ساعت ۹ صبح روز شانزدهم دیماه بود و ما جلوی در دانشگاه تربیت مدرس منتظر بودیم تا اتوبوس برسد و ما را به تور یکروزه توچال ببرد. توری که نزدیک بود آخرین سفر زندگیمان باشد.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، در ابتدای مسیر توچال باید روی پاهای خود میایستادیم و حدود دو کیلومتر را تا ایستگاه اول پیادهروی کنیم. در مسیر یک آبشار و یک غار برای دیدن و یک تفریح هیجانانگیز و ترسناک به نام زیپلاین وجود دارد. در زیپلاین پس از چند دقیقه آموزش میتوانیم عرض یک دره را بهصورت آویزان از یک طناب سُر بخوریم. در ایستگاه اول هم میتوانیم از بین ورزشهای بانجیجامپینگ با سکوی ۴۰ متری، دیوارنوردی، تیراندازی با کمان، تنیس، اسکیت و تفریحات سینمای پنج بعدی، تله کابین و تلهسییژ، هرکدام را که دوست داریم انتخاب کنیم. در آینده نزدیک سورتمه نیز به این امکانات اضافه خواهد شد. همچنین اگر کوهنوردی را دوست داشته باشیم میتوانیم از مسیری به نام جاده سلامت استفاده کرده که تا بالاترین نقطه یعنی ایستگاه شماره هفت و هتل ادامه دارد و طول آن ۱۹ کیلومتر است. اما ما چون برای اردوی یکروزه آمده بودیم، تلهکابین را برای ادامه مسیر انتخاب کردیم.
ما بعد از اینکه سوار تلهکابین شدیم به ایستگاه هفت رفتیم. جایی که دما بین ۵- تا ۱۰- درجه سانتی گراد است. بعد از حدود ۱۰ دقیقه به دلیل نداشتن لباس مناسب نتوانستیم تحملکنیم و به ایستگاه ۵ برگشتیم. حدود ساعت ۱۲ ظهر از ایستگاه ۵ به سمت ایستگاه ۲ حرکت کردیم. مسئول تلهکابین داشت توضیحات لازم و کافی را میداد که ما گفتیم در را ببندد اما همچنان ادامه داد و در آخرین لحظه در را بست؛ اما در از جای خودش کنده شد و آویزان ماند. وقتی مسئول این صحنه را دید با دودست بر سر خود زد اما تلهکابین دیگر حرکت کرده بود و کاری از دست هیچکس برنمیآمد. ما ترسیده بودیم و شروع کردیم به دعا خواندن. داشتیم به این وضعیت عادت میکردم که تلهکابین شروع کرد به تکان خوردن. هم میترسیدیم هم از اینکه میتوانستیم بدون واسطه شیشههای کثیف و دودی طبیعت را ببینیم لذت میبردیم. هوای سرد هم امان ما را بریده بود. وقتی به نزدیکی ایستگاه دو رسیدیم یکی از مسئولان متوجه ما شد و مبهوت به ما نگاه کرد. کابین وارد ایستگاه شد اما «در» گیرکرده بود و نمیگذاشت کابین وارد ریل شود. سه مسئول سریع به سمت ما آمدند و با تلاش فراوان در را از بین کابین و ریل درآوردند؛ اما در کناری هم گیر کرده بود و ما به سختی از کابین بیرون آمدیم و کابین خود را عوض کردیم.
بعدازاینکه از تلهکابین پیاده شدیم به دفتر امور فنی رفتیم و شکایت خود را بهصورت کتبی نوشتیم. حدود ساعت ۸ شب مدیر امور فنی تماس گرفت و بابت اتفاق پیشآمده عذرخواهی کرد و همچنین این نوید را داد که سیستمهایی با در اتوماتیک در حال بارگذاری بوده و دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نخواهیم بود.
اما این حادثه نخستین حادثه نیست. اوایل آذرماه محمد حقانی، رئیس کمیته محیطزیست شورای شهر، در تذکری در صحن شورا مدعی شد که ایمنی خطوط تلهکابین توچال چندان مورد اطمینان نیست و میتواند موجب بروز حوادثی مشابه حادثه سقوط چرخوفلک پارک ارم که منجر به مجروح شدن سه دختر جوان شد، بشود. پس از این تذکر، مدیرعامل شرکت تلهکابین توچال در جوابیهای که در صحن شورا توزیع شد و گفتوگوی اختصاصی با «اعتماد»، ضمن رد سخنان حقانی، مدعی شد که خطوط تلهکابین توچال گرچه فرسوده است، اما کاملاً ایمن بوده و استاندارد هم ایمنی آن را تائید کرده است.
در ادامه اما روز ۲۲ آذر ماه حقانی دوباره در جلسه شورای شهر، بار دیگر بر تذکراتی که داده بود تاکید کرد درهمین راستا، وی در گفتوگویی با «اعتماد» به تشریح دلایل خود برای تذکراتی که نسبت به بهرهبرداری ایمن و مالکیت شهرداری درتلهکابین توچال داده، پرداخته است:
همانطور که میدانید بیش از ۴٠ سال است که تجهیزات و کابینهای توچال با همان ظرفیت اولیه مشغول به کار است. با توجه به نوع فعالیت خطوط تلهکابین، ایمنی این خطوط در دنیا از اهمیت ویژهای برخوردار است. چون مستقیماً با جان مردم در تماس است. اینکه این خطوط استاندارد دارد دلیلی بر ایمن بودن آن نیست همانطور که فرسوده بودن میتواند در درازمدت ضریب ریسک حادثه را بالا ببرد. مگر دستگاههای پارک ارم استاندارد نداشت؟ پس چرا سال گذشته باعث بروز آن حادثه دهشتناک و مجروح شدن سه دختر جوان شد؟ ثانیاً، فرسودگی کابینها و تجهیزات تلهکابین توچال در ظاهر به وضعیتی خطرناک رسیده است. از سه هفته قبل که تذکر اول را دادم چندین بار کارشناسانی را بهصورت نامحسوس برای بررسی شرایط فنی و ایمنی خطوط تلهکابین به این مجموعه فرستادم. شاید بد نباشد که بدانید دریکی از این سرکشیهای نامحسوس کارشناسان ما در روز شنبه گذشته، گویا به دلیل نقص فنی رخداده دریکی از دستگاههای خط تلهکابین (اگر درست به خاطر داشته باشم ژنراتور یا چنین چیزی بود) مسافرین بین هوا و زمین سرگردان میمانند. درنهایت با کمک سیستمهای دستی و جایگزین، این افراد به ایستگاه ۵ و ٧ منتقل میشوند ولی دیگر دستگاه قادر به بازگرداندن آنها نبوده و این افراد همان بالا ماندگار میشوند. خوشبختانه پس از ۴- ۵ ساعت و تلاشهای بسیار، دستگاه معیوب بهصورت موقت راهاندازی میشود و مردم به پایین منتقل میشوند. میزان خرابی دستگاه به حدی بوده که حتی روز یکشنبه نیز مجبور میشوند برای تعمیر آن، خط را تعطیل کنند. ولی سؤال اینجاست که اگر این دستگاه راه نمیافتاد، تکلیف ۴٠٠-۵٠٠نفری که در ایستگاههای ۵ و ٧ بودند چه میشد؟ اسکیبازانی که در ایستگاه ٧ و در آن شرایط سخت زمستانی بودند، چطور میتوانستند تا صبح را در هتل توچالی که ظرفیت آن ٧٠-٨٠ نفر است، سر کنند؟ تکلیف دانشآموزانی که برای اردویی یکروزه به ایستگاه ۵ رفته بودند، چه میشد؟ حتی تصورش هم مو را به تن آدم سیخ میکند. واقعاً اگر این دستگاه درست نمیشد، بحرانی بزرگ در پایتخت رخ میداد. این برای رد ادعای مدیرعامل توچال کافی نیست؟ چرا بعد از گذشت یک سال از وعده تعویض کابینهای توچال با کابینهای جدید ساخت وطن، هنوز این کابینها روی خط نیستند و در انبار کابینها نگهداری میشوند؟» گفتوگوی کامل در اعتماد
پروژه ساخت تله کابین توچال با همکاری شرکت فرانسوی «پوما» و شرکت اتریشی «دوپل مایر» در سال ۱۳۵۳ هجری شمسی آغاز شد و در سال ۱۳۵۷ تمام شد. این تلهکابین دارای سه خط اصلی و سه خط تلهسییژ و یک خط تلهاسکی است. رویهمرفته درازای سه خط اصلی تله کابین نزدیک به ۷۵۰۰ متر است که در میان تلهکابینهای نصبشده در دنیا یکی از طولانیترین خطوط تلهکابین پیوسته به شمار میرود. سرعت حرکت کابینها در مسیر تله کابین، ۴ متر بر ثانیه است.
پیست اسکی که از پایین قله توچال (۳۸۵۰ متر) آغازشده و در هتل (۳۵۵۰ متر) پایان میپذیرد، دارای یک دستگاه تلهسـییژ (دوپل مایر) و یک دستگاه تلهاسکی است. درازای پیست ۱۲۰۰ متر است.
با توجه به بلندای پیست اسکی ایستگاه هفتم (بیش از ۳۵۰۰ متر از سطح دریا)، این پیست به همراه پیست اسکی سبلان در استان اردبیل، نخستین پیستهای اسکی برفگیر کشور هستند که بیش از هشت ماه در سال قابل بهرهبرداری است. هتل توچال هم که در ایستگاه هفتم قرار دارد در ارتفاع ۳۵۴۵ متری از سطح دریا واقعشده که از این لحاظ مرتفعترین هتل کوهستانی دنیاست.
پایان پیام
گزارشگر: نسیم نژادجعفری