سیت‌ بیارم در مناطق مختلف لرستان

سیت‌ بیارم در مناطق مختلف لرستان

پایگاه خبری گلونی، استاد فقید حمید ایزدپناه: در ادبیات و هنر، و در بخش جامه و سروده‌های پارسی و یا بومی ما، بخشی مهم و کهن از آن، پشتوانه‌های فرهنگی و برگی برای شناسایی قومی و ایرانی بودن ما است که خود سهم ایرانیان در تمدن و فرهنگ جهانی و میراث پربار و رنگین بشری است. از آن‌جا که چامه و چکامه یا شعر و سروده مانند سیت‌ بیارم زبان و قالبی ویژه برای دریافت حال و بیان احساس شادیانه و یا نوای غم‌بار مویه در آیین سوگواری و یا قصه حماسی بوده است.

سیت‌ بیارم در مناطق مختلف لرستان

شاید ریشه و پیشینه این سروده‌ها و جلوه تاریخی آن‌ها را بتوان از سروده‌های گوسانی گوسانان زمان اشکانیان تاکنون، جست‌وجو کرد. این شیوه کهن، تا سده‌های پس از هجوم تا زیان و در ادبیات دین باوران ایرانی و اسلامی نیز به همان نام ادامه داشت و سس تازیانه و تعریب شده آن فهلویات نامیده شد. گرچه هنوز هم نمونه‌هایی از آنان مانند «عاشیق»‌های آذربایجان و «سرو»های لکی و یا گروه «نوایان» لر و یا دیگر قوم‌های ایرانی، به شیوه‌های گوناگون بیان و اجرایی وجود دارد. در بیشتر فرهنگ‌ها از جمله در کشور و سرزمین ما ایران این سرودها و ترانه‌ها هستند که هنوز با وجود همه دگرگونی‌های رسانه، بر ذهن و زبان‌ها مانده‌اند. زیرا ضرباهنگ و موسیقی چامه و سرود و ترانه‌ها بوی، بیشتر خاطرنواز و دلنشین و ماندنی بوده‌اند به ویژه اگر درون‌مایه داستانی هم داشته باشند.
از جامه‌های هزاره‌های پیشین نمونه‌های کمی در دست است، ولی از سده‌های پیشین، آثار بیشتر به‌صورت مدون و با روایی و سینه به سینه و یا در جنگ‌ها بر جای مانده که اینک در بستر تاریخی خود هم سندی از گذشته و هم هرازگاهی رونق بخش فضای فرهنگی هنری ماست، جامه‌ها و چکامه‌های زیان پارسی و یا سروده‌های بومی نیز، با تصویرسازی و تعبیری‌های زیبا و ابهام‌های تودار و دو پهلو و یا تعقید در بیانی ساده شکل گرفته‌اند، که این گنجینه از میراث سروده‌ها و سروده‌ها را اگرچه کم و اندکند، ولی نمونه و نشان‌هایی از دستمایه‌های فرهنگی و اندیشه ای ماست که جاودانه شده‌اند و گرچه ایرانیان تنازی‌مآب و سپس تازیان، آن‌ها را فهویات نام داده‌اند، نام و واژه این سروده‌ها، خود نشانی از هویت پهلویانه آن‌هاست. مانند این چامه‌ها در زبان لکی در بیان و وصف شب چشم به راه بودن:

خووم مرگم بو تا بکم خووان  /  نه من خو کردم، نه تافه آویان

خوابم مرگم باشد تا بخوابم  /  نه من خوابیدم نه صدای آبشار و نه ناله آب
***
تنیا داری بیم، کییه نی و پام بی‌ /   گل گل نازارا، نیشتیبه و سام یی

تنها درختی بودم چشمه آبی درپایم بود /   گروه گروه نازاران در سایه من بودند
***
تلیفه‌ی تیژاو تاف در و نان /    میل بستیه چی مله میناد گردنان

شرابه‌های آبشار در آبشار در بندان/     یخ بسته مانند مینا گردن‌ها
***
«شعر با لفهلویه» و یا سروده ای به پهلوی، این جامه است با همان ضرباهنگ و وزن هجایی یک دو بیتی از سراینده و شاعری به نام فخرالدین لر از سال ۷۱۰ هجری قمری، در کتابی به نام الاسئله و الاجوبه رشیدیه، یا تقریظات رشیدالدین فضل‌الله همدانی، به جای مانده و به شماره عکس ۲۸۷ در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است به نام «شعر بالفهلویه» نزدیک به این مضمون آمده:
کان و اویان، دو تا نین ذانی     کانی و اویان هم واو منشانی
زانک اویان و کان از همرو دانی    ذانم کانی لا اویان کانی

* توضیح: کانی به معنای چشمه، هنوز در زبان لکی چشمه را «کیه نی، Keyani» می‌گویند.

چشمه‌ها و آبها دو تا نیستند/ چشمه و آبها با هم می‌نشینند
چشمه و آبها همرو و همراه هستند میان /   دانم که چشمه با آب چشمه می‌شود

سیت‌ بیارم در مناطق مختلف لرستان

باری، از سال ۱۳۳۹ خورشید که کار گردآوری آهنگ‌ها و ترانه‌های لری را آغاز کردم، یکی از آن‌ها همین ترانه بوده و هست که از زمان کودکی ام در آیین جشن‌های عروسی در شهر و یا بعضی روستاها، دیدم و شنیدم و از آن زمان بای من جالب بود. همه زنان و دختران چامه‌ها و ترانه‌ها آن را به خاطر داشتند، اما راویان آغازین و یا سراینده‌گان نخستین آیین ترانه‌ها را، نیافتم، چه هر یک از تک‌ چامه‌های این سرود و ترانه، شاید به یک دوره و زمان مربوط نبوده بلکه در هر بیت و چامه نشانه‌هایی از جمله دوره نادرشاهی و یا کریم‌خان زند، دیده می‌شود که به آن اشاره خواهد شد. در نتیجه می‌توان نوا و آهنگ ترانه سیت بیارم را، یکی از مقام‌های موسیقایی و یکی از ترانه‌های کهن و به یاد مانده از سده‌های پیشین دانست. فضای ذهنی چامه‌های این ترانه، زندگی ساده و بی‌پیرایه در گذشته را بیان می‌کند که همه برای هر کسی با عاطفی آن پر معنا و خاطره‌انگیز است و هم گویای شادی‌ها و یا تنگناهای گذشتگان است. حتی گاه شرح اندازه و دوخت پیراهن‌های عروسی و داماد و دیگر پوشش‌های زنانه است که برابر و روش‌ها و کنش‌های اجتماعی دوخته می‌شده است در برخی از این واژه‌ها، می‌توان مفاهیم دیگری، که از گذشتگان به جای مانده است در کالبد شکافی چامه‌های آیین ترانه بن‌شناسی کرد. در لرستان بیشتر زنان و گاه مردان، سروده‌های آن را می‌دانند و به دلیل تکرار، در حافظه و ذهن و زبان خود داشته و به آیندگان منتقل نموده که هنوز هم این کار دارد.
ماهیت آهنگ، در مقام ماهور لری و شش ضربی است، که برگشت آهنگ، پاسخ بیت‌ها و چامه‌های آن است که گاه دوباره خوانی شده و به نام «سر بیت» تکرار می‌شود.

سیت‌ بیارم در مناطق مختلف لرستان

سیت بیارم:
سی، یعنی برای، (ت) ضمیر مفرد دوم شخص، یعنی برایت، بیارم، چون این جمله در بسیاری از بیت‌های آن آمده است و تکرار شده است، از این‌ رو به (سیت بیارم) مشهور و ماندنی شده است. برای مردم لرستان، مانند دیگر مردمان، یکی از نخستین آرزوها، به خانه بخت فرستادن فرزندان است به‌‌ویژه در روستاها در جهت پیوند با دیگر خانواده‌ها و زایس و گسترش روابط است و نیز لذت بردن در پیوند دو همراه و همسر در کام بخشی و کام‌گیری، پیوند زناشویی است. این مقام موسیقایی در میان ایل پایی، با تغییر در کشس‌های آزاد آن، تکرار می‌شود که به علت هم مرزی با لرهای بختیاری و تحت تاثیری همسایگی، در نوای موسیقایی آن نیز تغییر کمی حاصل شده است و به نام (هیوله – heyvela) مشهور است. در این میان طایفه‌های بختیاری (ای گل) می‌گویند. در نهاوند نیز همین ترانه عروسی را مانند دیگر جاهای لرستان با تغیر کمی نیز می‌خوانند. در دزفول نیز به دلیل همسایگی و آمیزش با لرها هر دو سوی شوشتر و دزفول، متن ترانه‌ها به زبان بومی و با کمی دگرگونی آوایی، است ولی از نظر ایقایی، تفاوتی ندارند.
زمینه و ترکیب جمله‌ها و واژه‌ها، که به دلیل همگانی بودن آرزوهای بیان شده در بندهای این ترانه و شادیانه‌ها و دلسپاری‌ها به انجام آن‌ها و بسیاری دیگر از این دست همسانند. واژه‌ها نیز گاه نام و نشان مکان و یا شخص و رفتار و منش‌هایی است که تا این زمان مانده و نگهداری شده‌اند. در نخستین تک چامه که همیشه سرآغاز ترانه‌خوانی و برگردان « ترجیع» ترانه نیز هست، نوید آوردن یک چارک و یا یک چهارم از یک من یا ده سیر گوشت بره یا یک چهارم لاشه یک بره به نام پیش‌کشی عنوان گردیده و به عروس نوید آن داده شده است. در برابر این ره آورد، خواسته شده است که به دوش داماد، تفنگی با بست‌های نقره‌‌ای، بیاندازند. واژه تفنگ در این چامه، نشان از زمانی نزدیک به سال‌هایی است که بعضی از کسانی که دولتمند بودند تفنگ سرپر هم داشته‌اند. البته تفنگی که هر بار در لوله آن باروت و ساچمه می‌ریختند، اما یک چهار یک از یک من گوشت، نشان از نوعی تهیدستی است. باید دانست که پیوستگی موضوعی در این چامه‌ها نیست ولی محتوای آنها نیز از هر دری و موضوعی است. در این چامه‌ها نباید به دنبال پیوستگی موضوعی و معنایی بود اما نام و نشان‌هایی را بیان می‌کنند که در خور دقت و توجه می‌باشد.
هر چامه و یا بیت، خود دیدگاهی است در محدوده آرمان‌ها و آرزوهای کسانی که خواسته‌اند فرزند خود را به خانه بخت بفرستند، آن که دارا و صاحب ثروت بوده است، می‌خواهد به خاطر ازدواج فرزندش حمام و گرمابه بسازد که به یادبود پیوند زناشویی کار خوبی انجام دهد و به یاد کار بگذارند. مانند حمام «آقازکی» که با طلا و نقره زینت داده شده است و یا حمام «آقا فتا» که برای موی زیبا و چهره چون قرص ماه عرص و ساخته شده است. هنوز هم در گفت‌و‌گوی این زمان در لرستان از این لفظ (آ) به جای «آقا» بهره می‌گیرند مانند (آ‌حسن، آمیرزا و …) که به جای «آقا» (آ) به کار می‌برند. حمام به نام «آزکی» و «آفتا» نیز چنین بود. یا در چامه‌ای دیگر از قاطرهای «هیله هیله» یا اسبانی به رنگ «هیل» یا قهوه‌ای روشن است که گفته شده که در کهسار به چریدن مشغولند، بارشان مخمل سبز است که برای مادر عروس می‌گیرند. که این شاید انحصاری بوده است. نشانی از ثروت و مال داماد و هم‌طرازی خانواده‌ها می‌کند، آن هم بار مخمل سبز رنگ، که از دیر زمان رنگ دلخواه ایرانیان و رنگی برای لباس زنان میان‌سال و سالمندان بوده است.
یا خروس خانه پدر داماد، که پی‌در‌پی می‌خواند و خبر از روز وصل می‌دهد، باید نوکش را طلا گرفت و هر دو بالش را از زعفران، به هر حال بیان شادیانه‌ها و شادمانی این گروه از مردم است.
اما گروهی دیگر در حال و هوای آرمانی و در محدوده آن چه دارد که می‌خواهد برای فرزندش نوید باشد؟ نه حمام ساختن است نه مخمل بار کردن. او نوید آوردن یک چارک گوشت بره می‌دهد که شاید یک چهارم لاشه بره و یا اگر از یک من باشد مقدار آن ۱۰ سیر است همراه با تفنگی بست نقره‌ای.

سیت‌ بیارم در مناطق مختلف لرستان

سیت بیارم سیت بیارم چارکی گوشت بره     بونیتو وا شونه دوما تفنگ بس نقره

ای برار جو ای خوور جو سر منو قربون تو     ای قدر خدا نکشم سی حنا و نونه تو

پایان پیام

از کتاب: هوای بوم و بر نوشته حمید ایزدپناه. ناشر: مولف

برای خواندن مطالب دیگر می‌توانید به سایت گلونی مراجعه کنید.

ویدیوهایی درباره این موضوع در آپارات گلونی ببینید.

کد خبر : 24569 ساعت خبر : 12:32 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=24569
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات