مهمان‌های ناخوانده در فهرسث میراث ناملموس ثبت شد

نشست علمی – ترویجی به مناسبت ثبت قصه مهمان‌های ناخوانده، میراث شفاهی و نماد صلح و دوستی ایرانیان، در فهرست میراث ناملموس برگزار می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری گلونی به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، این نشست که  ۱۸تیر ماه همزمان با  روز ادبیات کودک در حسینیه ارشاد برگزار می‌شود، در قالب رونمایی از اثر ،سخنرانی علمی، اجراهای نمایشی، کارگاه‌های آموزشی و نمایشگاه محصولات مرتبط با اثر به معرفی زوایای گوناگون این قصه می‌پردازد.

بنابراین گزارش،  به منظور برنامه‌ریزی برای برگزاری این نشست و رونمایی از این میراث شفاهی که نماد صلح و دوستی ایرانیان است جلسه‌ای به میزبانی ایکوم و دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی در محل پژوهشگاه  برگزار شد.
عناوینی چون مهاجرت، گردشگری پایدار، بوم گردی روستایی، مقایسه‌های تطبیقی و… از مباحثی بود که در این جلسه مطرح و مقرر شد تا به شکل عناوین علمی و کارگاهی در نشست علمی ترویجی که به مناسبت ثبت قصه مهمان‌های ناخوانده در فهرست میراث ناملموس برگزار می‌شود ارایه شوند.
همچنین مقرر شد انتشارات پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، آثار درخوری از خروجی این نشست علمی منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار دهد.
گفتنی است، نمایندگانی از  کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که برای اولین بار این اثر را با باز نویسی بانو فریده فرجام به چاپ رسانده  ، حسینیه ارشاد که امکان بهره گیری کودکان با شرایط  ویژه را به صورت بریل و گویا  از این قصه مهیا کرده ، شورای کتاب کودک، آوای طبیعت پایدار،گروه کوچ،موسسه گالیله کوچولو، گروه هنری دستگام و پژوهشگران و اساتیدی همچون پوپک عظیم پور و اردشیر صالحپور در این جلسه حضور داشتند.

قصه «مهمان‌های ناخوانده» به همت دفتر آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی ناملموس و دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با شماره ۱۳۹۴ در فهرست میراث ناملموس ثبت شد.

داستان «مهمان ناخوانده»، زندگی پیرزنی را روایت می‌کند که در یک شب بارانی در خانه کوچکش پذیرای حیواناتی می‌شود که از باران خیس شده و جایی برای پناه بردن ندارند. حیوانات یکی یکی به شکل تکرار شونده‌ای در خانه پیرزن را می‌زنند و او به رغم داشتن خانه‌ای کوچک، با مهربانی همه آنها را فقط برای یک شب جا می‌دهد. اگرچه صبح روز بعد پیرزن انتظار داشت حیوانات آنجا را ترک کنند ولی آنها دلشان می‌خواست در خانه مادر بزرگ بمانند. به همین دلیل هر کدام با صدای مخصوص خودشان فوایدی را که ممکن بود برای پیرزن داشته باشند می‌خوانند و او را راضی می‌کنند، تا برای همیشه پیش او بمانند.

پایان پیام