیا نمیشود زندگی کرد، فقط میشود زنده ماند!
۹. کتاب نمیخوانیم چون لذت و منفعتی در آن نمیبینیم.
بله. مطالعه و کسب آگاهی را بیمزد و مواجب میدانیم و زحمتی که در ازای آن چیزی گیرمان نمیآید.
۱۰. کتاب نمیخوانیم چون از شک کردن در مبانی باورهایمان میترسیم.
ما به شکلی ریشهای ترس از شک و پرسش داریم. ایمان داریم که شک بیایمانمان میکند. ما آموزش ندیدهایم که باورهایمان را با رویکردهای انتقادی بررسی کنیم.
ما میترسیم که شکل هندسی افکارمان کمی تغییر زاویه دهد.
۱۱. کتاب نمیخوانیم چون کتاب نخواندهایم.
ما لذت درک لذت را نمیدانیم، همین!
۱۲.کتاب نمیخوانیم چون نیازی به دانش و آگاهی نداریم.
واقعیت این است که در ایران بهواسطه نگاه برخی مسئولان و دولتمردان چندان احساس کمبود دانش و آگاهی وجود ندارد.
دقیقتر گفته باشم مسئولان زحمتکش در این مورد نیز تقبل زحمت نمودهاند و به جای ما تحقیق و مطالعه مینمایند و به همه پرسشهای ما، به جای ما پاسخ میدهند.
حتی مسئولان ما در زمینه هنر، سینما، تئاتر، ادبیات، شعر و ایندست هنرها هم میدانند که چه چیزی مناسب است و باید منتشر یا ساخته شود و مردم آنها را ببینند، بشنوند یا بخوانند، چه رسد به مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی، بینالمللی و… .
۱۳. کتاب نمیخوانیم چون به فضای مجازی دسترسی داریم!
اگر فضای مجازی عامل اصلی پایینرفتن سرانه مطالعه در ایران است، در آن صورت در کشورهای توسعهیافته که هم امکان دسترسی به اینترنت بیشتر است و هم سرعت آن بهمراتب بالاتر از ایران است، به علاوه پدیدهای هم به نام «فیلترینگ» وجود ندارد، مطالعه کتاب باید بیشتر از ایران کاهش یابد.
اما میدانیم که اینگونه نشده است. آمار مطالعه کتاب در کشورهای پیشرفته با وجود گسترش فضای مجازی، تغییر محسوسی نکرده است.
حتی میتوان استدلال کرد که فضای مجازی با گسترش اطلاعات بیشتر درمورد موجبات و آثار منتشرشده باعث بالارفتن تیراژ کتاب هم شده است.
۱۴. کتاب نمیخوانیم چون کتاب برایمان حرمت ندارد!
عجب توقعی داریم ما! در جامعهای که آگاهی به عنوان یک عنصر حیاتی به بهانههایی همچون گرانی کاغذ وارداتی، خریده نمیشود، حرمت به ساحت کتاب که معجزه انبیا است، حکم رویا را دارد.
و اگر چنین غلغلهای نیز برپا شود، نه برای خودِ کتاب، که برای دیدن و امضاء گرفتن و پز روشنفکری دادن عدهای تحت عنوان اهل مطالعه است.
با دلایل ( بخوانید توجیهات) قویای که گفتم کاملا مشخص است که همه جوره جنس (بخوانید بهانه)مان برای نخواندن کتاب جور است.
دیگر با خودمان است که زندگی را طوری سامان بدهیم که نیازی به مطالعه احساس کنیم یا خیر.
حکایت ما کتابنخوانهای کتاب نخر
پایان پیام
کد خبر : 95685 ساعت خبر : 11:54 ب.ظ