خبرنگار مارمولک است

با یکی از خبرنگاران قدیمی گپ می‌زدم. خبرنگاری که مشت‌هایش را خورده و الکش را آویخته. حرف‌های‌مان رسید به جریان کتک خوردن خبرنگار. پرسیدم نظرت چیست؟ گفت: به هر حال الان که از این میکروفن‌های «گان» جمع‌وجور داریم، بهتر است از آن‌ها استفاده کنیم و از فاصله دور سوال‌های‌مان را طرح کنیم و صدای طرف را ضبط کنیم. به نظر من، یک خبرنگار نباید در محیط بسته و در جایی که دررو نداشته باشد، سوال چالشی بپرسد، چون ممکن است به جانامه‌ای کوبیده شود.

قدیمی‌ها همیشه به ما می‌گفتند فاصله‌ات را با سوژه حفظ کن، چون ممکن است سوژه بخواهد مثلا ضبط خبرنگاری‌ات را ضبط کند و یا نوشته‌هایت را پاره کند. اما چیزی که برایم خیلی عجیب بود این است که چرا خبرگزاری‌ها اخبار مربوط به این خبرنگار را در سرویس سیاسی، پارلمانی و یا حقوقی درج می‌کنند. این خبر باید در سرویس ورزشی مخابره بشود. به هر حال، بوکس یا همان مشت‌زنی خودمان یک ورزش است که فنون خاص خود را دارد و ما در آن سهمیه المپیک هم داریم و در منطقه اول هستیم.
حرف‌هایم با آن خبرنگار قدیمی تمام شد که پدرم آمد. گفت: با کی حرف می‌زدی؟ گفتم: فلانی بود. گفت: لابد درباره قضیه مشت. گفتم: بله. گفت: الان خوشحال هستید دیگر؟ تیتر شده‌اید در پوست خود نمی‌گنجید؟ گفتم: شما با مایی یا با آن‌ها؟ گفت: من با عدالتم، اما سوالم این است شما خبرنگارها آدم نمی‌شوید؟ از زندگی درس نمی‌گیرید؟ گفتم: خیر چون ما فرشته‌ایم. گفت: هرهرهر، خندیدم. صدبار گفتم که خبرنگار نباید سمج باشد. گفتم: پدر جان البته سماجت جوهر کار خبرنگاری است. گفت: خبرنگار نباید مگس باشد. نباید کنه باشد. نباید عین زالو باشد. حالا فهمیدی؟ گفتم: از این زاویه به قضیه نگاه نکرده بودم. گفت: زاویه را حال کردی؟ تا خواستم بگویم بله، یک مشت رها کرد که صاف نشست روی دماغم. پدر گفت: بد نیست کمی هم ورزش کنی تا این مشت ساده دماغت را له نکند. خبرنگار باید عین بُز تیر باشد. گفتم: پدر در طبیعت به‌جز بز و کنه، شیر و پلنگ هم هست. بد نیست گاهی استفاده کنید. خندید و گفت: خیلی مارمولکی بچه.
باقی بقای‌تان

پایان پیام

رضا ساکی – خبرگزاری ایسنا

کد خبر : 24144 ساعت خبر : 5:03 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=24144
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات