تازههای چشمه در نمایشگاه کتاب
پایگاه خبری گلونی – بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از تاریخ ۱۶ تا ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در مصلی بزرگ امام خمینی (ره) برگزار میشود. در این نمایشگاه که ناشران ایرانی و خارجی حضور دارند، نشرچشمه نیز با بیش از هشتصد عنوان کتاب در حوزههای داستان فارسی و داستان غیرفارسی، شعر فارسی و شعر ترجمه، دربارهی ادبیات، اسطوره وتاریخ، هنر، سینما، موسیقی، فلسفه، خاطرات و زندگینامه، طنز و کودک و نوجوان و … حضور خواهد داشت که از این تعداد، بیش از پنجاه عنوان به کتابهای چاپ اول اختصاص دارد.
کتابهای کودک و نوجوان نشرچشمه (ونوشه) را هم از همین غرفه بخرید.
«محمود دولتآبادی» با «از سرِ زُلف عروسانِ سخن» در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
نویسندهی «جای خالی سلوچ» بهگزینی از مشهورترین آثارِ نثرِ فارسی انجام داده است.
«محمود دولتآبادی» گزیدهای از شاهکارهای نثر کلاسیک فارسی را در قالب یک کتاب منتشر میکند. این کتاب که «از سرِ زُلفِ عروسانِ سخن» نام دارد حاصلِ سالها تدقیق و بازخوانی نویسندهی «روزگار سپریشدهی مردم سالخورده» است در ادبیات کلاسیک ایران. دولتآبادی در مقدمهای، این انتخاب را «بهگزینِ نثرِ فارسی» نامیده و دربارهی انتخابهای خود توضیح داده است.
«از سرِ زُلفِ عروسانِ سخن» شاملِ قطعههایی از متونِ نثرِ کلاسیکِ فارسی عمدتا بینِ قرنِ چهارمِ تا دوازدهم هجری شمسی است. دولتآبادی در این کتاب تکههایی از آثاری مانند «تاریخ بلعمی»، «تاریخ طبری»، «نوروزنامه»، «تاریخ بیهقی»، «سیاستنامه»، «گلستان سعدی»، «هزار ویکشب» و … را کنار هم آورده است. متونی که در سالهای نویسندگیاش بیش از همه با آنها حشر و نشر داشته است.
این کتابِ سیصد صفحهای را نشرچشمه در روزهای نمایشگاه کتاب عرضه خواهد کرد. دولتآبادی در سالهای اخیر برخی تجاربش در حوزهی ادبیات کلاسیک را در اختیار مخاطبان گذاشته که آخرینشان داستان «حسنک وزیر» با تحشیه و صدای او بوده که مدتیست منتشر شده است.
نشرچشمه در روزهای نمایشگاه برخی از آثار تجدید چاپ شدهی او را هم عرضه خواهد کرد. «از سرِ زُلفِ عروسانِ سخن» اولین گزیدهی دولتآبادی از متون کلاسیک ایران به شمار میرود.
کتاب «درآمدی بر اندیشهی هانس بلومنبرگ» منتشر شده است
کتاب «درآمدی بر اندیشهی هانس بلومنبرگ» نوشتهی «فرانتس یوزف وتس»، با ترجمهی «فریده فرنو» و «امیر نصری» منتشر شده است.
فرانتس یوزف وتس، مؤلف کتاب حاضر، به رغم اندیشهی دشوار فهم بلومنبرگ، سختنویسی، مغلقگویی، ذکر نقل قولهای پیاپی، تداعیهای آزاد ذهن سیال بلومنبرگ و به تبع آن، هجوم بیامان افکار مختلف در نوشتههایش تمام سعی خود را کرده تا از هزارتوی نوشتههای وی، بنمایههای اساسی آثارش را به نحوی نظاممند ارائه کند و خواننده را گام به گام به اندیشههای بنیادین بلومنبرگ رهنمون سازد.
نویسندهی کتاب حاضر کوشیده است تا نمایی کلی از مهمترین جنبههای فکری هانس بلومنبرگ(۱۹۹۶-۱۹۲۰)، فیلسوف ژرفاندیش و دشوارنویس آلمانی به دست دهد. وی در این کتاب با بیانی روشن و قابل فهم و گاه نقادانه، توانسته به خوبی خوانده را در فهم اندیشههای ژرف و بدیع بلومنبرگ شریک سازد و او را به پیمودن ادامهی این مسیر، یعنی به خواندن آثار اصلی بلومنبرگ ترغیب کند.
تلاش بیوقفهی انسان عاجز متناهی برای اثبات خویش در برابر مطلق العنانی واقعیت قاهری که نسبت به علایق، آرزوها و نیازهای وی بیاعتناست و پرسش از معنای وجود در دل این جهان بیمعنا، از بنمایههای فکری بلومنبرگ به شمار میروند.
به رغم کوشش آلمانیها و انگلیسی زبانان در جهت معرفی اندیشههای بلومنبرگ، متأسفانه این اندیشمند چندان مورد عنایت دوستداران فلسفه در ایران قرار نگرفته است. چنان که تاکنون هیچ اثری از او یا در باب او به فارسی انتشار نیافته و تنها اشاراتی گذرا به کتاب «مشروعیت عصر جدید» و مباحث او در باب سنت و مدرنیته شده است و سایر آثار و آرای وی در حاشیه ماندهاند؛ این در حالی است که جای خالی ژرفنگریهای او در فضای فکری ایران عمیقاً محسوس است.
در مسیری نا مستقیم به جانب عزلتگاه، وقوف نسبت به زندگی و عالم، تلاش انسان برای اثبات خویش، وداع، کیهان-به مثابهی یک کابوس، اندیشهی بنیادین، واقعیت به منزلهی حاکم مطلقالعنان، کتاب طبیعت، رنجبردن از زمان، میان انسان و غار، هنر، لطایف و مخاطرهجویی، سوژهی مطلق-صرفاً انسانس محتاج، انسان همان ناممکن است، پیشروی در سکوت ابدی، اهل کتابی با شمی برای از دست رفتن معنا، از جمله موضوعات و عناوین این کتاب هستند که نویسنده به آنها پرداخته است.
کتاب «درآمدی بر اندیشهی هانس بلومنبرگ» نوشتهی فرانتس یوزف وتس، با ترجمهی فریده فرنو و امیر نصری و ویراستاری محمدرضا حسینی بهشتی برای نوبت اول در سال ۹۳ در ۲۴۵ صفحه از سوی نشرچشمه منتشر شده است.
لینک خرید اینترنتی کتاب
رمان ۱۲۰۰ صفحهای «چارلز دیکنز» با عنوان «یادداشتهای آقای پیکویک» در نمایشگاه کتاب
رمان «یادداشتهای آقای پیکویک» نوشتهی «چارلز دیکنز» با ترجمهی «پرویز همتیان بروجنی» منتشر میشود.
این رمان حجیم که یکی از طنزآلودترین آثار این نویسندهی کلاسیک بریتانیایی محسوب میشود، باعث درک و خوانش جهانِ داستانی او شده و در واقع نمونهای مهم از ایدههای ادبی اوست. برای همین این اثر اهمیت فراوانی در بین آثار او دارد. در دیکنز این رمان را برای اولین بار در سال ۱۸۳۷ منتشر کرد و همین اثر باعث شد تا درهای شهرت روی او باز شود. این رمان ماجراهای مردی به نام پیکویک است که یک باشگاه خصوصی را اداره میکند و طی این کار با انبوه آدمهای خاص، ماجراهای متفاوت و موقعیتهای نو مواجه میشود.
دیکنز که او را بزرگترین نویسندهی عصر ویکتوریا دانسته و اولین نویسندهای که به شکلی جدی به روابط نوپای قدرت در جامعهی انگلیسی توجه کرد در این رمانِ مهم، انبوهی خُردهروایت و ماجرا میسازد که اتمسفری چون بازار مکاره دارد.
از این رمان در سالهای قبل ترجمههای ناقصی صورت گرفته بود اما این نخستین بار است که ترجمهی کامل این رمان از سوی نشرچشمه منتشر میشود.
«یادداشتهای آقای پیکویک» چندمین ترجمهی همتیانِ بروجنی از این نویسنده است و او پیش از این نیز سابقهی ترجمهی داستانهای کوتاهِ او را در کارنامه دارد. «یادداشتهای آقای پیکویک» در ۱۲۵۰ صفحه به بازار میآید.
این رمان در مجموعهی «جهان کلاسیک » نشرچشمه طبقهبندی میشود. چشمه آثار دیگری از دیکنز را نیز در دست ترجمه و آمادهسازی دارد.
چاپ سوم «کتاب سیاه» منتشر شد
چاپ سوم کتاب «کتاب سیاه» نوشتهی «اُرهان پاموک» منتشر شد.
پاموک دربارهی رمان «کتاب سیاه» گفته است: «”کتاب سیاه” دومین رمانم بود که به انگلیسی ترجمه شد و کمی بعد خوانندگان جدیدی پیدا کردم و بیرون از مرزهای ترکیه مخاطبان تازهای. اما سال ۱۹۹۰، وقتی نسخهی ترکی این کتاب را پشت ویترین کتابفروشیها دیدم، میدانستم که راه را درست رفتهام.»
استقبال از «کتاب سیاه» در سال ۱۹۹۴ در کشورهای انگلیسیزبان بسیار زیاد بود و سال ۱۹۹۶ این کتاب با ترجمهی دیگری دوباره در لندن منتشر شد. «کتاب سیاه» جدای از داستان تودرتویی که دارد، یکی از بهترین نمونههای نثر و زبان پاموک را به نمایش میگذارد. داستان این کتاب خیلی زود به سینما هم راه یافت و فیلمی با عنوان «چهرهی پنهان» از روی این اثر ساخته شد که در جشنوارهی فیلم آنتالیا تحسین شد.
اُرهان پاموک در اینجا هم روایتی پُر پیچوخم از جستوجو برای یافتن معشوق را دستمایهی رمانش قرار داده است. «غالب»، وکیل سرشناسی است که حالا گرفتار ماجرای پیچیدهای شده است. همسرش «رویا» غیبش زده و البته «جلال» که ستوننویس مشهور روزنامهی «ملیت» است و یادداشتهایش محبوبترین یادداشت مطبوعاتی روزنامههای استانبول است. جلال و غالب باهم نسبت خانوادگی دارند. اما غالب نمیتواند ماجرای این غیب شدنها را بههم بیربط بداند. شهر تشنهی یادداشتهای جلال است، اما جلال دیگر نیست و غالب که میداند هیچکدام از مخاطبان جلال او را ندیدهاند، زندگی تازهای را در پیش میگیرد. او به خانهی جلال اسبابکشی میکند، کتوشلوارهای او را میپوشد و بهجای او برای روزنامهی «ملیت» مینویسد و در عینحال جستوجوهاش را برای یافتن سرنخی از گمشدگان ادامه میدهد. اما این گم شدن و سرنخهای بهدستآمده رفتهرفته پیچیدهتر میشود و یک سر ماجرا وصل میشود به فروشگاه کوچکی به نام علاالدین که بخشی از خاطرات کودکی رویا و غالب در آن رخ داده بود.
چاپ سوم «کتاب سیاه» با قیمت ۴۰۰۰۰ تومان و شمارگان ۱۵۰۰ نسخه منتشر شده است.
«محمدمنصور هاشمی» اولین رماناش را منتشر میکند
اولین داستان بلند هاشمی که یکی از جوانترین اندیشمندان فلسفی جوان امروز ایران است، از سوی نشرچشمه منتشر میشود. رمان «زنگ هفتم» اثریست در حول و حوش سالهای دههی شصت. هاشمی که اغلب به خاطر نوشتهها و فعالیتهایش دربارهی فردید، شایگان و همچنین جریانِ روشنفکری دینی در ایران امثالهم مشهور است، در این داستان بلند قطعاتی از سرنوشت نسلِ خود را روایت کرده که انبوهی ماجرا از سر گذراندند و به بسیاری از سوالهاشان پاسخ داده نشد. هاشمی از سالها قبل سوای کارش در زمینهی فلسفه به نوشتنِ داستان و حتا شعر مشغول بوده و احتمالا برای مخاطبان او جذاب خواهد بود که شاهد رمانی کوتاه باشند. از او. اولین اثر داستاناش با همین وضعیت فکری آغاز میشود که بازگشت به گذشته و پرسیدن از تصاویر از یاد رفته و مصادیق فراموششده چه وضعیتی را برای او و شخصیتهای دیگر رمانش رقم میزند. شیوهی روایی او کاملا رئالیستیست و از قضا فیلسوف جوان آنچنان هم دنبال طرح گزینگویههای فکری نبوده و تلاش داشته بیش از هر چیز داستانی روایت کند که مخاطب را جذب خودش کند. هاشمی در سالهای دور کتابی دربارهی «صادق هدایت» نیز منتشر کرده بود. هاشمی متولد سال ۱۳۵۶ و دارای دکترای فلسفه از دانشگاه تهران است.
«تاریخ ادبیات قرن بیستم روسیه» با ترجمهی «آبتین گلکار» منتشر میشود
ادبیات روسیه در سدهی نوزدهم میلادی با ظهور شخصیتهایی همچون پوشکین، لرمانتوف، گوگول، تورگنیف، داستایفسکی آوازهای جهانی یافت. این آوازه پس از مرگ دو نمایندهی بزرگ این ادبیات، یعنی چخوف و تالستوی، در نخستین دههی قرن بیستم قدری فروکش کرد و اگرچه همچنان نویسندگان و شاعرانی مانند بونین، گورکی، مایاکوفسکی، بولگاکوف، شولوخوف، آخماتوا، تسوهتایوا، پاسترناک، نابوکوف و سالژنیتسین شهرتی جهانی پیدا میکردند، ولی خوانندگان کشورهای دیگر، از جمله ایران، دیگر شناخت دقیق و منسجمی از کل جریان ادبی این سرزمین نداشتند و با بسیاری از ادبا و آثار برجستهی این دوره بیگانه بودند. کتاب «تاریخ ادبیات قرن بیستم روسیه» با معرفی عمدهترین مکتبهای ادبی و شاخصترین چهرههای ادبیات این دوره میتواند این آشنایی را برای خوانندگان فارسیزبان مهیا کند.
کتاب به قلم گروهی از استادان دانشگاههای اوکراین نوشته شده است که هریک در مورد جریانها یا شخصیتهای ادبی معینی صاحبنظرند و همین امر کتاب را به مرجعی معتبر در زمینهی تاریخ ادبیات تبدیل کرده است. این اثر کل تاریخ ادبیات قرن بیستم روسیه، از آخرین ادامهدهندگان مکتب رئالیسم قرن نوزدهم (مانند بونین و کوپرین) گرفته تا جدیدترین نمایندگان پستمدرنیسم پس از فروپاشی شوروی، را در برمیگیرد و میتواند به ویژه در آشنایی ما با ادبیات معاصر روسیه، که اطلاعاتمان دربارهی آن بهمراتب کمتر از دورههای دیگر است، مؤثر باشد. فصل مستقلی نیز به ادبیات مهاجرت روسیه اختصاص یافته و نویسندگانی که به علل مختلف ناگزیر به ترک روسیه شده بودند، در آن معرفی شدهاند.
نکتهی قابل توجه دیگر آن است که کتاب پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نوشته شده است و از این رو بسیاری از نامهای ممنوع و موضوعاتی که تا پیش از دورهی پروسترویکا در شوروی امکان مطرحشدنشان وجود نداشت، در آن گنجانده شده و نگرشهایی متفاوت با آنچه دولت و مطبوعات رسمی شوروی سالها تبلیغش را میکردند، در آن مطرح شده است.
«تاریخ ادبیات قرن بیستم روسیه» به زودی منتشر و در بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب عرضه خواهد شد.
نقد و بررسی «عزیزالله حاجیمشهدی» دربارهی کتاب «چگونه داستان را به فیلمنامه تبدیل کنیم؟»
انتشار جلد دوم کتاب «چگونه داستان را به فیلمنامه تبدیل کنیم؟» تالیف محسن دامادی از سوی «انتشارات گیسا» در ۳۲۸ صفحه، همراه با فیلمنامهی شیخ بهایی (آشیانهی سیمرغ) در اندازهی رقعی و با بهای ۱۵۰۰۰ تومان، به دوستداران کتاب و ادبیات سینمایی، از جمله علاقهمندان به هنر داستاننویسی و فیلمنامهنویسی، بار دیگر این فرصت را میدهد که بتوانند در کنار نمونههای به نسبت پرشماری از کتابهای مربوط به حوزهی فیلمنامهنویسی که بخش عمدهیی از آنها به عنوان برگردان و ترجمهی کتابهایی که از زبانهای انگلیسی، فرانسه و یا آلمانی به زبان فارسی در بازار نشر ایران در دسترس ما قرار گرفته است، اینک با یک اثر تالیفی که برمبنای برخی تجربههای فردی نویسنده شکل گرفته است، رو به رو میشویم.
به همراه همین مجلد، فیلمنامهیی نیز با عنوان «آشیانهی سیمرغ» یا «شیخ بهایی» (یکی از دانشمندان و ادبای داستانسرا و شاعر وموسیقیدان دوران صفویه) به بخش اصلی کتاب پیوست شده است تا نشان داده شود که چگونه میتوان با استفاده از بنمایههای ادبی و ادبیات داستانی، اثری را در بازتولید آن، با توجه به ظرفیتهایی که از نظر تصویری و نمایشی در آن موجود است، به شکلی تازهتر ودر قالب جدیدی (نمایشنامه یا فیلمنامه و… ) ارایه کرد و به گونهای دست به چنین کاری زد که بسیاری از جذابیتها و گیراییهای نهفته در دل اثر را نیز به خوبی حفظ کرد به نحوی که قهرمان یا شخصیت اصلی داستان نیز چنان به مخاطب معرفی شود که بتواند به خوبی حس همذات پنداری او را برانگیزد و به عنوان یک فیلمنامه (و نه حتی یک اثر ادبی) فضایی پرکشش داشته باشد.
متن کامل این نقد و بررسی را در این لینک بخوانید.
تجریش» منتشر شده است
«تجریش» نوشتهی «زکریا قائمی» از مجموعه «کتابهای قفسهی آبی» منتشر شده است.
«تجریش» که دومین اثر قائمیست، زندگی مشترک زن و مردی را به تصویر کشیده که داستان یکخطی جذاب و هیجانانگیزی ندارد و یکی از نمونههای مشابه است. زن و مرد داستان دو نیمهی یک شکل هندسی متقارن هستند که گذشت زمان زوایای آنها را تنبل کرده و اعتبار تقارنشان تنها به مدد تقویم قابل درک است.
قائمی نویسندهی کتاب دربارهی اثر خود میگوید: «یادآوری یک نکتهی مهم را لااقل برای خودم ضروری میدانم، نکتهای که گویا تمام داستان بر آن استوار است: هر آنچه میگویم ممکن است در این لحظه درست باشد و در لحظهای دیگر حتی همین امکان ناچیزی «درست بودن» را از دست بدهد. بر این اساس میتوانم بگویم که این داستان در مورد درستیِ چیزها، مقولات، پدیدهها، مفاهیم و… است که روزگاری درست بودهاند اما حالا حتی نادرست هم نیستند و شاید اصلاً نیستند.»
در «تجریش» تکنیکهای داستانی ویژهای به چشم نمیخورد. زاویهی روایت داستان اول شخص مفرد مونث و مذکر است. در داستان گاه به فراخور وضعیت داستانی این دو شخصِ اول مشرف بر تاریخ میشوند و گاه حوزهی اشرافشان بر امور چنان محدود میشود که جز جملهای کوتاه چیزی از آنها صادر نمیشود. این دو شخصیت نیز در سیر روحیشان گاه سری به گذشتهها میزنند و گاه در آینده رؤیا میپردازند.
رمان «تجریش» با قیمت ۱۳۵۰۰ تومان منتشر شده است.
یادداشت «فرشته نوبخت» دربارهی رمان «تاول»
«تاول» تراژدی کوتاهی است که با رویکردی ناتورالیستی نوشته شده و جهانی آفریده که الگوی بسیار ساده و در عینحال نمادینی از کلانالگوی جامعهی مدرنیستی دارد. با این تفاوت که نگاه ناتورالیستی آن فراتر از قواعد ژانر حرکت میکند، با محتوایی سیاسی و اجتماعی و در چهارچوب ساختاری به خوداندیش.
فضای رمان، به عنوان مادهی اولیه و خام، بستر زایندهی معانی پنهان در لایههای عمیقتر آن است و «مهدی افروزمنش» بر این اساس، جهانی را بازآفریده که ضمن توجه به المانهای طبقهای و جهاننگری عینی، چند لایه، سمبولیک و معنازا است. این جهان مینیمالیستی، خشن، تند و عریان، قواعد و قوانین نوشته و نانوشتهی زندگی در جامعهای فرودست را به چالش میکشاند. کیفیتی که تنها در جوامع سلطهمحور، پدیدار میشود.
«تاول» در نگاهی کلی و با اندکی فاصله از داستان اصلی و محوری آن، گسترهای است از آدمها، خانهها و چندکوچه در محلهای شلوغ و تقریبا فقیرنشین. از آن محلهها که گویی دیوارهایش نامرئی و غیرضروری هستند و آدمها چنان در هماند که در نهایت پیکرهای واحد میسازند. این هوشمندی افروزمنش در انتخاب چنین فضایی برای روایت داستانش است.
از این رو «تاول» رمانی مینیمالیستی است که خوانشی چند لایه و استعاری دارد. هیچ محدودیتی در تعداد شخصیت وجود ندارد. به اندازهی جمعیت محلهی فلاح، اسم و شخصیت در این رمان وجود دارد. اغلب به قدر چند خط یا حتی جملهای در بارهشان گفته میشود، بیآنکه اسامی از متن بیرون بزنند و یا ضرورتی برای ادامه پیدا کنند. با این حال ضرورت وجودشان در متن حس میشود. مثل سیاهیلشکرهایِ فیلمهای اپیک که بدون آنها چیدمان صحنهها با مشکل مواجه میشود. بعضی از آنها از بعضی دیگر پررنگترند، مثل شخصیت اشرفشلغم که داستانِ تکاندهندهای دارد یا ماجرایِ صفریها مثلا. مخاطب باید خیلی زود بفهمد که نباید دنبال رگ و ریشههای این شخصیتها در متن باشد و باید بگذارد این آدمها، تصویرهای ذهنیاش را کامل کنند تا بهتر در فضای داستان قرار بگیرد.
متن کامل این یادداشت را اینجا بخوانید.
«عادل فردوسیپور» کتاب تازهای ترجمه کرد
«هنر شفافاندیشیدن» در روزهای نمایشگاه عرضه میشود.
«عادل فردوسیپور» کتاب جدیدش را در نمایشگاه کتاب عرضه میکند. این کتاب که یکی از پرفروشترین آثار چند سالهی گذشته در حوزهی روانشناسی زندگی فردی و مدیریت است، «هنر شفافاندیشیدن» نام دارد. نویسندهی این کتاب «رولف دوبلی»ست که با این اثر به صدر جدول پرفروشهای آثار روانشناسی و مدیریت زندگی صعود کرد.
فردوسیپور که پیش از این کتاب «فوتبال علیه دشمن» را از «سایمون کوپر» را ترجمه و در نشرچشمه منتشر کرده بود، این کتاب را هم با چشمه و در روزهای نمایشگاه به بازار میفرستد. در ترجمهی این کتاب دو مترجم جوان دیگر نیز با فردوسیپور کار کردهاند؛ «علی شهروزستوده» و «بهزاد توکلی نیشابور».
«هنر شفافاندیشیدن» ۳۳۵ صفحه حجم دارد و در ۹۹ فصل تدوین شده است. هر کدام از فصول به یکی از معضلات همهگیر در حیطهی زندگی فردی و اجتماعی اشخاص مربوط است و راهکارهایی برای برونرفت از آن.
این اثر سومین کتاب فردوسیپور محسوب میشود. کتاب «فوتبال علیهِ دشمن» تا کنون پنج بار تجدید چاپ شدهاست.
رمان دلتنگیهای جوانی گمشده
رمان «ویلای دلگیر» نوشتهی «پاتریک مودیانو» با ترجمهی «حسین سلیمانینژاد» منتشر میشود.
«ویلای دلگیر» نوشتهی «پاتریک مودیانو» منتشر میشود. این رمان یکی از اصلیترین آثار مودیانو محسوب میشود که باعث بردن جایزهی ادبی نوبل برای او شد.
«ویلای دلگیر» داستانِ جوانی از کفرفته است و عشقی که در لایههای مهآلود زمان گم شده است. اصولا مودیانو در آثارش با ترکیب فضای پلیسی و درام عاشقانه تعلیقی میسازد که به مهمترین نقطهی قوت و ویژگی سبک او تبدیل شدهاست. «ویلای دلگیر» نسبت به سایر آثار مودیانو حجم بیشتری دارد و او این رمان را در سالِ ۱۹۷۵ منتشر کرد.
این رمان را نشرچشمه در ادامهی انتشار مجموعه آثار مودیانو انجام میدهد. چشمه با انتشارات «گالیمار» برای انتشار آثار این نویسنده قرارداد کپیرایت بسته است. همچنین سلیمانینژاد رمان «تا در محله گم شوی» آخرین رمان این نویسنده را نیز ترجمه کرده که آن هم به بازار میآید.
نشرچشمه در آیندهای نزدیک چند رمان دیگر این نویسنده را نیز منتشر میکند. چند هفته پیش رمان «ماه عسل» نیز با ترجمهی سلیمانینژاد منتشر شده است.
«اتحادیهی ابلهان» به چاپ نهم رسید
«اتحادیهی ابلهان» نوشتهی «جان کندی» به چاپ نهم رسید.
جانکندی این کتاب را در سی سالگی نوشت و بعد از اینکه هیچ ناشری زیر بار چاپ آن نرفت به زندگی خود پایان داد. مادرش یازده سال تلاش کرد تا بالاخره دانشگاه لوییزیانا راضی به انتشار کتاب شد. کتاب به محض انتشار غوغا به پا کرد و همان سال ــ ۱۹۸۱ ــ جایزهی پولیتزر را ربود و پس از آن تبدیل به یک کالت شد. شاید بتوان محبوبیت کتاب را با «ناطور دشت» سلینجر مقایسه کرد.
ایگنیشس جی رایلی قهرمان کتاب یک دن کیشوت امروزی است که وادار میشود از خلوت خود بیرون بیاید و با جامعهای که از آن متنفر است روبهرو شود و به شیوهی دیوانهوار خود با آن بستیزد. بسیاری از منتقدان، اتحادیهی ابلهان را بزرگترین رمان کمدی قرن میدانند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«تو اصلاً تو خیابون سن ژوزف چیکار داشتی؟ اونجا که فقط انباره و اسکله. اصلاً آدم از اونجا رد نمیشه. اونجا اصلاً جزء مسیرای ما نیست.»
«راستش این رو نمیدونستم. از سر ناتوانی اونجا توقف کردم تا خستگی درکنم. گاهگداری هم رهگذری عبور میکرد که متأسفانه میلی به هاتداگ نداشت.»
«پس اونجا بودی. واسه همینه که هیچی نمیفروشی. شک ندارم که داشتی با اون گربهی لعنتی بازی میکردی.»
«حالا که اشاره کردید یاد یک و یا شاید دو حیوان اهلی افتادم که اون حوالی پرسه میزدن.»
«پس داشتی با گربههه بازی میکردی.»
«نه. من با گربه بازی نمیکردم. من فقط گربه رو برداشتم تا کمی ناز و نوازشش کنم. گربهی گلباقالی بسیار ملوسی بود. بهش یک هاتداگ تعارف کردم ولی از خوردنش امتناع کرد. حیوانی بود باسلیقه و نجیب.»
چاپ نهم «اتحادیهی ابلهان» با قیمت ۳۰۰۰۰ تومان منتشر شده است.
لینک خرید اینترنتی «اتحادیهی ابلهان»
مجموعه داستان «جداییها» به بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب میرسد
مجموعه داستان «جداییها» نوشتهی «بابک تبرایی» به زودی منتشر میشود.
این کتاب مجموعهای از سه داستان نیمه بلند با عنوانهای «مزاحم»، «سرگیجه» و «جدایی» است. داستان هایی که نه آنقدر کوتاهند که یکنفس و راحت و روان خوانده شوند و کتاب را بشود «مجموعه داستان کوتاه» خواند، و نه آنقدر بلند که هر یک بتوانند به تنهایی رمان یا رمانکی باشند. این سه داستان، ارتباطی عمدتاً درونمایهای و حتی شبکهای با هم دارند، که حضورشان کنار هم را توجیه میکند.
داستان «مزاحم»، حکایت یک زندگی خانوادگیِ فروپاشیده برای مردی مهربان اما ناخودآگاه خودویرانگر است، تجربهایست برای تلفیق ظریفِ روایت سومشخص با نقطهدیدهای اولشخص. داستان «سرگیجه» امتحانِ نمایشِ گذرِ بیوقفهی زمان است به زبانِ اولشخصِ جوانی گیج از زندگیِ گیجکنندهاش؛ و داستان «جدایی» به گفتهی نویسندهی اثر، خودآزمایی اوست در سومشخصْ نوشتن از درونیاتِ زنی در پیِ جدایی، که یکیدرمیان با مقالاتِ نیمهصادقانه، نیمهریاکارانهی اولشخصِ مردی که او را ترک کرده، نقطهگذاری میشود.
تبرایی نویسندهی کتاب دربارهی ایدهی اولیهی داستانهای این اثر میگوید: «ایدهی “جداییها” زمانی برایم جدی شد که از سویی هنوز درگیر مسألهی ملالآورِ هویت فردی و جمعی و چهکنمنکنمِ زندگی در فرنگ بودم و از سوی دیگر با گذر از سیسالگی و تجرد، فصل جدیدِ هیجانانگیزی در زندگیام شروع شده بود. فقط مسألهی رابطهی زن و مرد نبود، این هم بود که گاهی شرایطی بهظاهر معمولی اما درواقع نامعمول، پرسشهای ساده اما اعصابخردکنی را توی سرِ آدم رَنده میکند: «چه نیستم؟» «چه باید باشم؟» «چه هستم؟» «چهکار باید بکنم؟» «چهکار میتوانم بکنم؟» «مقصر این زندگی که دارم، یا آن که ندارم، کیست؟» و از این قبیل حرفها، که یعنی مواجهه با خود، به گمانم!»
«طلابازی» نوشتهی «امیرحسین شربیانی» منتشر میشود
نخستین رمان «امیرحسین شربیانی» به زودی منتشر میشود. این رمان در ۲۲۶ صفحه در قالب مجموعه «کتابهای قفسهی آبی» نشرچشمه منتشر میشود.
امیرحسین شربیانی مدیر سایت ادبی دوشنبه است که «طلابازی» نخستین رمان منتشر شدهش است. پیش از آن رمان «کوچهپشتی» وی نتوانسته بود مجوز چاپ از ارشاد بگیرد. ده سال داستاننویسی جدی و حضور مستمر در فضای مجازی ادبی جز کارنامهی ادبی شربیانی است.
«طلابازی» روایتگر داستان زندگی جوانی است که به دنبال زندهکردن گذشتهی از دسترفته است. در این راه پر فرازونشیب اتفاقهای زیادی برایش رخ میدهد. درگیری اصلی او با پدری قمارباز است که بعد از ویران کردن گذشتهی باشکوه دنبال خوشبختی در قمار است.
این رمان در فضای زمانی دههی نود در تهران معاصر میگذرد. فضاهای تازهای در این رمان معرفی میشوند. مکانهایی غیررسمی که محل ملاقات شخصیتهای داستان است و پیش از آن کمتر در ادبیات فارسی به آن اشاره شده است. بازار تهران به عنوان یکی از نمادهای کسبوکار سنتی در ایران حضور پررنگی در این رمان دارد. نثر ساده، ریتم تند روایت و تنوع مضامین و فضاها باعث شده طلابازی اثری خوشخوان باشد.
در بخشی از این رمان میخوانیم:
«حتم داشتم زیباخانم هم یک روزی سوار بنز بابای باباجیلی شده. جد بزرگمان رفته بود دنبالش و درِ مرسدس پونتون ۱۸۰ را برایش باز کرده بود. یا باباجیلی مرسدس بنز کوپهی اسال۳۵۰اش را پارک کرده بود جلوِ خانهی اشرفخانم و تعظیم کرده بود و در را برای عشقاش باز کرده بود و او با لبخند باشکوهی سوارش شده بود. هیچکدامشان با حسرت از دنیا نرفتند. من هم نمیروم، زهرا هم نباید برود.
هیچ ماشینی به پای این بنز نمیرسد. هیوندا در تبلیغش گفتهبود کم مصرف و ارزان. مرسدس بنز هم زده بود: با حسرت از دنیا نروید.»
«طلابازی» به زودی به بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب میرسد.
پایان پیام
کد خبر : 261 ساعت خبر : 8:03 ب.ظ