به گزارش پایگاه خبری گلونی، سیدفرید قاسمی در دانشنامک خرمآباد نوشته است: تفأل، چهل سرود هم میگویند، چهلمین سروده پاسخ نیت درخواستکننده فال است، شیوهاش در خرمآباد چنین به انجام میرسید که غروب آفتاب ۴۰ مُهره یا کمتر و یا بیشتر را در ظرفی که معمولا گِلی بود، زیر ناودان/ «سیل» میگذاشتند، به این نیت که چکههای آب باران بر رویش بیفتد. فردای آن روز گرد هم میآمدند، پارچهای بر روی ظرف میانداختند و زن مُسنتر دستش را زیر پارچه میگذاشت و در ظرف میبُرد و یکی از سرودهها را میخواند و پس از آن مهره را از زیر پارچه بیرون میآورد. فرد مُهره خود را میشناخت. مُهرهها رنگی بود. هر کس مُهره خاص داشت. یکی دکمه/ تکمه آبی، دیگری مشکی، فرد سوم سفید و… باید دانست سرودههایی که میخواندند، متعلق به یک فرد نیست.
در دورههای گوناگون دخل و تصرف شده، لکی و لری است، «چهل سرو» با تسبیح، چهل مُهره، شمار گویندهها متفاوت است. گاه، سه، پنج، هفت؛ در خُرمآباد… با نام و یا خدا و پیامبر و امامان شروع میشد. در جای جای لرستان متفاوت است، «خدا لم شکری رسیم و مطلو/ دلم ساکت بی ژپژاره شو [تشویش شب] در حومه خرمآباد گفته میشود، اما در خرمآباد چنین میگویند: خدایا/ شهامه شکرت رسیمو مطلو/ دلم ساکت بیژ پژاره شو [نتیجه عالی]»، نمونه دیگر «رَکَه خُرماوه، هه ری چلپاوه/مون براکم تازه رکووه» که به این معناست. راه خرمآباد گلآلوده و مادیان برادرم تازه رکاب [خوب]». از کهنترین واژگان تا تلفن را میتوان در چل سرودها شنید: «زره تیلیفون ار بن گوشم/ قالی یه تیکه ارات بفروشم.» برای آگاهی بیشتر بنگرید به «سرودههای ماندگار: فال چل سرو و زاگرسنشینان…» پژوهش و نگارش جهانشاه آزادبخت، خرمآباد: شاپورخواست، ۱۳۸۷٫
پایان پیام