به گزارش پایگاه خبری گلونی، نفسیه روشن در نشست تغییر اقلیم گفت: دعوت کردن هنرمندان از سمت شما خیلی جای خوشحالی برای ما دارد، به خاطر این‌که هنرمند تا یک جایی رسالت دعوت کردن دارد و بیش از آن حد نمی‌تواند. به قول یکی از همکاران عزیزم صفحات ما فحش خورش خیلی خوب است، حالا یا به خاطر هر حرکت مثبت و یا منفی. به هر حال یکسری موافق دارد و یکسری مخالف. به نظرم بیاییم در جزئیات ما فعالیت کنیم و کلیاتش بر عهده خودتان باشد. به‌خاطر این‌که اگر شما به معرفی و حمایت هنرمندها نیاز دارید، هنرمندها هم به حمایت و درخواست کمک محیط زیست نیاز دارد. یعنی فکر می‌کنم یک تعامل دوطرفه است و ما خودمان خیلی خودجوش نمی‌توانیم وارد مسئله شویم، باید این اجازه باشد و حالا آن حمایت‌ها را ما انجام دهیم. ما از قبل از عید با خانم حجار و آقای مقدم یک تیمی را تشکیل دادیم که یک جاهایی اگر ما می‌توانستیم برویم، بچه‌هایی که آزادتر بودند، حرکت می‌کردند و می‌رفتند. من سه تایش را بگویم. مثلا دیدیم سگ‌های سوله گیلان که عکس‌هایش پخش شد و چقدر اذعان عمومی را آزار داد. من خودم عکس یک کدومشان را دیدم، اینقدر نشستم و گریه کردم و گفتم من صبح من می‌روم گیلان. وقتی با خانم حجار و خانم مقدم، دیدیم همه ما این آمادگی را داریم که شش صبح بلند شویم و برویم گیلان. ما شش حرکت کردیم، اداره محیط زیست رفتیم، پسماند رفتیم، شهرداری رفتیم و در عرض یک روز همه نامه‌ها را گرفتیم و فردایش با یکسری از مشکلات ریز و درشت که آن حمایته کافی و کامل نبود، به هر حال منتقل شدند سوله وفا و اسپانسر گرفتند و الان ببینید چقدر آن بیماری‌ها را ندارند و چقدر سلامت هستند. و این به ما انرژی می‌دهد. مثلا سفری که ما با خانم حجار داشتیم، برای فوک خزر. ما رفتیم رهاسازی فوک خزر در جزایر عاشورادِه و وقتی ما اطلاع‌رسانی کردیم، دیدیم خیلی از مردم ایران، مردم کشور من هنوز آگاهی ندارند که ایران فوک دارد و این خیلی غم‌انگیز بود و خب ما تا یک حدی توانستیم اطلاع‌رسانی که این فوک وجود دارد. یا ما باز یک بازدیدی داشتیم از حیاط وحش محیط‌های اصفهان. یک بحثی هم که این کنار وجود دارد، بحث فرهنگی است. ما وقتی حرف از پناهگاه ؟؟؟ زدیم، دیدیم که مردم رضوان و میمه به جان هم افتادند. این‌ها می‌گفتند مال ماست و آن یکی‌ها هم می‌گفتند مال ماست و خیلی به فکر آن‌جا نبودند. ما رفتیم و دیدیم در پناهگاه حیاط وحش معدن طلا است، ویلاسازی شده، ویلای شخصی با کلی دار و درخت و ویلای بسیار شکیل. بعد آهو، گوزن و… را که می‌دیدیم در چند متری می‌رفتند دنبال غذا و آب. چرا باید این اتفاق بیفتد؟ همین ضربه می‌زند به آن پناهگاه حیاط وحش. همین معدن طلا باعث رفت‌وآمد یکسری افراد ناشناس می‌شود که بتوانند اسلحه حمل کنند و شکار کنند. من نمی‌توانم آن ویلا را بردارم، من نمی‌توانم نسبت به معدن طلا واکنش نشان دهم. این واکنش را باید محیط زیست و دولت انجام دهد و من حمایت کنم و من مردم را آگاه کنم. فکر می‌کنم اینقدر که ما رسالت اطلاع‌رسانی داریم، بیش از این ما به کمک شما نیاز داریم.
رضا ساکی: نکته جالب این‌جاست که سه روز قبل از ثبت جهانی قنات رضوان من آن‌جا بودم به اتفاق همسرم و میمه‌ای‌ها قنات را آتش زده بودند و این کار هر روزشان است و این دو تا شهر را شما می‌توانید با هم آشتی دهید. یعنی آهوهای دشت شوراب با دشت میمه و رضوان دارند در دعوای این‌ها از بین می‌روند. قنات را می‌آورند آتش می‌زنند، خاک می‌ریزند. لودر را آورده اند میمه‌ای‌ها راه آن‌ها را بسته‌اند، بعد لودر که آمده و نشسته. اصلا یک طنزی آن‌جا اتفاق افتاده و فقط ما باید برویم یک هفته بایستیم و رضوان و میمه را با هم آشنا دهیم.
من یک عکس خیلی اتفاقی گذاشتم که پناهگاه حیات وحش را معرفی کنم به مردم از رضوان و میمه بگویم و خیلی جالب بود که آن تابلویی که پشت سر بود و بعد پیغام به من رسید که خانم روشن تو را به خدا این پست را از اینستاگرامت حذف کن. دعوا شده بین شورای شهر رضوان و میمه، که آن‌ها گفته اند این خانم عمدا این را گذاشته که آتش‌سوزی ما را نشان بدهد، آن‌ها گفته‌اند که این کاملا اتفاقی بوده و واقعا ما بیشتر بحث دعوای فرهنگی داریم.
این نشست به میزبانی دفتر طرح ملی تغییر آب‌وهوا و همکاری پایگاه خبری گلونی برگزار شد. دکتر محسن ناصری، دکتر علیرضا مساح بوانی، مهتاب صادقی، ماندانا مقصودی، میزبانان این نشست بودند. مهمانان این نشست عبارت بودند از:
میترا حجار، نفیسه روشن، شبنم فرشادجو، بهاران بنی‌احمدی، رضا مقدم، بهنام ضرغام، محمدحسین بازگیر، نگار فیض‌آبادی، مسعود بُربُر، فریبرز گبلن، محمدحسین نظری، لیلا فولادوند، انوشه میرمجلسی، احمد بحری، فرخنده فرمانی‌زاده، مهتاب جودکی، دکتر بنفشه زهرایی و مسعود امیرزاده
پایان پیام