خودنمایی با خودکفایی گندم
خودنمایی با خودکفایی گندم
آب هست ولی کم هست؛ این شعاری است که مسئولان از تریبونهای مختلف آن را فریاد میزنند؛ اما اینکه آنها تاچه اندازه به این شعار در تصمیمگیری و عملکرد خود اعتقاد دارند خود جای سوال است. بحران آب در کشور وارد مقوله امنیتی شده است و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ناگزیر به تشکیل کمیته آب برای حل این بحران شده است.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، اینکه پس از طی چندین دهه، مسئولان به بحران آب در کشور پی بردهاند جای امیدواری است اما آیا آنها به بحران در مدیریت منابع آبی نیز پی بردهاند؟ براساس آمار، ایران رتبه ۱۳۲ را در بین ۱۳۳ کشور دنیا در رتبهبندی جهانی مدیریت منابع آب دارد و بیش از ۷۲ درصد از منابع آب تجدید شونده خود را استفاده کرده است. تمامی این آمارها گواه روشنی بر سوءمدیریت منابع آبی کشور است. سوءمدیریت یعنی تمامی برنامهریزیها منوط به دعوت مردم بهصرفهجویی در مصرف آب شربی که کمتر از ۱۰ درصد از منابع آبی کشور را به خود اختصاص داده است، باشد اما برای ۷۵ درصد از منابع آبی کشور که در بخش کشاورزی مصرف میشود و براساس آمار ۶۰ درصد از آن نیز هدر میرود، برنامهریزی وجود نداشته باشد. درطی چند دهه اخیر ،تولید محصولات آببر در ایران افزایش چشمگیری داشته است.
ایران درحالی وارد بحران خشکسالی و تنش آبی شده است که در تولید محصول آببری همچون گندم دوباره بهخودکفایی رسیده است. داستان خودکفایی گندم به سالهای پایانی دولت هشتم باز میگردد. در آن سالها ایران جشن خودکفایی گندم را برگزار کرد اما در دولتهای نهم و دهم هر سال یک میلیون تن از تولید این محصول استراتژیک کاسته و به واردات آن اضافه میشود. این مساله تا جایی پیش رفت که ایران دیگر در محصول گندم خودکفا نبود. اما سرانجام پس از یک دهه، در دولت یازدهم یک بار دیگر ایران در تولید محصول استراتژیک گندم به خودکفایی رسید.
بهگفته کارشناسان خودکفایی ایران در گندم تصمیمی بدون درنظر گرفتن ظرفیتهای کشور بوده است. این خودکفایی هزینههای گزافی همچون بحران آبی و بهخطر افتادن امنیت غذایی کشور در برداشته است.
روزهای نخستی که محمود حجتی وزیر فعلی جهاد کشاورزی بر کرسی ریاست این وزارتخانه تکیه زد، بسیاری بر این باور بودند که او اصلاح کننده سیاستهای اشتباه این وزارتخانه در بخش کشاورزی کشور خواهد بود اما دیری نپایید که امیدهای اصلاح جهادکشاورزی ایران ناامید شد. خودکفایی گندم که یکی از سیاستهای اشتباه این وزارتخانه بود توسط حجتی دوباره اجرا شد. بهگفته بسیاری از کارشناسان او بهترین مجری این سیاستهای اشتباه در چند دهه اخیر بوده است. درحال حاضر باوجود اینکه ۷۵ درصد از آب کشور در بخش کشاورزی هدر میرود، شاغلان این بخش جزو فقیرترین اقشار جامعه محسوب میشوند و داستان خودکفایی گندم همچنان ادامه دارد.
خودنمایی با خودکفایی گندم
خودکفایی گندم؛ اشتباه بزرگ تاریخی
محمد درویش/ کارشناس محیط زیست
خودکفایی گندم در ایران یک اشتباه بزرگ بود. داستان خودکفایی گندم به دهه ۱۹۹۰ باز میگردد. حماقت خودکفایی گندم را ابتدا عربستان انجام داد. این کشور در سال ۱۹۹۲ با تولید بیش از چهار میلیون تن گندم ششمین صادر کننده گندم در جهان بود. در آن زمان بسیاری از سازمانهای جهانی به عربستان درخصوص عواقب خطرناک خودکفایی گندم هشدار داده بودند اما گوش شنوایی برای این هشدارها وجود نداشت. خودکفایی گندم در عربستان عمر کوتاهی داشت؛ پس از مدت زمان اندکی عربستان تمام ذخایر آب فسیلی خود را از دست داد، مزارع گندمش خشک و به بیابانی بیآب وعلف تبدیل شد. درحال حاضر عربستان به بزرگترین وارد کننده گندم در جهان تبدیل شده است.متاسفانه خودکفایی عربستان در گندم فشار بسیاری را به بخش کشاورزی ایران وارد کرد. سیاستمداران کشور در آن زمان بر این باور بودند که چگونه کشور بیابانی عربستان توانسته به خودکفایی گندم دست یابد اما ایران از این بخش عقب مانده است و همچنان به واردات گندم ادامه میدهد. به همین دلیل تمامی برنامهریزیها برای خودکفایی ایران در گندم انجام شد و البته خودکفایی ایران در بحث گندم در دوره حجتی وزیر فعلی جهاد کشاورزی بهبار نشست. ایران باوجود بحران آبی و وارد شدن به یک دهه شدید خشکسالی در محصول آببر گندم خودکفا شد. بحران آب نتیجه سیاستگذاریهای اشتباه در وزارت جهاد کشاورزی است. غمانگیزترین بخش در کشاورزی کشور این است که متاسفانه کشاورزان باوجود تمامی تلاش و زحمتهایی که انجام میدهند، در شمار فقیرترین افراد جامعه بهشمار میروند. همچنین ۷۵ درصد از آب کشور نیز در این بخش مصرف میشود. میزان آبی که در کشاورزی مصرف میشود با تولید و بازدهی آن در میانگین جهانی هیچگونه تناسبی ندارد. بهعنوان مثال منطقه گلخانهای در حدود دو هکتار در اسپانیا وجود دارد که عمده محصولات کشاورزی اسپانیا از این منطقه تامین میشود. این منطقه بهتنهایی ۶۰ برابر کل ارزش اقتصادی بخش کشاورزی ایران، تولید محصل کشاورزی دارد. متاسفانه کشاورزی ایران به سمت ارتقای نرم افزاری نرفته است. ضایعات محصولات کشاورزی در این بخش بسیار است و سردخانههای نگهداری محصولات کشاورزی بسیارکم است. دپوی محصولات کشاورزی که انجام میشود بهروش اشتباهی صورت میگیرد. فقر شدید در بحث صنایع بستهبندی و تبدیلی وجود دارد. از یک طرف بیش از ۹۰درصد کشاورزان ایران بیسواد و از طرفی دیگر ۲۰۰ هزار نفر از فارغالتحصیلان رشته کشاورزی بیکار هستند. هزینه تمام شده آب و برق برای کشاورزان را بهجرات میتوان گفت، رایگان است. این مساله موجب افزایش تولید محصولات آببر همانند خیار، هنداونه، جو . گندم در کشور شده است. بهجای خودکفایی کشاورزی، سیاستگذاران در اندیشه امنیت غذایی برای کشور خواهند بود.تمامی این سیاستهای اشتباه در وزارت جهاد کشاورزی باعث شده است که کشاورزی ایران زیاندِه باشد. اغلب سفرههای زیرزمینی افت شدید سطح آب داشتهاند، دشتها و شهرهای کشور با پدیده فرونشست زمین مواجه شدهاند و تالابها خشکیدهاند. در این چهارساله بهجای ارتقای نرمافزاری بهسمت افزایش تولید کشاورزی حرکت کردهایم. به کشاورزانی که افزایش تولید داشتهاند جایزه دادهایم اما کیفیت محصولات کشاورزی برایمان مهم نبوده است. نتیجه این سیاستگذاریها، بازگشت محموله هندوانه از عمان بهدلیل استفاده بیش از حد سموم میشود. درباره محصول پسته نیز همین اتفاق رخ داده است. هنگامیکه کیفیت را فدای کمیت میکنیم؛ حاصل آن واردات بیش از ۱۰ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان داروی ضدسرطان برای مقابله با سرطان میشود.
خودنمایی با خودکفایی گندم
چتر حمایتی دولت از گندم برداشته شود
وحید روحی/ تحلیلگر مسائل توسعه
برای رقابت در بازار جهانی یک اصل وجود دارد؛ کالاهایی را میتوان تولید کرد که هزینه تولید آن به نسبت کشورهای رقیب کمتر باشد. اگر در کالایی امکان رقابت جهانی وجود ندارد؛ ضرورتی به تولید آن نیست و برنامهریزیها باید برای کالاهایی انجام شود که توان رقابت در بازار جهانی را دارند. ماجرای خودکفایی ایران در گندم نیز همین است. گندم ایران نه سهمی از بازار جهانی ندارد و نه میتواند در بازار جهانی تعیین کننده قیمت باشد و همچنین گندم ایرانی کیفیت پایینی دارد. باتوجه به تمامی مسائل بیان شده خودکفایی ایران در محصول گندم بهصرفه نیست. هنگامی که بخشی از سرمایه کشور را در کشاورزی آنهم خودکفایی گندم سرمایهگذاری میکنیم بدان معناست که این سرمایهرا از بخشهای دیگر کشور دریغ کردهایم.
خودنمایی با خودکفایی گندم
بدون شک سرمایهگذاری در دیگر بخشهای تولید مزیت بیشتر نسبت به این بخش دارد.با سرمایهگذاری در بخش کشاورزی که سودآوری برای کشور ندارد؛ خسارتهای بسیاری را به ایران وارد کردهایم.یکی از بحثهایی که در خودکفایی گندم مطرح است، زیرساختهای ایجاد شده در این بخش است. بهعنوان مثال مسئولان از جمعیت ۱۰ میلیون نفری شاغل در این بخش سخن میگویند؛ اگر هماکنون برای این مساله برنامهریزی نشود زیرساختها، توسعه بیشتری مییابند و آن زمان تغییر ساختار کار دشواری است.چرا که این جمعیت ۱۰میلیون نفری وارد بازار کار شده، در این راستا تجربهاندوزی داشته و وارد چرخه توزیع کالا شدهاند تا بتوانند کالای خود را به فروش برسانند. تغییر این سیستم بهراحتی انجام نمیشود. تحریم شاید مهمترین دلیلی باشد که برخی از مسئولان برای خودکفایی گندم روی آن مانور دادهاند اما من هرچه جستوجو کردهام در قرن اخیر حتی با یک مورد تحریم گندم در کشوری مواجه نشدهام. در زمانیکه که شدیدترین تحریمها علیه عراق اعمال میشده است این کشور درخصوص گندم هیچگاه تحریم نشده است. بههمین دلیل تحریم گندم ، دلیلی بر خودکفایی کشور در این بخش نیست. سیاست دولت در خودکفایی گندم درعمل سیاست توزیع فقر است. دولت، گندم را بهقیمت بالایی از کشاورز خریداری میکند ولی آرد را با قیمت پایینتری در اختیار نانواییها قرار میدهد. حال پرسش این است آیا دولت با بودجه شخصی این یارانه را پرداخت میکند؟ پرداخت یارانه از بیتالمال پاسخ درست این پرسش است. دولت درحالی پولی را از بیتالمال برای خرید بالای گندم از کشاورزان هزینه میکند که میتوانست آن را در دیگر بخشهای تولیدی کشور سرمایهگذاری کند. خرید تضمینی گندم توسط دولت از کشاورزان مهمترین عامل خودکفایی این محصول است. چرا که کشاورزی با خیال راحت اقدام به تولید گندمی میکند که از فروش آن در پایان فصل برداشت مطمئن است. این کار فضای رقابتی برای تولید محصولی با کیفیت را از بین میبرد. سیاست خرید تضمینی گندم باید جای خود را به سیاست عدم مداخله دولت در بازار دهد. این سیاستها بهمحض ورود به بازار رقابت جهانی، شکست میخورد. خودکفایی گندم یک بازی دوسرباخت برای ایران است؛ هنگامیکه چتر دولت از روی سیاستهای خرید تضمینی گندم برداشته شود ،خودکفایی به شکست میانجامد. خودکفایی گندم تا زمانی ادامه دارد که دولت از کشاورزان حمایت کند. اگر این حمایتها قطع شود، کشاورزان با بحران مواجه میشوند به همین دلیل این موضوع هیچگاه خودکفایی محسوب نمیشود.این حمایت دولتی موجب تولید گندم بیکیفیتی شده است که امکان هیچگونه رقابتی در بازار جهانی ندارد. مسئولان بارها از کیفیت بالای گندم سخن گفتهاند، این درحالی است که اگر گندم ایرانی کیفیت بالایی داشت، صادر میشد و دیگر نیازی به خرید تضمیمی وجود نداشت.
خودنمایی با خودکفایی گندم
تغییر ذائقه ایرانیها بهجای خودکفایی
شمس ا… شریعت نژاد/ عضو کمیسیون کشاورزی
خودکفایی کشاورزی کشور در هر مساله باید متناسب با منابع موجود و طبیعت باشد. هنگامی که در منابع آبی محدودیت وجود دارد و ایران کشوری خشک محسوب میشود، باید محصولات کشاورزیای را پرورش دهیم که نیاز آبی کمتری دارند. همچنین فرهنگ و ذائقه غذایی خانوادههای ایرانی نیز باید تغییر پیدا کند. سیاستگذاری و تصمیمگیری در کشور باید به سمت و سوی تولید محصولاتی رود که مزیت تولید دارند. درحال حاضر کشور مزیت بالایی در تولید محصولات آبی ندارد اما بیشتر محصولات غذایی ما از محصولات کشاورزی آببر همانند گندم و برنج تولید میشوند. تولید گندم و برنج نیاز آبی بسیار بالایی دارد. اگر برنامهریزی بهگونهای انجام شود که بهجای فشار به طبیعت و از دست دادن منابع آبی خود برای خودکفا شدن در تولید محصول گندم، روی افزایش راندمان در واحد سطح کار شود اتفاقهای خوبی در این بخش رخ میدهد. با تجدید نظر در فرهنگ غذایی کشور و بازنگری در آن میتوانیم محصولات کمآبی همچون سیبزمینی را جایگزین گندم و برنج کنیم. اگر بخواهیم از بحران آبی و خشکسالی بهسلامت عبور کنیم باید بهدنبال محصولات جایگزین گندم و برنج باشیم. یکی از بحثهایی که موجب ترغیب ایران به خودکفایی در محصول استراتژیک گندم شد تحریمهای بسیاری بود که بر کشور تحمیل شد. برخی بر این باورند که تاکنون هیچ کشوری در گندم تحریم نشده است اما این مساله سند محکمی برای آن نیست که در آینده این اتفاق رخ ندهد و ایران در گندم تحریم نشود. اما از طرفی به بهانه تحریم نیز نمیتوانیم در شرایطی که کشور دچار خشکسالی و بحران کمآبی است بهدنبال خودکفایی در محصول آببری همچون گندم برویم. باید سیاستگذاریها در بخش کشاورزی اصلاح شود و بهجای فشار به منابع آبی کشور بهبهانه تحریم بهدنبال جایگزینی برای گندم و برنج باشیم. ایجاد تنوع در غذاهای ایرانی میتواند کلید حل این مشکل باشد. روی گونههایی که مقاوم به خشکی هستند و نیاز آبی کمی دارند، مطالعات بسیاری انجام شده است. کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس نیز از این طرحهای تحقیقاتی حمایت میکند. یکی دیگر از مشکلات کشور ما تولید محصلات آببری همانند هندوانه است که استراتژیک محسوب نمیشوند. صادرات این هندوانه، صادرات غیرمستقیم آب است؛ آنهم در شرایطی که کشور در بحران خشکسالی و آبی قرار دارد. صادرات محصولات آببر نباید انجام شود و این مشکل بهدلیل فعال نبودن بخش ترویج سازمان حفظ نباتات وزارت جهادکشاورزی است. بخش ترویج باید به کشاورزان توصیه کند که اگر قصد صادرات محصولی را دارندباید نیاز آبی آن محصول همچین نیاز کشور مبدا را نیز بدانند تا نتیجه آن برگشت محموله هندوانه از عمان بهدلیل استفاده بیش از حدمجاز از سموم نشود. برای اینکه بتوانیم مساله خودکفایی را حل کنیم باید معیشت جایگزین برای شاغلان این بخش کشاورزی داشته باشیم. اما در این سالها ما برای کشاورزان شغل دیگری ایجاد نکردهایم و شغل سنتی بسیاری از آنها کشاورزی است. آنها کشاورزی میکنند چرا که کشاورزی از بیکاری بهتر است. بهجرات میتوان گفت اگر کشاورزان انتخاب دیگر داشتند هیچگاه این شغل را انتخاب نمیکردند. برای معیشت جایگزین باید بخشهایی همانند صنایع روستایی، صنایع تبدیلی و … را گسترش دهیم. در بخش کشاورزی نیز باید اقداماتی انجام شود تا کشاورز در عرضه محصولاتش نقش اساسی داشته باشد و سود برداشت محصولش بهجای دلال به جیب کشاورز برود. این کار ایجاد انگیزه در کشاورزان میکند، کشاورزی که انگیزه اقتصادی داشته باشد بهدنبال استفاده از روشهای مدرن میرود.
پایان پیام
منبع: روزنامه قانون – نجمه جمشیدی
خودنمایی با خودکفایی گندم
عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.
کد خبر : 45793 ساعت خبر : 0:21 ق.ظ