چهار فصل از مشروطه/ قسمت سوم
چهار فصل از مشروطه/ قسمت سوم
پایگاه خبری گلونی در آستانه ۱۴ مرداد سالروز صادر شدن فرمان مشروطیت گفتوگوها و یادداشتهای ویژهای منتشر خواهد کرد. نصرالله حدادی مورخ و تهرانشناس برجسته معاصر در گفتوگویی اختصاصی با پایگاه خبری گلونی قیام مشروطه را به طور خلاصه در چهار فصل بررسی کرده است و گذری هم به نقش لرها در این جریان داشته است. بخش سوم این گفتوگو را بخوانید:
محمدعلی شاه قاجار به هر امری برای مخالفت با مشروطیت متوسل میشود.
اول اینکه از اعلمالدوله ثقفی میخواهد که بنویسد مظفرالدین شاه وقتی فرمان مشروطیت را امضا میکرده است مشاعرش کار نمیکرده و دیوانه بوده است و او را تحت فشار قرار میدهد.
اعلمالدوله ثقفی به ملک منصور میرزا میگوید اگر دستم را هم قطع کنید چنین کاری نمیکنم اما میتوانم بنویسم از اولین روزی که من به عنوان پزشک بالای سر مظفرالدین شاه بودم تا آخرین ثانیههای حیات او کوچکترین خللی در مشاعر او به وجود نیامد و به این را به آن منظور میگوید که اگر طوری که محمد علی شاه میخواسته بنویسد آنوقت فرمان ولایت عهدی محمد علی شاه هم درست نیست و دچار مشکل میشود.
چهار فصل از مشروطه/ قسمت سوم
اما محمدعلی شاه به این امر قناعت نمیکند و با اختلافی که بین علما میافتد، از این مسئله سوءاستفاده میکند و سعی میکند مسئله را شعلهور کند غافل از اینکه کسانی که در ساختار حکومت قاجار شرکت داشتند مثل ایلات، عشایر، مثل استان خوزستان و امثالهم، از درون اینها کسانی مثل سردار اسعد هست، یا محمدعلی خان تنکابنی هست.
محمدعلی خان تنکابنی از اجزای حکومت قاجار است است اما در فتح تهران به همراه سردار اسعد است چون سردار اسعد از منطقهای برمیخیزد که وطنپرستند، سلحشورند، ایرانی هستند، شاهنامه میخوانند، اسم ایرانی برای فرزندانشان میگذارند، با اسلحه زندگی میکنند.
به همین دلیل وقتی ستارخان و باقرخان شروع میکنند که از تبریز به سمت تهران بیایند، اینها هم همراهشان میشوند. نهضت مشروطیت با فرار محمد علی شاه قاجار به سفارت روسیه و بعدا اعدام شیخ فضلالله نوری، وارد دوره جدیدی از حیات خودش میشود. تصمیم گرفته میشود فرزند کوچک شاه بر تخت سلطنت بنشیند و چون کم سن و سال بوده مجبور میشوند برایش نایب السلطنهای داشته باشد. اما تقریبا ساختار حکومت همان است.
ادامه دارد…
پایان پیام
کد خبر : 2686 ساعت خبر : 2:37 ب.ظ