گلونی

سعدی پرسپولیسی بود

به گزارش پایگاه خبری گلونی به نقل از روزنامه‌ی وقایع‌تهرانیه، اول اردیبهشت‌ماه در تقویم ملی ایرانیان همزمان با سال‌روز تولد شیخ اجل سعدی شیرازی که فرهنگ‌دوستان او را به‌عنوان استاد سخن می‌شناسند، روز سعدی نام گرفته است. مردم ایران در این روز خجسته، اشعار سعدی را زمزمه می‌کنند و غرق در سخن‌وری این استاد سخن می‌شوند. خبرنگار وقایع‌تهرانیه در این گزارش سعی دارد میزان علاقه و شناخت ایرانیان از سعدی را برای ما شرح دهد.

پسر جوانی که روبه‌روی تئاتر شهر نشسته بود و در حال خوردن پاستیل بود به خبرنگار ما گفت: من عاشق سعدی‌ام و سعدی را به خوبی می‌شناسم. تقریباً نیمی از عمرم را با سعدی گذراندم. من هرزمان کمبودی احساس می‌کنم به سراغ سعدی می‌روم و احتیاجاتم را برطرف می‌کنم. قطعات صنعتی، ابزارآلات کشاورزی، پمپ‌ها و موتورها و توربین‌های صنعتی، همه و همه را به راحتی می‌توان در سعدی یافت. خیابان سعدی یکی از بهترین خیابان‌های تهران است. وی در حالی که پاستیلی شبیهِ قلب را می‌خورد از خبرنگار ما خواست اگر باز هم سؤالی دارد بپرسد.

خبرنگار وقایع‌تهرانیه از فردی که در حال خواندن کتاب روانشناسی بود، پرسید: شما می‌توانید نام دو کتاب معروف سعدی را نام ببرید؟ آن فرد در پاسخ گفت: فکر می‌کنم کتاب «قورباغه‌ات را بنوش» اثر دکتر آلفردو سعدی باشد. کتاب «مردان مریخی، زنان ونوسی» هم نوشته‌ی ایشان است. من از این تریبون استفاده می‌کنم و از استاد سعدی دعوت می‌کنم که به کشور ما هم بیایند. وی در مورد نویسنده‌ی کتاب‌های بوستان و گلستان ابراز بی‌اطلاعی کرد و گفت احتمالاً نویسنده‌ی این کتاب‌ها جوان و تازه‌کار است که کتاب‌هایش شناخته شده نیست.

یکی از مسؤلین در پاسخ به این سؤال که آیا شما سعدی را می‌شناسید؟ گفت: به نام خداوند عزوجل، که طاعتش موجب قربت است و به شُکراندرش مزید نعمت. خیر اینجانب آقای سعدی را نمی‌شناسم ولی هرجا که هستند برایشان آرزوی سلامتی و تندرستی دارم، چرا که شاعر می‌فرماید: «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند / که درآفرینش زیک گوهرند.»

خبرنگار ما از  هنرمندی پرسید: آرامگاه سعدی در کجا واقع شده است و او پیرو چه مکتبی بود؟ او در حالی که از برد تیم محبوبش در شهرآورد غرق در شادی بود، پاسخ داد: فکر می‌کنم اطراف چهارراه مخبرالدوله باشد. از آن‌جایی که این روزها همه پرسپولیسی هستند، ایشان هم حتماً پرسپولیسی است و پیرو مکتب شاهین. این هنرمند معروف در پایان سخنانش دقایقی موج مکزیکی را با سر دادن شعارهایی به نمایش گذاشت.

خبرنگار وقایع‌تهرانیه تصمیم گرفت از مردم درخواست کند که یک بیت از اشعار زیبای سعدی را بگویند که آن عزیزان پس از دقایقی تفکر پاسخ‌هایی دادند که قابل چاپ‌ترین جواب‌ها این‌گونه بود: «باز هم شراره، دل‌ها را دیوانه کرده / مادرش موهایش را عروسکی شانه کرده»، «مشکی رنگِ عشق است، مثل رنگ چشم‌های مهربانت»، «صد دانه یاقوت، دسته به دسته / با نظم و ترتیب، یک‌جا نشسته»، «پرسپولیس قهرمان می‌شه / خدا می‌دونه که حقشه»، «دُوَه دُوَه دُوَه دُوَه دو بوم بوم بوم / دُوَه دُوَه دُوَه دُوَه دو بوم بوم بوم».

خبرنگار ما با دیدن میزان شناخت و علاقه‌ی مردم به سعدی، روانی شد و زندگی را رها کرد. او اکنون در غاری واقع درکوه‌های شمال تهران پنهان شده است و هرکس به او نزدیک می‌شود، جیغ می‌کشد.

پایان پیام

گزارش‌گر: محسن فراهانی

خروج از نسخه موبایل