بگذارید یکبار هم شده، مثبت نگاه کنیم. پیشنهاد خانم دکتر ابتکار برای تنظیم دمای ساختمانها روی ۱۸ درجه سانتیگراد را اگر بخواهیم با دید کارشناسی و انتقادی نگاه کنیم، جای حرف بسیار دارد.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، جای شگفتی است که با شنیدن خبر آلودگی شدید هوا، حتی در وضعیت اضطراری، حتی در روز تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا هم خیابانهای تهران همچنان بار سنگین ماشینها را روی دوش خود احساس میکنند.
وقتی ازدحام ماشینسواران و اتومبیلهای تک سرنشین را میبینی و میشنوی که در کلانشهرها روزی ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر در اثر آلودگی هوا جان میبازند، از این بیتفاوتی شوک میشوی.
شاید این بیتفاوتی در برابر هوای مسموم تهران و شهرهای بزرگ در نتیجه تاثیر همین آلودگی هوا بر مغز ما باشد!
به خود بیاییم!
بعضی روزها پایتخت ایران مثل شهری است که در معرض حمله شیمیایی قرا گرفته باشد. منتها نه با خمپارههای شیمیایی دشمن، بلکه با ماشینی که خودمان میرانیم و سوختها و انرژیهایی که بیملاحظه چند برابر بیشتر از مردم کشورهای ثروتمند جهان مصرف میکنیم و مثل آدمهای مسخشده بیتفاوت از کنار مهمترین نیاز زندگی –یعنی هوای سالم- میگذریم، در حالی که پدر یا مادرمان را با مشکل تنفسی به بیمارستان میبریم لحظهای به سرنوشت فرزندانمان که از آنها، آسیبپذیرترند، نمیاندیشیم.
البته در این میان انتقاد از دیگران را فراموش نمیکنیم. گویی رعایت هوا، تنها وظیفه دیگران است ولی ما یک نفر یا یک خانواده اگر با ماشینمان گشتی بزنیم یا کمی بیشتر آب مصرف کنیم یا شوفاژ را روی درجه آخر بگذاریم و از شدت گرما پنجره را باز کنیم، به جایی برنمیخورد.
در این وانفسای بیتفاوتی و فردگرایی که همه تنها از دولت انتظار دارند کاری بکند و از سازمان حفاظت محیط زیست – که دستش به هیچ جا بند نیست – میخواهند هوای پاک را برایشان به ارمغان بیاورد، دعوت از مردم برای اقدامی مسوولانه، بس ارزنده است. بین آن همه خبرهای سیاهتر از هوای دود آلود درباره بیماریها و مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوا، کمپین تنظیم دمای خانهها روی ۱۸ درجه میتواند فضای متفاوتی ایجاد کند. دستکم بحثی در خانوادهها ایجاد کند و شاید به جایی برسد که اگر نه ۱۸ درجه، دستکم به ۲۱ درجه رضایت بدهند. همین چند درجه کاهش دما موجب کاهش چشمگیر مصرف انرژی و سوخت و در نتیجه کاهش تولید کربن، گازهای گلخانهای و آلودگی هوای شهرها میشود.
اما ارزش دیگر کمپین ۱۸ درجه رواج و عمومیسازی گفتمان صرفهجویی انرژی در گستره وسیع ایران است.
از برج ایفل تا برج آزادی
سالها پیش فرانسوا میتران رییس جمهور فرانسه در شرایطی پیشنهاد دمای ۱۸ درجه را برای محلهای مسکونی پیشنهاد داد، که قانون دمای ۲۱ درجه در آن کشور در حال اجرا بود.
آیا مردم ایران که عادت دارند در زمستان دمای خانه را تا حد گرمازدگی بالا ببرند، به طوری که با یک تیشرت در خانه بگردند و از گرما پنجرهها را بگشایند، مثل مردم فرانسه با این کمپین همراهی خواهند کرد؟
کم نیستند هموطنانی که تابستانها درجه کولرهای گازی را از ۱۸ بالاتر، مناسب نمیدانند.
براستی جای تعجب ندارد که در تابستان ۱۸ درجه را خوش داریم، اما در زمستان آن را سرد قلمداد میکنیم و تا ده درجه گرمتر از آن را مطلوب میدانیم؟!
نگارنده همین روزها دمای محیط چند ساختمان اداری بخش خصوصی را اندازهگیری کرده که اغلب آنها بین ۲۴ تا ۲۸ درجه بودند. به نظر نمیرسد که بخش دولتی وضع بهتری داشته باشد. در مطالب همین سایت و ماهنامه جهان سبز خواندهایم که آنها جزو پرمصرفترین ساختمانها و بالاترین رتبهها از نظر هدر دادن انرژی و سوخت هستند. بد نیست خانم دکتر ابتکار دستور بدهند دمای اتاقهای ساختمان شیشهای پردیسان را اندازه بگیرند، (لازم نیست تا خیابان طالقانی و وزارت نفت بیایند.) آیا در همان مجاورت خودشان دمای ۱۸ درجه رعایت میشود؟
کمپین ۱۸ درجه برای فرانسویها تلاش برای پذیرش ۳ درجه سردتر بود، اما بعضی از خانوادههای ایرانی فاصلههای ۵ یا ۶ درجه و حتی در مواردی فاصله ای ۱۰ درجهای را باید طی کنند. این فاصله چیزی مثل فاصله برج ایفل تا برج آزادی است! حالا از این بگذریم که عایق ساختمانهای فرانسوی به مراتب بهتر از دیوار و کف و سقف ساختمانهای ایران است و هر دمایی که ما در خانههایمان داشته باشیم، مقدار قابل توجهی از انرژی مصرف شده (چه در فصل سرما برای گرمایش و چه در فصل گرما برای ایجاد سرمایش)، از طریق پوسته ساختمان هدر میرود.
راستی اگر مردم به نقش مصرف سوخت و انرژی در آلودگی هوا به خوبی آگاهی داشتند، آیا چنین ساختانهایی بنا میکردند و برای خرید آنها مبالغ سنگینی را میپرداختند؟ اگر شهرداریها و نظام مهندسی به این نکته بها میدادند، حال و روز محل زندگی و کار بهتر از این نبود؟
خانم ابتکار و سازمان محیطزیست اگر میتوانستند کاری بکنند، که شهرداری به این ساختمانها پایان کار نمیداد؛ که نظارتهای ساخت و سازها طور دیگری بود؛ که اتومبیل نو تولید داخل پس از یکسال آلودهساز هوای شهرمان نبود؛ که بنزینها این همه آلودگی ایجاد نمیکردند. همچنان که اگر میتوانستند جلوی آسیبها به هوا و آب و خاک را بگیرند، شاهد آن همه سدهای بدون مجوز محیطزیستی، تخریب باغها و ورود کالاهای انرژیبر نبودیم.
با کمپین ۱۸ درجه همراه شویم
اما علیرغم همه این حرفها و بسیار نکتههای دیگر که جای آنها در این مقال نیست، حالا بهتر است با این کمپین ۱۸ درجه همراه شویم و همگان را به آن فراخوانیم. مخاطب این دعوت نه وزارت نفت است، نه وزارت نیرو یا شهرداری و … ، بلکه دعوتی است از مردم که به فکر سلامت خود و خانوادهشان باشند. امیدوار باشیم که این بار نتیجهای هرچند اندک بگیریم و این موفقیت را پایهای قرار دهیم برای کمپینهای مردمی دیگر، برای صرفهجویی آب، احیای تالابها، جلوگیری از بیابانزایی و …
پایان پیام