پایگاه خبری گلونی، احسان میرزایی:
برخی از فعالان محیط زیست پیشنهاداتی درباره سبزه نوروز و تبدیل آن به کود کمپوست ارائه کردهاند. البته به عنوان کنشگر محیط زیست با پیشنهاد آنها مبنی بر جمعآوری سبزه و تولید کمپوست به دو دلیل مخالفم:
نخست این که شهرداریها هزاران مخزن زباله در گوشه و کنار شهرها قرار دادهاند و تا جایی که توانستهاند در مناطق گردشگری، تاریخی و حتی طبیعی مخازنی برای زباله تعبیه کردهاند. اما هنوز حجم عظیمی زباله در سطح شهرها، پارکها، مناطق گردشگری و طبیعی روی زمین رها شده است. پس چطور میتوان توقع داشت که سبزههای نوروز جمعآوری شود؟ البته این راهکار و انجام آن اقدامی شایستهای است، اما نه به عنوان راهکار.
دومین مسئله، درباره محصولی استراتژیک به نام گندم است. محصولی که بخش اعظم واردات کشور را به خودش اختصاص داده، محصولی که برای تولید یک کیلوی آن بیش از ۱۳۰۰ لیتر آب مصرف میشود و محصولی که در کشور خشک ما همچنان به شیوههای سنتی و به سختی تولید میشود؛ چطور میتوان چشم از این حقایق بست و به راحتی گفت که مردم سبزه گندم بکارند تا به کمپوست تبیدل شوند؟ این چه منطقی است که ما دانههای با ارزش را سبز کنیم و ۱۳ روز بعد به کمپوست تبدیلش کنیم؟ به نظرم گندم دقیقا صورت مسئله است و باید با تفکر و تعقل آن را حل کرد.
هدف ما در این کمپین پاسداری از فرهنگ اصیل ایرانی در کنار حفظ پایداری محیط زیست و طبیعت است. یعنی ما در اقدامی پیشگیرانه و با آیندهنگری تیزهوشانهای در پی پاسداری از فرهنگی هستیم که هزاران سال ایرانیان آن را ساخته و پرداختهاند. فرهنگی که در سیر تکامل تمدن ایران زمین، در مراحل مختلفی با توجه به اقتضای زمانه، محیط زیست، شرایط اجتماعی و دیگر عوامل موثر به دفعات بازآفرینی شده است.
به راستی که همراهان ما در کمپین سبزی نوروز ایرانیانی فهیم، دانا و تیز هوش هستند. چرا که آنها صدای پای لشکر بزرگ و بیرحم خشکسالی و مصائبی که به همراه دارند را شنیدهاند، آنها قبل از وقوع فاجعه به فکر پیشگیری از فاجعه هستند. قصد ترساندن شما را ندارم، البته شما هم بچه نیستید که بخواهم حرف ترسناکی بزنم، صرفا از شما میخواهم فیلم کوتاهی را در ذهن خود تصور کنید و ببینید که اگر در سیستم لوله کشی خانهها آب نباشد چه اتفاقی میافتد!
اما من، احسان میرزایی به عنوان ایدهپرداز و مدیر کمپین سبزی نوروز، در دومین سال اجرای کمپین تا به امروز از هرگونه پیشنهاد سازندهای استقبال کردم، برای برخی که تصویر اشتباهی از این کمپین در ذهنشان بود، وقت گذاشتم و سوء تفاهمها را بر طرف کردم. البته به احترام شما همراهان گرامی هرگز این کمپین را محلی برای جولان برخی منفعتطلبان و سودجویان دولتی و… قرار ندادم چون معتقدم کمپین و کمپینسازی ذاتا کنشی مردمی است و البته مردم نباید بدون تحقیق در مورد کمپینی از آن پیروی کنند.
از آنجا که حقوق مخاطبان برای من بسیارمهم است، فراخوان کمپین سبزی نوروز را با کلمه «پیشنهاد» شروع کردم. به معنای دیگر قصد تحمیل ایده خود را به کسی نداریم. پیشنهاد ما فقط برای بهتر شدن شرایط و امور است، که البته برخی موافق، برخی مخالف و تعداد زیادی از شهروندان به آن بیاعتنا (در ایران) هستند.
بله، نباید حقیقت را نادیده گرفت، تعداد زیادی از شهروندان آنقدر درگیر مسائل روزمره زندگی خود هستند که حتی فرصتی برای خواندن، گوش دادن و فکر کردن به پیشنهادات محیط زیستی ندارند. اما خدارا شاکرم که در این بین بسیاری از شهروندان، اهالی رسانه و دیگر دوستان کمپین مفهومی سبزی نوروز را «درک» کردند و دیدیم که در صداوسیما در برنامههای مختلفی به کمپین سبزی نوروز پرداخته شد.
کمپین مفهومی #سبزی_نوروز به شهروندان پیشنهادی ارائه کرده است که برخواسته از خرده فرهنگهای ایران زمین است. فرهنگی که در جوامع محلی و کهن ایران ریشه دارد، کاشت بذر سبزیجاتی چون تره تیزک، ریحان، شاهی و… در خانه و استفاده از آن به عنوان سبزه نوروز، در برخی نقاط یزد مرسوم است.
در پایان اگر تصمیم گرفتهاید که همراه کمپین مفهومی سبزی نوروز باشید، خواهش میکنم با تحقیق و بررسی به کمپین سبزی نورز بپیوندند و شما را به تفکر در مورد پرسشهای زیردعوت میکنم:
پیشنهاد سبزیکاری و استفاده از سبزی در سفره هفتسین چه منافاتی با فرهنگ دارد؟ اینکه شما در خانه خود بذری بکارید، آن بذر جوانه بزند، جوانه به گیاهی سبز و خوراکی تبدیل شود، از آن در سفره هفتسین استفاده کنید و روز سیزده به در آن را دور نیندازید چه منافاتی با فرهنگ و تمدن ایرانی دارد؟ آیا پذیرش مسئولیت کاشت بذر و نگهداری از آن در این روزگار باعث شادابی و نشاط در خانوادهها نمیشود؟ آیا باعث ایجاد فراگردی ارگانیک و سبز نمیشود؟ پیشنهاد استفاده از آب خاکستری بهداشتی و تولید کمپوست خانگی، که در کمپین سبزی نوروز مطرح شده است آیا با سبک زندگی سبز و فرهنگ ایرانی منافاتی دارد؟
چند سال است که سبزههای چینی سر سفرههای هفت سین ایرانی جا خوش کرده است، آیا سبزههای چینی منافاتی با فرهنگ و تمدن ایرانی ندارد؟
آیا باید دست روی دست بگذاریم تا فرهنگ و تمدن ما توسط بیگانگان مصادره و سپس تغییر داده شود؟
در این بین چه کسانی از سبزیکاری برای هفت سین ضرر میکنند؟ سود و منفعت سبزیکاری نصیب چه کسی میشود؟
پایان پیام