هومان خاکپور فعال محیط زیست در گفتوگو با گلونی درباره ماجرای تونل بهشتآباد گفت: ماجرا از اینجا شروع میشود که مصاحبهای از وزیر نیرو منتشر شده است مبنی بر توقف احداث تونل انتقال آب بهشتآباد به فلات مرکزی. من فکر میکنم این یک ماجرای جدید نیست و موضوعی بود که قبلا اتفاق افتاده بود و الان چون این نگرانی در خصوص احداث این تونل وجود داشت وزیر دوباره آن را تکرار کرد. چیزی که ایشان گفتند اتفاق جدیدی نیست و مربوط به مصوبه سال ۱۳۹۲ است که شورای عالی آب این را مصوب کردند که انتقال آب از بهشتآباد و سرشاخههای کارون بزرگ به فلات مرکزی از طریق تونل انجام نشود و به وسیله لوله انجام شود. دلیل گفتههای آقای چیتچیان این است که نگرانی وجود داشت که برخلاف مصوبه شورای عالی آب کارگاههایی که جهت احداث این تونل در اصفهان زده شدهاند، برچیده نشوند و یا این که نکند مصوبه شورای عالی آب نادیده گرفته شده و دوستان در اصفهان به کار حفر تونل ادامه بدهند که البته هنوز برخی از این کارگاهها وجود دارند و البته معلوم نیست دارند چه کار میکنند. و از این بابت آقای چیتچیان اعلام کرد که گزینه انتقال از طریق تونل منتفی است و مصوبه شورای عالی آب که انتقال از طریق لوله است به قوت خودش باقی است هرچند که در طول مسیر ممکن است مجبور شوند تونلهای کوتاهی احداث کنند.
ولی اصل ماجرا بر این است که ما به عنوان مدافعان محیط زیست فارغ از بحثهای منطقهای باید به این فکر کنیم که کل داستان انتقال آب مشکل دارد. اگر ما مخالف بودیم با بحث بهشتآباد نه صرفا به لحاظ شیوه انتقال بود و حالا خوشحال باشیم که اعلام کردهاند از طریق تونل انجام نمیدهیم. ما با کل داستان مخالف هستیم. اصل انتقال است که خسارت وارد میکند. حالا تونل میتوانست این خسارتها را بیشتر کند ولی اصل خسارت به قوت خودش باقی است. نگرانیها در حوزه مبدا و مقصد هست و ما بر این باوریم که چنین پروژههایی نه فقط ضررش برای مبدا است بلکه برای حوزه مقصد هم نمیتواند خیلی خوب باشد.
پروژههای انتقال آب باعث ایجاد توهم مصرف آب میشود و این توهمها باعث میشود بارگذاریهای جدیدی اتفاق بیفتد که اینها عموما بر اساس آمایش سرزمینی، توسعه شتابان را به دنبال دارد. این توسعه شتابان میتواند وضعیت آن منطقه را بدتر کند. گواه این ماجرا میتواند خود پروژههای انتقال آب که تا حالا از سرشاخههای کارون به فلات مرکزی اتفاق افتاده است باشد. ما چندین پروژه انتقال آب داشتهایم. تونل کوهرنگ، انتقال آب از منطقه فریدونشهر و از سرشاخههای دز دارد اتفاق میافتد. میبینیم که در اکثر موارد نه تنها مشکلی از مقصد حل نکرده بلکه مشکلات عدیدهای اضافه کرده است.
علاوه بر اینکه زایندهرود به سمت خشکی رفته، گاوخونی خشک شده. حالا تهدید به تمام آن منطقه فلات مرکزی است خود منطقه شهرهای توسعه یافته مثل اصفهان با مشکل تراکم جمعیت و آلودگی شدید هوا مواجه هستند. الان اصفهان با مشکل هوا ایجاد شده به لحاظ اینکه همین پروژههای انتقال آب باعث مهاجرت به سمت اصفهان شد. رکورد توسعه صنعت در اصفهان داشتیم که مناسب با ظرفیتهای اکولوژیکی آن منطقه نبوده است. همین توسعه شتابان و با همین نگاههای غیرکارشناسی به انتقال آب الان مشکل را برای مردم اصفهان ایجاد کرده و مطمئن باشید که این مشکل هم با انتقالهای بیشتر به هیچ وجه حل نمیشود.
ما باید برویم به سمت تغییر. دور کامل بزنیم و از این مسیری که رفتهایم برگردیم. این مسیر سرانجام خوبی ندارد. هرچه پروژههای انتقال آب بیشتر داشته باشیم فقط سرعت رفتنمان را زیاد میکند و به آن مقصد مورد نظر نمیرسیم. در نتیجه ما نباید دلمان خوش باشد که وزیر چنین چیزی اعلام کرده است. این اصلا اتفاق جدیدی نیست و دستاورد جدیدی نیست بلکه مربوط به سال ۱۳۹۲ است و خواسته ما این نیست که تونل احداث نشود و کارگاه تجهیز نشود و جمع شود. خواسته منطقی و کارشناسی ما این است که هم نگران زاینده رود و گاوخونی هستیم و هم نگران کارون. هم نگران استان چهارمحال بختیاری هستیم که بخشی از ایران است. باید کل ماجرای انتقال آب منتفی شود و اگر قرار است این آب صرف صنعت و کشاورزی شود برویم به سمت از ظرفیتهای خود این مناطق استفاده کنیم. استان اصفهان ظرفیتهای خوبی دارد و احتیاج به گسترش صنعت و یا کشاورزی ندارد. ظرفیتهای تاریخی و گردشگری استان اصفهان میتواند کلا رونق اقتصادی اصفهان را بر مبنای آن قرار داد و برویم به سمت اینکه از این مزیتها استفاده کنیم. این کاهش وابستگی هم کمک میکند در کاهش مصرف آب و هم نیازهای آبی را کمتر میکند.
پایان پیام