در روزهای بحرانی بهتر می‌توان رد آدمهای دلسوز را پیدا کرد. چشمهایمان را بچرخانیم و رصد کنیم. ما سهم مهمی در آرامش کشور داریم.
پایگاه خبری گلونی، انوشه میرمجلسی:
یک – از صبح که خبرها را شنیدم، هزار بار دلم لرزید برای احوال بدِ جهان. هزار بار آرزو کردم که یک روز همه خبرهای تلخ با طعم خون و انفجار تمام شود؛ درست مثل صدها سال پیش از اینها…
دو – درست وقتی که عده‌ای مشغول دفاع از جان آدمهای بیگناه‌اند، عده‌ای که خودشان را اهل قلم می‌دانند مشغول کُری خواندن و تکه پرانی هستند. درست در همین آب و خاک، نه آن سوی مرزها؛ رسانه هایی با بودجه های کلان و اهداف سخیف. رسانه هایی که هربار با خواندن مطلبشان، شگفت زده می شوم از این حجم بدذاتی. شگفت زده می‌شوم از چیدمان بی رحم کلماتشان، کلماتی که قطعا می‌توانند معجزه کنند و دل‌های نگران مردم را آرام کند اما…
سه – در روزهای بحرانی بهتر می‌توان رد آدمهای دلسوز را پیدا کرد. چشمهایمان را بچرخانیم و رصد کنیم. ما سهم مهمی در آرامش کشور داریم. سهمی که از طرد کردن افراد مغرض آغاز می شود و با هوشیاری اوج می‌گیرد.
چهار – برخی آنقدر هیجان زده می‌شوند که هرچه دستشان می رسد دست به دست می‌کنند. خلاصه اش می‌شود اینکه به سادگی هم تیمی تروریستها می‌شوند و نقش روابط عمومی‌شان را ایفا می‌کنند؛ بی حقوق و مواجب.
پنج – سجده شکر به جا بیاوریم برای امنیت. شوخی نگیریم، جوک نسازیم، بچه گانه نیندیشیم. امنیت را باید با چنگ و دندان حفظ کرد. شهدای مدافع حرم پیش‌تر از اینها به این حقیقت مهم فکر کرده اند. امروز یک لحظه کوتاه از همه آن چیزی را تحربه کردیم که برخی کشورها سال‌ها با آن درگیرند. بیش از هر زمانی بیندیشیم، بی کینه و برچسب و تفکرات قالبی.
شش – این عکسها را می بینم و از ته دل برای سربلندی و برقراری شان دعا می‌کنم. خدا حفظتان کند که «حافظ» آرامش رویاهای امروز و دیروز و فردایمان هستید.
هفت – این شعر را بخوانید و عکسها را ببینید. ما حرفهای بسیاری با وطن داریم.
امروز وطن معنی غم را فهمید
با سایه‌ی جنگ، متّهم را فهمید
از خواب پرید کشورِ من امّا
معنای مدافع حرم را فهمید.
شعر از: محسن ناصحی
پایان پیام