فرهادی قهرمان داستان‌گویی

فرهادی قهرمان داستان‌گویی

پایگاه خبری گلونی، احمدرضا حقیقی: کسب دو جایزه مهم برای سینمای ایران، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد آن هم از جشنواره معتبری مثل جشنواره کن، مطابق انتظار اصغر فرهادی را در صدر توجهات قرار داد. جدیدترین موفقیت آقای کارگردان که برای فیلم فروشنده حاصل شده اما در محافل داخلی واکنش‌های سخت و متناقضی را موجب شده است. عده‌ای مسحور از کسب جایزه‌های بین‌المللی حالا از سینمای درخشان وطنی‌یی سخن می‌گویند که جایگاه خود را در صنعت فیلم‌سازی دنیا به‌دست آورده اما عده‌ای دیگر هم که اتفاقاً با اعتماد به نفس زیاد و صدای بلند که از رسانه‌های رسمی و ملی صحبت می‌کنند، بحث سیاه‌نمایی را پیش می‌کشند.

در این هیاهو اما مردم خوشحالند. آنها وقتی می‌بینند کارگردانشان با کمترین امکانات و حمایت، مخاطب جهانی پیدا کرده، از اینکه می‌بینند در رسانه‌های بین‌المللی به واسطه یک فیلم از کشورشان سخن به میان می‌آید و تحلیل‌گران با اشتیاق از فرهنگ و هنر و اخلاقیات ایرانیان حرف می‌زنند به خودشان می‌بالند و خوشحالند که در منطقه ملتهب خاورمیانه آنها مردمانی هستند که در عرصه فرهنگ حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. مردم خوشحالند، اصلاً هم قابل کتمان نیست. لابی فرودگاه امام خمینی و استقبال بی نظیر مردم از عوامل فیلم خود بهترین گواه است. آنجا نه از فلان مسئول رسمی و گارد تشریفات و گروه موزیک خبری بود نه دوربین‌های خبرساز. فقط مردم بودند. آنها دلیل عصبیت‌ها و صداهای بلند را می‌فهمند، خیلی هم خوب می‌فهمند! آنها می‌فهمند که چرا فلان کارگردان که به شیر نفت وصل است، دن کورلئونه‌وار فرهادی را متهم به وارونه‌نمایی می‌کند. یا آن دیگری که مدتی است نقش بچه خوب سینمای ایران را در رسانه ملی برای خود دست و پا کرده و از کارگردانی به بازیگری در نقش‌های رنگارنگ و دست چندم افول کرده، جشنواره کن را جشنواره‌ای بی‌اخلاق توصیف می‌کند.

فرهادی قهرمان داستان‌گویی

همه از منتقد تا مسئول و خبرنگار و سینماگر می‌دانند فیلم اجتماعی ساختن در این مملکت سخت است و اگر فیلم سفارشی نباشد، قطعاً تلخی هم دارد. این را همه دوستان می‌دانند. بیجه و خفاش شب و ماجرای ستایش و… همه بیخ گوش ما اتفاق افتاده، اینها واقعیت‌های اجتماعی ماست. ما مردم، در کنار همه اتفاقات خوبی که برای هم رقم می‌زنیم، مثل همه ابنا بشر صفات بدی هم داریم. دروغ و بی‌اخلاقی معضل جامعه امروز ماست، اگر خودمان را به خواب نزنیم، اتفاقاً نشان دادن این ناهنجاری‌ها به معنی غیرعادی بودن و نچسب بودن این رذایل اخلاقی در فضای جامعه ایرانی است.

برای مردم که صاحبان اصلی سینما هستند، فیلم‌های فرهادی واقعی هستند، سکانس‌های درباره الی، جدایی نادر از سیمین، چهارشنبهسوری و حالا فروشنده برای آنها آشناست، خیلی‌ها از نزدیک این صحنه‌ها را زندگی کرده‌اند! گواه مدعا فروش این فیلم‌هاست.

حالا چرا باید فلان آقای کارگردان که از همه مواهب برخوردار است طلبکارانه اصغر فرهادی را به دروغگویی متهم می‌کند؟ چون او این رذیلت‌های ملموس را نشان داده است؟ چون اهل لاپوشانی و تملق نیست؟ مگر سینماگران مطرح و مؤلف دنیا از صدر تا ذیل ارزش‌ها و مسئولان خود را به نقد نمی‌کشند؟ آنها هم سیاه‌نمایی می‌کنند؟

به اعتقاد من موفقیت در جشنواره‌ها لزوماً به معنای ارتقا جایگاه یا ایجاد موج نو در سینمای ایران نیست، اما جایزه فرهادی مهم است، مهم‌تر از جایزه شهاب حسینی. او جایزه بهترین فیلمنامه را از آن خود کرده، آن هم زمانی که فقر داستان‌گویی در سینمای ما آزار دهنده است. سینمایی که بعد از تک ستاره‌هایی مثل ساعدی و بیضایی، قهرمان جدیدی برای خود جست‌وجو می‌کند.

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

برای تبلیغ در گلونی کلیک کنید.

پایان پیام

اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
به بالا بروید