گلونی

ملوانان انگلیسی و ملوانان آمریکایی

به خیر گذشت. دستگیری ملوانان امریکایی را می‌گویم. البته از اول هم معلوم بود به خیر می‌گذرد چون روحانی کلید دارد و کسی که کلید دنبال شر نمی‌گردد و آمریکایی‌ها هم می‌دانند ایران فعلی دنبال شر نیست هر چند که اگر شر به پا بشود مردمش حساب شردرست‌کن را خواهند رسید.

بیایید یک بار دیگر ماجرا را مرور کنیم. دو قایق تندروی امریکایی ناخواسته وارد آب‌های سرزمینی ایران می‌شوند. وقتی این اتفاق می‌افتد بدیهی است که ایران باید وارد عمل بشود و قایق‌ها را متوقف کند. این یک روال حقوقی و نظامی است و تنش‌زا هم نیست. چون فرمانده ایرانی به فرمانده امریکایی می‌‌گوید: قربان شما وارد سرزمین ما شده‌اید. فرمانده امریکایی می‌گوید: خیر در آب‌های بی‌المللی هستیم. فرمانده ایرانی می‌گوید: حالا یک نان و ماستی در جزیره هست، تشریف بیاورید تا مشکل را حل کنیم. فرمانده امریکایی هم که متوجه است دارد با فرمانده ایرانی حرف می‌زند نه فرمانده اماراتی مثلا، تفنگش را زمین می‌گذارد و به همراه سربازان مهمان ایران می‌شود.

بعد آقای ظریف و کری و فرمانده ارشد نظامی ایران و امریکا طبق قوانین بین‌المللی موضوع را بررسی می‌کنند و می‌بینند حق با ایران است و ساعاتی بعد نیروهای امریکایی در آب‌های بین‌المللی هستند. به همین راحتی. با تشکر و احترام متقابل. بدون ذره‌ای درگیری و یا ناراحتی و شاخه و شانه کشیدن.

البته چون امریکایی‌ها زیاد وارد آب‌های سرزمینی این کشور و آن کشور می‌شوند و کسی به آنها نمی‌گوید عمو جون اینجا چه می‌کنی، فکر کرده‌اند ایران هم مثلا عربستان است. دیپلماسی یعنی این. البته شما شاید یادتان رفته باشد، یک بار ما ملوانان انگلیسی را گرفتیم نزدیک بود جنگ جهانی به راه بیفتد. آن قدر نگه‌شان داشتیم که یکهو دیدیم خیلی نگه‌شان داشته‌ایم. آخر هم با گز و پسته و کت‌وشلوار فرستادیمشان خانه. اما ملوانان امریکایی همان طور که آمدند همان طور هم رفتند. طبق قانون. بدون کت‌وشلوار و ترمه و گز و تخمه. بدون حضور رئیس‌جمهور. بدون شو. بدون تنش.

باقی بقای‌تان

رضا ساکی/ چیزنا chizna.ir

خروج از نسخه موبایل