چهار فصل از مشروطه/ قسمت اول
چهار فصل از مشروطه/ قسمت اول
پایگاه خبری گلونی در آستانه ۱۴ مرداد سالروز صادر شدن فرمان مشروطیت گفتوگوها و یادداشتهای ویژهای منتشر خواهد کرد. نصرالله حدادی مورخ و تهرانشناس برجسته معاصر در گفتوگویی اختصاصی با پایگاه خبری گلونی قیام مشروطه را به طور خلاصه در چهار فصل بررسی کرده است و گذری هم به نقش لرها در این جریان داشته است. بخش نخست این گفتوگو را بخوانید:
در تاریخ معاصر ایران برای اینکه بفهمیم در نهضت مشروطیت چه اتفاقی افتاد و چرا افرادی که از بدنه خود نظام قاجار بودند در مقابل نظام قاجار ایستادند باید نگاه عمیقی داشته باشیم به دوران حکومت ناصرالدین شاه به این معنا که وقتی آقا محمدخان قاجار حکومت قاجار را بنیان میگذارد کارهایی که او انجام میدهد خیلی وحشتناک است اما به دلیل باور تاریخی مردم ایران به این که شاه، شاه است و هرکاری دلش میخواهد میتواند انجام میدهد، بر همین اساس هیچ اتفاقی نمیافتد و کشت و کشتارهای آقا محمدخان قاجار مورد اعتراض مردم قرار نمیگیرد. همین مسائل در دوره فتحعلی شاه هم هست. به رغم اینکه بر اثر اهمال او بخش مهمی از خاک ایران از دست رفت ولی کسی از او بازخواست نمیکند و حتی کارش را توجیه هم میکنند. مثلا در رابطه با مسجد شاه. این مسجد را میسازد تا علما به تهران بیایند و به او تسلیت بگویند.
چهار فصل از مشروطه
در این ماجرا در ابتدا به ساکن دو مرد بزرگ در دوره محمد شاه و در دوره ناصرالدین شاه کشته میشوند مرحوم قائم مقام فراهانی و امیرکبیر. اما مردم اساسا باورشان نمیشده که میتوانند در مقابل حکومت مطالباتی داشته باشند بنابراین کسی اعتراضی نمیکرده است.
اما ناصرالدین شاه قاجار چیزی حدود ۴۹ سال حکومت میکند و اتفاقات مهمی چه در دنیا رخ میدهد و ایران از آن تاثیر میپذیرد و چه در ایران رخ میدهد.
در سفرنامههایی که البته در دوران خودش سانسور شدهاند اما در دوره ما بیرون آمدند میبینیم که ناصرالدین شاه کوچکترین توجهی به مسائل سیاسی نداشته و پی عیاشی و ولگردی در خیابانهای کشورهای اروپایی بوده.
ناصرالدین شاه آدم با ذوق و با هوشی بوده اما ملت از او مطالباتی نداشتهاند. و وقتی ما نامههای میرزای شیرازی را میخوانیم میبینیم، ناصرالدین شاه همچنان پادشاه اسلام پناه است.
اما اتفاق مهمی در ذهن مردم رخ میدهد که باعث میشود مردم متوجه شوند که میتوانند از حکومت مطالباتی داشته باشند.
سرانجام ناصرالدین شاه قاجار در اثر خونخواهی فردی و یا تحریک سید جمال اسدآبادی به دست میرزا رضای کرمانی در ۱۱ اردیبهشت ۱۲۷۵ شمسی به قتل میرسد و مظفرالدین شاه بر تخت سلطنت مینشیند که نه تجربه پدر را دارد و نه عرضه و شعور او را.
با روی کار آمدن مظفرالدین شاه مسیر تاریخ ایران عوض میشود. به نظر من جنبش مشروطیت را در این مطلب باید دانست که مردم بالاخره متوجه شدند حکومت نسبت به آنها تعهداتی دارد. و حکومت نمیتواند آنها را بخرد، بفروشد و یا هرکاری که خواست انجام دهد.
و موجب میشود که این مطالبات در دوران مظفرالدین شاه متبلور شود و کمکم مطرح می شود و مردم متوجه میشوند حکومت وظایفی در مقابل آنها دارد ضمن اینکه افرادی که طی مدت حکومت ناصرالدین شاه به خارج از کشور رفته بودند متوجه قانون و نظم حکومتها شده بودند و در کل آگاه شدند.
ادامه دارد…
پایان پیام
کد خبر : 2626 ساعت خبر : 11:22 ب.ظ