گلونی

من، انتقام از ناکامی‌های زنانه

من، انتقام از ناکامی‌های زنانه

پایگاه خبری گلونی: خلاصه داستان فیلم من: آذر دختر جوانی است که در ظاهر معلم موسیقی است ولی حتی سازی را که تدریس می‌کند، نمی‌تواند بنوازد! روی دیگر این دختر جوان که نقش او را لیلا حاتمی بازی می‌کند یک آدم کلاهبردار و خلافکار است که با زیرکی تمام مشغول معاملات مختلف و خلافکاری‌های متعدد از جمله قاچاق مشروبات الکلی در شیشه‌های آّب معدنی، تهیه پاسپورت تقلبی برای افغانی‌ها، گرفتن معافی تقلبی برای پسر پولداری که می‌خواهد از کشور خارج شود و حتی گرفتن سند تقلبی برای بالا کشیدن زمینی میلیاردی است. آذر با تمام زیرکی و با اینکه می‌داند پلیس بدنبال اوست به کارهای خلافکارانه‌اش ادامه می‌دهد تا اینکه بالاخره در دام پلیس که در قالب یکی از مشتریانش همیشه در تعقیب او بود، به دام می‌افتد.

شناسنامه فیلم:

نویسنده و کارگردان: سهیل بیرقی

مشاور کارگردان: عبدالرضا کاهانی

تدوین: شیما منفرد

مدیر فیلمبرداری: معین‌رضا مطلبی

طراح صحنه و لباس: فرحناز نادری

طراح چهره‌پردازی: عظیم فراین

مدیر صدابرداری: ناصر انتظاری

عکاس: مریم تخت‌کشیان

صداگذاری: علیرضا علویان

موسیقی: کارن همایونفر

بازیگران: لیلا حاتمی، بهنوش بختیاری، امیر جدیدی، علی استادی، علی منصور، سعید عطاییان، احمد غفوری، داوود بخشی خانی، داوود مرتضوی، مرتضی آقاحسینی

تهیه‌کنندگان: سعید سعدی، سعید خانی

من، انتقام از ناکامی‌های زنانه

سهیل بیرقی کارگردان جوانی است. میانگین سن اکثر کسانی که با او در این کار سهیم بوده‌اند حدود سی سال است. (البته اکثریت آن‌ها).

بیرقی، سابقه همکاری با کارگردانانی چون عبدالرضا کاهانی، واروژ کریم‌مسیحی، رسول صدر عاملی و حسن فتحی در کارنامه او ثبت است آن هم به عنوان دستیار اول و دوم و برنامه‌ریز.

بدون شک همکاری با اینان توانسته به او در ساختن اولین فیلم سینمایی کمک کند. نام عبدالرضا کاهانی در ابتدای تیتراژ فیلم نشان می‌دهد که وی در شکل‌گرفتن فیلم (من) بی‌تاثیر نبوده است.

بیرقی توانسته به عنوان یک فیلم اولی، از بخش نگاه نو به جمع فیلم‌های سودای سیمرغ در جشنواره فجر سال گذشته، بپیوندد و این اتفاق مهمی در زندگی او ست.

اینکه (لیلا حاتمی) به عنوان یک سوپراستار پس از درخشش در فیلمهای اصغر فرهادی و سابقه خانوادگی‌اش در سینما در این فیلم بازی کرده و نیز موزیسینی چون کارن همایونفر برای فیلم او موسیقی ساخته از وجوه تمایز او و فیلمش محسوب می‌شود.

موضوع کلاهبرداری در جامعه امروزی و ساخت فیلم در مورد آن، شاید چیز تازه‌ای نباشد اما نگاه بیرقی به این موضوع و نوع ساخت و پردازش آن و گذر از موقعیت‌های سختی که پیش رو داشته فیلم را با دیگر فیلم‌های این ژانر متفاوت کرده است.

 (آذر) که (لیلا حاتمی) توانسته بود به آن جان ببخشد در ساختار داستان به یک (تیپ) شبیه بود نه یک (شخصیت).

از پیشینه آذر چیزی گفته نشد، آذر کیست؟ در چه خانواده‌ای بزرگ شده؟ پدر و مادرش کی هستند؟ و کجا زندگی می‌کنند؟ اهل کجاست؟ انگیزه‌اش از انجام کار‌های خلاف چیست؟ اگر فقط پول است، او پول‌ها را چکار می‌کند؟ و…

همین سوال‌های بی‌پاسخ است که از آذر یک (تیپ) می‌سازد نه یک (شخصیت). تیپی که برخلاف ظاهر بسیار ظریف و زنانه لیلا حاتمی، به یک مرد شبیه است. تیپی که توقع می‌رود در فیلم‌هایی با این ژانر، آن را یک مرد قوی هیکل بازی کند. اما اینگونه نیست!

البته این امر گرچه وجه تمایز این فیلم با فیلم‌هایی از این دست است اما آیا می‌تواند موجب برتری آن نیز باشد؟

فیلم از بخش نگاه نو به بخش سودای سیمرغ رفت. حتما از نظر داوران، ویژگی‌هایی داشته که توانسته نظر آنان را جلب کند اما آیا این ویژگی‌ها می‌تواند مخاطب عام را نیز در سینما به سوی خود بکشاند؟

سوالی که ذهن من را درگیر کرده این است که چند در صد از زنان جامعه ما به آذر شبیه هستند؟ چند در صد از زنان خلافکار جامعه ایرانی تا این اندازه زیرک هستند و در انجام کارهای خلاف پنهان کاری می‌کنند؟ چند در صد از خلافکاران زن جامعه ایرانی به معضلات پس از خلافکاری از جمله اعتیاد و تن‌فروشی و عشق‌های خیابانی گرفتار نمی‌شوند؟

آذر از اندوختن و به جیب زدن این همه پول چه لذتی را در زندگی تجربه می‌کند؟ او حتی در خانه‌اش هیچ وسیله آسایش ندارد و همیشه غذایش فست فود است!

 در جامعه ما چند (آذر) وجود دارد؟

زنان همیشه قربانیان اینگونه اتفاقات در جامعه هستند. آیا آذر می‌خواهد از همه این ناکامی‌های زنانه انتقام بگیرد؟

شاید از منظر بعضی‌ها انتخاب لیلا حاتمی از سوی کارگردان برای ایفای این نقش کار جسورانه‌ای باشد اما من فکر می‌کنم انتخاب این فیلمنامه از سوی لیلا حاتمی به مراتب جسورانه‌تر بوده است.

اما با همه این اوصاف او از پس این کار به راحتی بر آمده بود و با بازی هنرمندانه‌اش این تیپ را در برخی سکانس‌ها به شخصیت نزدیک می‌کرد. فروش گیشه این فیلم با حضور بازیگری چون لیلا حاتمی بدون شک خوب خواهد بود وبرخی از سکانسهای این فیلم می‌تواند به فروش گیشه تحقق ببخشد. مانند سکانسهایی که در آن خشم خفته درون آذر بیدار می‌شود و چند سیلی دردناک به چهره شخصیتهای مرد فیلم می‌زند. این در واقع اعتراض اوست به جامعه‌ای که به این راهش کشانده!

فیلم (من)، در گشودن کلاف در هم تنیده (تیپ) و (شخصیت)، تا پایان سر در گم می‌ماند، حتی وقتی که آذر در جمله پایانی فیلم می‌گوید: من هم دلم می‌خواست کمی استراحت کنم.

گر چه در ‌‌نهایت، خلافکار ظریف فیلم، بسیار ظریفانه به دام پلیس می‌افتد و پایانی خوش رابرای بازی دزد و پلیس رقم می‌زند.

پایان پیام

گزارش‌گر: آناهیتا برزویی

برای خواندن مطالب دیگر می‌توانید به سایت گلونی مراجعه کنید.

ویدیوهایی درباره این موضوع در آپارات گلونی ببینید.

خروج از نسخه موبایل