شهرام گیلآبادی: در این تئاتر یقه تماشاگر را گرفتهایم
برنامه نقدتئاتر شبکه چهار سیما به بررسی تئاتر سپنج رنج و شکنج فرخنده نوشته محمود استادمحمد پرداخت. شهرام گیلآبادی کارگردان این اثر، فریدون مهرابی یکی از بازیگران به همراه دکتر محمود عزیزی و دکتر تاجبخش فناییان در این برنامه حضور داشتند.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، شهرام گیلآبادی در آغاز سخنانش گفت: این تئاتر ادای دین من به استادمحمد بود و در سالگرد ایشان تصمیم گرفتیم یکی از نمایشهای ایشان را اجرا کنیم. از مانا استادمحمد دختر ایشان مشورت گرفتم و این اجرا شکل گرفت و این نمایش پیشنهاد شد. بعدا قرائت مجددی از سه پرده این نمایش در یک پرده به عنوان پرده اصلی شکل گرفت و بعد تالیفی شکل گرفت در کارگردانی که شد ناگفتههای محمود استادمحمد برای سکوت سپنج رنج و شکنج فرخنده که در آن خانه، زن و انسان را برجسته کنیم.
شهرام گیلآبادی: در این تئاتر یقه تماشاگر را گرفتهایم
گیلآبادی افزود: من اول تواضع کنم نسبت به نازنین مهیمنی، الهام فلاحی، نوشین حسنزاده، شمسی ساداتی و قربان نجفی و تمام تیمی که کمک کردند و خلاصه با صبر و تلاششان سعی بر این دارند که با تماشاگر ارتباط و حرف بزنند. در این نمایش ما دو مدل مختلف را به کار گرفتیم؛ یک مدل آئینی ارتباط، دوم مدل ابزاری دستسوم که در رسانههای دنیا به کار گرفته شده است و در حال حاضر به تئاتر هم وارد شده است. ما الان نقاشیهایی تعاملی را در دنیا داریم،. وقتی میرویم به موزههای معروف دنیا با نقاشیهایی مواجه میشویم که با آدم تعامل دارد و دیگر حالت استاتیک ندارد. حالت دینامیک دارد یعنی اینکه تاریخ تفکر انسان را فضای هنر کاملا متفاوت کرده است و بدون شک ما یک زمینه و پیشینه عمیق داریم که سیاهبازهای ما به سمت آن رفتند. تعزیه ما به سمتش رفت و الان در غرب به عنوان نمایش تعاملی به خود ما برگشت داده شده است این را سالها درون این پیشینه و فرهنگ مشاهده کردهایم چون درونش بودهایم و نتوانستیم بهره لازم را از آن ببریم. ما تئاتری را که در حال انجامش هستیم به تئاتر فضا مشهور است یعنی اینکه مود و فضا و اتمسفر یعنی چیزی که باید درون ذهن تماشاگر شکل بگیرد و یک کارگردان توان ایجاد یک فضای مناسب برای بازیگر را داشته باشد، بازیگرش را درون آن فضا قرار دهد و حالا برود به سراغ اینتراکتیو و تعامل.
شهرام گیلآبادی: در این تئاتر یقه تماشاگر را گرفتهایم
گیلآبادی ادامه داد: تماشاگر این شایستگی را دارد که با تمهیداتی ورود به کار داشته باشد و تئاتری را بنا بگذارد که خودش دارد آن را به وجود میآورد. تخیلش در حال ارزشمندشدن هست و قوه تخیلش غنا میگیرد در آن فضا و ورود میکند به نمایش و درامی را شکل میدهد که حالا درام یقهاش را میگیرد. به قول مرحوم سمندریان که همیشه به ما میگفت فرق بین کار خوب و بد درون جزئیاتش هست و وقتی از سالن آمدید بیرون و تازه کار یقه شما را گرفت تازه متوجه میشوید که یک کار متفاوت و خوب را داشتهاید. تماشاگر وقتی خودش مشارکت میکند در شکل دادن به معنا و شکل دادن درامٰ، یقهاش در اصل در دست مخاطب افتاده است. ما دو تا تجربه را داریم راهاندازیاش میکنیم. یکی گروه تلگرامی راه انداختیم، تماشاگری که از صبح میخواهد عصر بیاید سر تمرین، اضافه میشود داخل گروه تلگرام. از صبح گفتوگو میکند در رابطه با زن، انسان و خانواده و تا دوازده شب هم ادامه پیدا میکند و یک کار دیگر که داریم انجام میدهیم گزارش یک اجرا یعنی داریم یک کتاب را معرفی میکنیم. امروز و هر روز نتایج اجرایمان را جمع میکنیم، با مخاطبمان حرف میزنیم و ما توی این گروه تلگرامی شاهد آن هستیم که مخاطبانی که میگویند من فرخنده درون خودم را کشف کردهام و یک هفته است که درگیر آن هستم.
پایان پیام
برای خواندن مطالب دیگر میتوانید به سایت گلونی مراجعه کنید.
ویدیوهایی درباره این موضوع در آپارات گلونی ببینید.