کمترین آرزوی حبیب
پایگاه خبری گلونی، رضا ساکی: نوجوانیاش مصادف بود با ظهور بیتلز. عاشق آنها شد و رفت به دنبال موسیقی و در آزمون رادیو تلویزیون قبول شد تا زیر نظر کسی چون مرتضی خان حنانه موسیقی یاد بگیرد.
بعد از سربازی در مدتی کوتاه همسر و مادرش را از دست میدهد و بعد آلبوم خاطرهانگیزی را در سال ۱۳۵۶ منتشر میکند که همیشه و هنوز در یادها هست.
او در سال ۱۳۶۰ به لسآنجلس رفت اما موسیقیاش لسآنجلسی نشد. سید ابوالحسن مختاباد دربارهاش مینویسد: آنهایی که سیرتحولات موسیقی مردمپسند ایرانی را رصد میکنند، قطعا در جریانند که آقای محبیان از معدود خوانندگان این گونه موسیقایی است که دانش آهنگسازی دارد و درس موسیقایی را نیز ابتدا نزد چهرهای نامدار همانند مرحوم مرتضی خان حنانه آموخت. فضای موسیقی او و جنس خاص صدایش به همراه انتخاب اشعاری ویژه، به خصوص تمرکز بر برخی از اشعار شاعران نامی کهن، ویژگیهایی به موسیقی وخوانندگی او بخشیده است که تقریبا در کمتر خوانندهای میتوانیم سراغ کنیم.
حبیب بعد از برگشتن به تهران اعلام کرد که میخواهد در ورزشگاه آزادی تهران کنسرت برگزار کند؛ و ادعا کرد که این کنسرت اگر ۱۰ شب هم برگزار شود، ۱۰۰ هزار نفری آزادی خالی نمیشود. شاید همین ادعا بود که حبیب را با آن گیتار ۱۲ سیم خانهنشین کرد.
امروز صبح که خبر مرگ او را شنیدم، تهران بوی باران میداد و با خودم این طور اندیشیدم که همان دم آخر، یک دم از آن هوای ناب رامسر را نفس کشیده است و بعد رفته است. مردن در سرزمین مادری، خاصه رامسر، کمترین آرزوی او بود. به این آرزوی کم رسید و آرزوهای بزرگش را با خود برد.
روحش شاد
پایان پیام
کد خبر : 20107 ساعت خبر : 11:42 ب.ظ