گلونی

جاسیگاری سیار در خیابان

پایگاه خبری گلونی، نگار فیض‌آبادی: خیلی وقت‌ها شده که از یک چیزی، اسم می‌بریم اما اصلاً منظورمان آن چیز نیست. مثلاً قبلاً می‌گفتیم درخت، یاد سایه‌اش می‌فتادیم. یاد اکسیژن، میوه و خاصیت‌های خوبش که ما نداریم ولی درخت‌ها دارند. یا به عنوان مثال قبلاً کسی که سیگار می‌کشید و از ما جاسیگاری می‌خواست ما می‌فهمیدیم جاسیگاری چه شکلی است. حالا ربط سیگار و درخت به هم چیست؟ راستش ما هم نمی‌دانستیم. تازه فهمیدیم. یعنی واقعاً در عصری زندگی می‌کنیم که تا سیستم اطلاعات مغزمان را به‌روز نکنیم سر از هیچی درنمی آوریم که چه خبر است. طوری که در خیابان که راه می‌رویم تازه می‌فهمیم وقتی می‌گوییم درخت، منظورمان درخت نیست. در واقع اینجا درخت، یک استعاره است. که اگر موشکافی کنیم می‌بینیم همین الان در شهر، درخت‌ها به طور بالفعل دارند نقش جاسیگاری را ایفا می‌کنند. البته قرار بوده خاصیت‌های دیگری داشته باشند ولی ما هنوز نفهمیدیم چرا برخی شهروندان، درخت را شبیه جاسیگاری، تابلوی اعلانات، دفتر خاطرات و محلی برای یادگاری‌نویسی و صدها چیز دیگر می‌بینند اِلا درخت. یا مثلاً دریاچه را شبیه سطل زباله، جنگل را مثل قابلمه روی اجاق گاز می‌بینند که حتماً باید زیرش را روشن کنند تا حسابی جا بیفتد. البته در نهایت هم جنگل می‌رود روی هوا. حالا بیل بیار و آتش خاموش کن. یا می‌نویسند محیط زیست ولی رسماً می‌خوانند محیطِ نیست.

ما شهروندان هم که کمی نگران محیط زیستمان هستیم تا بلکه چند متر مکعب، طبیعت سالم را به دست نسل بعد برسانیم، جمیعاً از آن شهروندان عزیز خواهش می‌کنیم هر چه زودتر یک لغت‌نامه منتشر کنند تا ما بدانیم دقیقاً چه کلمه‌هایی را به جای چه کلمه‌هایی استفاده می‌کنند. حداقل اینطوری وقتی می‌بینیم پای درخت، پر از ته سیگار است، شوکه نمی‌شویم.

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل