پایگاه خبری گلونی – این طنز که الان دارید میخوانید خالهزنکترین طنزی که تا به حال نوشتهام. به هر حال انسان جایزالخطاست و گاهی پیش میآید. شما این خالهزنک من را به بزرگی خودتان ببخشید.
همان طور که خیلی از شما میدانید آقای مهدی پاکدل در مراسم اقتتاحیه جشنواره فیلم فجر کنار همسرش یعنی خانم بهنوش طباطبایی ننشسته بود در کنار عوامل فیلم «گاهی» نشسته بود که در آن بازی کرده بود. هنگام حضور در فرش قرمز هم با او همسرش دیده نشد تا طرفداران این دو هنرمند شبانه بریزند توی صفحه اینستاگرام آقای پاکدل و خانم طباطبایی و کامنت بگذارند که: چرا با هم نبودید، بهنوش جان یه چیزی بگو، مهدی جان یه حرفی بزن، آیا جدا شدید؟ اون کی بود، این کی بود، چرا به این خندیدی، چرا به اون خندیدی، حلقهات کو؟ برق چشمات کم شده، لبخندت سرد بود، میمیرم اگر شما از هم جدا شید، تو رو خدا آشتی کنید، ما عادت داریم شما رو با هم ببینیم، و…
در مسایل خصوصی هنرمندان دخالت میکنند
خلاصه که خیلیها تا صبح زیر عکسهای آقای پاکدل و خانم طباطبایی گریه کردند و زار زدند و هنوز هم میزنند و بیخیال نشدهاند. حالا شما شاید بگویید اینها بیکارند که در مسایل خصوصی هنرمندان دخالت میکنند و یا دیوانهاند و یا کمبود محبت دارند و یا روانیاند. من درباره آنها نظری ندارم اما میخواهم درباره کامنتی برایتان بگویم که وقتی خواندمش دندانهایم ریخت توی دهانم. یعنی کافی است یک نفر، یک بار کنار زنش نباشد تا ما او را قضاوت کنیم.
اصلا اگر دو نفر بخواهند با هم نباشند باز هم به ما مربوط نیست. اما اگر فکر میکنید این جماعتی که بیش از سی هزار کامنت زیر عکسهای این زوج گذاشتهاند بیکارند و یا دیمی میآیند نظر میدهند سخت در اشتباه هستید. اصلا بگذارید آن کامنتی که دندانهای من را خرد کرد برایتان بنویسم تا ببینید با چه موجوداتی ۸۰ میلیون شدهایم. طرف زیر عکس مهدی پاکدل نوشته است: سعی کن همان طور که در کیمیا قاضی خوبی هستی، در زندگی خودت هم قاضی خوبی باشی!
باقی بقایتان
رضا ساکی/ چیزنا chizna.ir