گلونی

گفت‌وگوی قدیمی با تنبورنواز فقید استاد امام‌قلی امامی

به گزارش پایگاه خبری گلونی، استاد امام‌قلی امامی یکی از تنبورنوازان برجسته در موسیقی لری به‌شمار می‌آید.

امام‌قلی امامی در سال ۱۲۵۸ در کوهدشت به دنیا آمد. تنبور در بین پدر و پدرجد امام‌قلی دست به دست گشته بود. در حدود ۲۰ سالگی نواختن تنبور را از رضاقلی‌خان سرتیپ عمویش فراگرفت و از افرادی چون شاپور، منصورمیرزا، فرخ میرزا و برزو نیز آموخت.

این خاطره از او به‌جای مانده است:

می‌گویند وقتی استاد امام‌قلی تار می‌زد و زمزمه می‌کرد از همه‌جا و همه‌کس بی‌خبر می‌شد و در خلسه‌ای عمیق فرو می‌رفت به همین دلیل بود در اجرای تالار رودکی غوغا کرد و حاضران را به گریه وا داشت. به‌گونه‌ای که همگان از ته دل او را ستودند. خودش درباره‌ی آن لحظات گفته: هرگاه ساز می‌زدم تمام احساسم در وجود سازم خلاصه می‌شد، من فقط لحظه ورود به تالار و لحظات پایانی را به یاد دارم و بقیه دقایق را به یاد ندارم، چون با تمام وجود ساز زدم و گریه کردم. استاد حمید ایزدپناه در تأیید سخن او نوشته: «او راست می‌گفت زیرا هیچ چیز را نمی‌دید حتی گریه عده‌ای از تماشاچی‌ها را که تحت تأثیر نغمه دوتارش قرار گرفته بودند.»

سرانجام امام‌قلی در یکی از روزهای اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۳ خورشیدی در گذشت.

گفت‌وگوی استاد امام‌قلی امامی با رادیو ایران در سال‌های دور را بخوانید:

– اجازه بدهید قبل از این‌که ما با سایر هنرمندان صحبت کنیم، من چند کلمه‌ای با استاد امام‌قلی امامی، پیر خسته‌ای که الان روی کف استودیو نشسته‌اند و موقعی که ما از ایشان درخواست کردیم روی صندلی بنشینند، به هیچ عنوان قبول نکردند. آقای امام‌قلی امامی خیلی خوشحالیم شما را در میان خودمان می‌بینیم و من این‌جا سال نو را به شما تبریک می‌گویم و امیدوارم که این سال به شما خوش بگذرد.

خیلی ممنون.

– چند سالتان است؟

۹۵ سال.

– چند سال است که ساز می‌زنید؟

۸۰ سال.

– در مورد سازتان برای شنوندگان ما صحبت کنید و بفرمایید این سازی که الان دستتان است، اسمش چیست؟

تنبور که دوتار هم به آن می‌گویند.

– گویا این دوتار را خودتان ساختید؟

بله.

– چطور شد که شما تنبورزدن را یاد گرفتید؟

اهل حق، مذهبی و سابقه زدن زیاد داریم، من هم یاد گرفتم. فامیلمان همه زده‌اند و ما هم یاد گرفتیم. مشغولیات و کاری نداشتیم و این را مونس کردم و مداوم زدم و به هیچ چیز توجهی نداشتم و کاری به چیزی نداشتم و راحت تنبور می‌زدم.

– چه چیزی در وجود شما بود که تا این حد به تنبور عشق ورزیدید و آن را از خودتان دور نکردید و تا الان تنبور می‌زنید؟

به خاطر علاقه خودم و این‌که می‌فهمیدم و روی من اثر می‌کرد.

– شما که الان ۹۵ سال از عمرتان می‌گذرد و خیلی تجربیات دارید، در حال حاضر چه چیزی را بیشتر از همه دوست دارید؟

فقط تنبور و چیز دیگری را دوست ندارم. پسرهای خوبی هم دارم، ولی به تنبور خیلی علاقه و از اول تنبور زدم و خیلی هم به تنبور علاقه دارم.

– آقای امامی! شما با تنبورتان چند تا آهنگ می‌زنید؟

آهنگ زیاد است، ولی چهار، پنج تا می‌زنم و کارهای خوب باشد، می‌زنم.

– شما برای کدام ناحیه لرستان هستید؟

ما برای طرحان هستیم.

– در حال حاضر چند تا فرزند دارید؟

هفت تا. ۲۵ نوه و فرزند دارم.

– چند تا زن دارید؟

چهار تا گرفتم و سه‌تایشان فوت کردند و الان یکی دارم.

– شما گفتید شش، هفت تا آهنگ نمی‌زنید و همه این‌ها قدیمی و اصیل هستند. شما می‌توانیم به عنوان شروع، اولین آهنگتان را بزنید و بفرمایید اسم آهنگتان چیست؟

شاره‌را است

– برای کدام ناحیه لرستان است؟

برای خودِ لرستان است و در لرستان و خرم‌آباد مرسوم است این آهنگ.

– این آهنگ را در مواقع به‌خصوصی می‌زدند؟

در جنگ‌های قبل، وقتی دعوا می‌کردند، این آهنگ را می‌زدند و این آهنگ برای قدیم است.

– در جنگ‌هایی که شاه شرکت می‌کرد و در آن جنگ موفق می‌شد، این آهنگ را به آن مناسبت می‌زدند؟

بله.

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل