ارسباران خانه خنیاگران بی‌بدیل لرستان

ارسباران خانه خنیاگران بی‌بدیل لرستان

به گزارش پایگاه خبری گلونی ساسان والیزاده: شب، شب جلیلی است. تجلیل از خنیاگران سرزمین مادری یعنی ارجاع به ملودی‌های شیرین قوم، یعنی شنیدن نغمه‌هایی که تو را به دوردست می‌برد. به روزگار و شوگاری که قلندران لر در رقص سرچوپیانه شادیانه می‌سرودند بی‌غم هیچ هجرانی، و اگر هجرانی بود داستان دلدادگان نجیب ایل بود که در سیت‌بیارم‌ها مغازله می‌شد. اما بر قوم ما آن رفت که می‌دانید. و همه این والذاریات فقط در نغمه و زخمه خنیاگران ثبت شده است که ما را گویی به سرشت و سرنوشت خود ارجاع می دهند.

ارسباران خانه خنیاگران بی‌بدیل لرستان

شب، شب غریبی است. ارسباران فضای کوچکی دارد اما غوغا می‌شود. اتفاق‌های بزرگ، ساده روی می‌دهند! در حضوری ناگهان! در همنشینی و تجلیل از استادانی که مومن‌ترین حاملان نغمه‌ها و زخمه‌های تاریخ و فرهنگ قوم لر هستند: ایرج رحمانپور، فرج علیپور، علی اکبر شکارچی، درویش‌رضا منظمی، محمد میرزاوند و یادکردی از زنده‌یاد عیسی سپه‌ونی آن هم از لسان فریدون شهبازیان و سیدفرید قاسمی که اهلیت دارند. و تجلیل بزرگان به دست بزرگان شایسته‌تر می‌نماید.

شب، شب بی‌بدیلی است. بگذار گریزی به واژگان شفافی بزنم که در این شب، جان بی‌شکیب مخاطبان را پرشور و بی‌قرار کرد. استاد شهبازیان موسیقی لکی را موسیقی اسطوره‌ای و جادویی خواند و گفت همه گذشته موسیقی ایران را باید در این ملودی‌های شگفت‌انگیز یافت. او البته شور و شرر موسیقی لری را ستود. استاد سیدفرید قاسمی بر متولیان فرهنگ دریغی گفت که نه زینهارها را گوش می‌کنند و نه تکانه‌ای ایجاد می‌کنند.
استاد میرزاوند گفت آن چه خوانده‌ام برآمده از جانم بوده است و چنین جانی عاشق می‌بایست تا زیبایی شکل بگیرد. استاد رحمانپور از همه آن بی‌قراری‌ها گقت تا اثری بر دل و جان نشیند. استاد منظمی از عرق‌ریزان روح گفت و سخت‌کوشی. از گروه شیدا تا سال‌های تدریس. از گذشته تا هنوز. به زبان کبک‌های کهن دری. ساده و بی‌آلایش و در عین حال بشکوه و درخشان. شب‌، شب بی‌بدیلی است. هم فرصتی برای چابک‌نوازی و بداهه‌خوانی جوانانی چون حسن سالم، سلیمان میری و احسان عبدی‌پور است و هم درود و شادباشی به استادان متقدم که فرهنگ لرستان به احترام ایشان تمام قد می ایستد.

شب، شب یادآوری است. آنجا که از استاد سپه‌ونی یاد می‌شود. زنده‌یاد استاد عیسی سپه‌ونی موسیقیدان، آهنگساز، ترانه‌سرا و نوازنده‌ای بی‌بدیل بود که در سال‌های دفاع مقدس همه هنر خود را در خدمت آرمان‌های بلند کشورش قرار داد و با تربیت شاگردان نوجوان و نوجو جریانی بالنده و بارقه‌های درخشان در زمینه هنر دفاع مقدس ایجاد کرد. هنوز صدای سرود “دالکه” و “لشکر محمدی” در گوش بسیجیان سومار و قصرشیرین و شلمچه تکرار ‌می‌شود و هنوز ملودی‌های دلنشین استاد در کوه‌های کردستان طنین دارد. واقعیت آن است که حق استاد سپهونی بر هنر مقاومت و هنر انقلاب اسلامی هنوز ادا نشده است. متولیان این برنامه به اندازه وسع و استعداد خود از خدمات استاد یاد کردند و البته این فرض به عهده مسئولان فرهنگ و هنر کشور باقی می‌ماند تا این حق معوقه ادا شود و جایگاه واقعی استاد سپه‌ونی در شکل‌گیری هنر مقاومت تبیین شود.

ارسباران خانه خنیاگران بی‌بدیل لرستان

شب، شب بی‌محاکاتی است. اما ناگفته نگذارم  می‌شد به تعبیر استاد قاسمی وقتی از “زنده یاد سپه‌ونی و زنده‌باد میرزاوند” تجلیل می‌شود نام ایشان در پوستر و تراکت و آویز و پیش خبر هم بیاید. می‌شد در تبلیغات و همراهی اهل خبر و رسانه بیشتر کوشید. می‌شد با توزیع بروشور و بولتن و کتابچه‌ای از زندگی و آثار این اساتید یادگاری را به مهمانان هدیه کرد. و چنین است کاستی‌ها و بایستی‌هایی که باید پذیرفت در هر برنامه پردامنه‌ای اجتناب‌ناپذیر می‌نماید.

شب، شب بلندی است. به بلندای طره گیسو و گلونی. به بلندای واژه‌های بی‌قرار ترانه‌های ایلیاتی. به بلندای قامت ایستاده خنیاگران سرزمین مادری و به بلندای همت محسن سلیمانی و همه آنها که ارسباران را خانه روشنایی کردند و چه اتفاقی! و مگر نه این که عشق اتفاق است که می‌افتد!

پایان پیام

کد خبر : 25984 ساعت خبر : 12:56 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=25984
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات