تکرار در فارسی حرف زدن

پایگاه خبری گلونی، سیدرضا شکراللهی: عمه‌ای دارم کهن‌سال و خوش‌تعریف که زبان مادری‌اش ترکیِ محلی ست. ما بچه‌های برادرش یا به قول خودش کاکایش را که می‌بیند، آن قدر ذوق می‌کند که نه می‌تواند از تعریف‌های شیرینش بگذرد، نه به رعایتِ بی‌سوادی ما، همه را فارسی بگوید. ماییم و این عمه‌ی هنوز روستانشین و فارسی‌ترکی حرف زدنش. اتفاق بامزه وقتی می‌افتد که برخی واژه‌ها را فارسی و ترکی باهم به کار می‌برد. مثلاً می‌گوید: گَنَه دوباره گوفتم. که «گنه» در زبان ترکی محلی او همان «دوباره» در فارسی ست. یا می‌گوید: ایندی حالا بیلمیرم چی کار کنم. که «ایندی» (indi) در زبان او همان «حالا»ی فارسی ست.

نظیر این تکرارها در فارسی حرف زدن و نوشتنِ خود ما هم کم نیست:
ـ کیست که تا حالا از «پس بنابراین» استفاده نکرده باشد؟ مگر «پس» همان «بنابراین» نیست؟
ـ یا مثال‌های معروفِ «سنگ حجرالاسود» و «شب لیلهالقدر» را با یاد بیاورید.
ـ می‌گوییم «مثل این می‌ماند.» در حالی که باید بگوییم «به این می‌ماند» یا «مثل این است.»
ـ «اگر چنان‌چه» را هم حتماً زیاد می‌شنوید در سخنرانی‌ها. مگر «اگر» همان «چنان‌چه» نیست؟
ـ می‌گوییم مصلای نماز، ولی مصلا دقیقاً به جایی می‌گویند که نماز می‌خوانند.
ـ می‌گوییم دستاوردهای بزرگی به دست آورده‌ایم، لابد بعضی دستاوردها را با پا آورده‌ایم.
ـ می‌گوییم مفیدِ فایده یا مثمرِ ثمر، انگار ما مفیدِ ضرر هم داریم.
ـ یا بسیار می‌نویسیم «آن چه که» و نمی‌دانیم که «چه» در این جا همان «که» است.
ـ از «حسنِ خوبی» هم که بگذریم که زمانی فقط شوخی بود، حالا شوخی‌شوخی، جدی شده است!

کد خبر : 7625 ساعت خبر : 10:56 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=7625
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات