عکس‌هایی از ۲۲ بهمن ۵۷ در خرم‌آباد

دو عکس از ۲۲ بهمن ۵۷ برای نخستین بار در این پایگاه منتشر می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، این دو عکس مربوط است به روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در میدان شهدای خرم‌آباد. آقایان حجت‌الاسلام شهید سیّدنورالدین رحیمی و مرحوم آقا عماد جزایری و شیخ عباسعلی صادقی در عکس‌ها حضور دارند. عکاس این تصاویر خانم زهرا زرگرانی هستند.

اما سیدفرید قاسمی در کتاب «سرگذشت خرم‌آباد» درباره بهمن ۵۷ در خرم‌آباد می‌نویسد: «بهمن‌ماه نیز با تظاهرات و فزونی شهدا و مجروحان شروع شد. از ۲ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ تظاهرات شبانه‌روزی عرصه را بر گاردی‌های باتوم به دست تنگ کرد. چراکه توان مقاومت در برابر فلاخن/ «قلماسنگ» جوانان تظاهرکننده را نداشتند. موج همبستگی اداره‌ها و شرکت‌های وابسته به دولت یکی پس از دیگری در جریان بود. هر روز که می‌گذشت فضا برای مأموران انتظامی ناامن‌تر می‌شد. بسیاری از آنان خانه‌های خود را تخلیه کردند و خانواده‌های خود را به شهرهای دیگر فرستادند و به تنهایی در شهر تردد نمی‌کردند. بازگشت زندانیان سیاسی خُرم‌آبادی شور و شعف مردم به‌ویژه هم‌محلی‌ای‌ها، دوستان و بستگانشان را داشت. شماری از فیلم‌برداران و عکاسان بومی به ثبت بیشتر لحظه‌های تاریخی همت گماشتند. میدان‌های شهر، حوزه علمیه و شماری خانه محل‌های تجمع روزانه جمعیت‌های گوناگونی می‌شد که به مبادله عکس و اعلامیه و تبادل نظر می‌پرداختند و خبرهایی را که از فرستنده‌های گوناگون رادیویی و به وسیله تلفن از دیگر شهرها شنیده بودند، برای همدیگر نقل می‌کردند. بازار سخنرانی‌ها داغ بود. البته گاه همه گروه‌ها تجمع مشترک داشتند و روزهایی غیرمذهبی‌ها از مذهبی‌ها جدا می‌شدند.

این جدایی تقریباً از پاییز ۱۳۵۷ شروع شد. روزهایی که در میدان سعدی عده‌ای تلاش داشتند به تفکیک دو تفکر مبادرت کنند و موفق هم شدند. چراکه در سه ماه پایانی منتهی به ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، دسته‌های مذهبی در جلوی تظاهرات و غیرمذهبی‌ها جدا و با فاصله از آن‌ها حرکت می‌کردند. شعارهایشان هم متفاوت بود. زمزمه بازگشت «امام خمینی» به ایران که رسید، بسیاری از مذهبی‌های شهر دستجمعی با همراهی بستگان و دوستان راهی تهران شدند. روز ۱۲ بهمن که خبر فرود هواپیما در مهرآباد به خُرم‌آباد رسید، خیابان‌های شهر از جمعیتی که شادمانی می‌کردند پُر شد. نقل و شیرینی پخش می‌کردند. سخنرانان بر روی سقف کامیون‌ها با بلندگوی دستی حرف می‌زدند. اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های دیوارکوب روپوش شهر شده بودند و دیوار تمیز پیدا نمی‌شد.

۱۹ بهمن‌ماه تظاهرات کم‌نظیری با نظم و انضباط در حمایت از مهندس مهدی بازرگان، نخست وزیر موقت برگزار شد. با انتصاب مهدی بازرگان، نمایندگانی از ساواک و شهربانی خُرم‌آباد به ملاقات آیت‌الله حسین جزایری رفتند و خواستار تحویل و تحول مسالمت‌جویانه شدند. آنان دو کلید به ایشان دادند. آیت‌الله جزایری نیز شرح ماجرا را تلفنی به آیت‌الله مهدی قاضی گفت. آیت‌الله قاضی هم از ایشان خواست کلیدها را تحویل یکی از اعضای جامعه روحانیت بدهد. نه نماینده جامعه روحانیت به خانه آیت‌الله جزایری می‌رفت و نه آیت‌الله جزایری رغبت داشت به حوزه علمیه بیاید. قرار گذاشتند که نمایندگان جامعه روحانیت از حوزه و آیت‌الله جزایری از خانه حرکت کنند و در خیابان یکدیگر را ببینند. آیت‌الله جزایری زودتر حرکت کرد. بالاخره در پای پله‌های دوازده برجی که خیابان اصلی آن روزهای شهر را به خیابان فردوسی وصل می‌کرد، به هم رسیدند و تحویل و تحول نمادین صورت گرفت و نمایندگان جامعه روحانیت و حوزه یا به سخن درست‌تر شورای انقلاب شهر که به مرور سکان اداره امور را در دست می‌گرفت، کلیدها را به آیت‌الله قاضی و دیگر اعضای جامعه روحانیت تحویل دادند.

کار با روال عادی در حال انجام بود که به یکباره صبح ۲۲ بهمن گروهی خودسر به شهربانی حمله کردند، انبار اسلحه و دیگر اموال را به یغما بُردند و زندانیان جرایم عمومی را فراری دادند. ستوان قهرمانی را کُشتند و بایگانی شهربانی را کف خیابان و پشت دیوار اورژانس بیمارستان پهلوی به آتش کشیدند. مأموران کلانتری‌های ۴گانه شهر اوضاع راکه چنین دیدند، از کلانتری‌ها گریختند و ساختمان کلانتری‌ها به تصرف گروه‌هایی از مردم درآمد. ساختمان ساواک نیز که پیشتر به‌طور نمادین تحویل شده بود، با قهر و غضب تصرف شد. فاجعه‌بارترین روز اما ۲۳ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ رخ داد که عده‌ای خودسر با وجود ممانعت‌ها، دستیابی به انبار اسلحه به ژاندارمری حمله کردند و به مدت ۶ ساعت در میانه روز ده‌ها تن را به کُشتن دادند و خسارات جبران‌ناپذیری را به اموال عمومی زدند. در حالی که زد و خورد در ژاندارمری جریان داشت، در مؤسسه مذهبی فاطمیه و مسجد علوی «کمیته» در حال شکل‌گیری بود. دستگیری استاندار، رئیس شهربانی و دو تن از سران نیروهای انتظامی شهر یک طرف و فراخوان عمومی برای بازپس‌گیری اسلحه‌ها دو اقدام نخست «کمیته» بود. سیمای شهر حکایت از آغاز دوره‌ای دیگر می‌داد.

پایان پیام

کد خبر : 13599 ساعت خبر : 2:14 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=13599
اشتراک در نظرات
اطلاع از
1 دیدگاه
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

با سلام
بنده کتاب زندگی نامه و خاطرات آیت الله صادقی رو تدوین کردم که در بزرگداشت ایشون رونمایی شد. ویراست دوم و تکمیلی این کتاب الان آماده چاپ هست. ایشون خاطره ای در مورد این دو عکس بیان کرده. اگر صلاح دونستید عکس رو برام ارسال کنید که برای قرار گرفتن کنار خاطره در کتاب بیارم.
ممنون