شهروندی که به دنبال آتش میگشت
شهروندی که به دنبال آتش میگشت
پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: به گزارش خبرنگار ما، با فرا رسیدن تابستان و گرم شدن هوا احتمال آتشسوزی در مناطق مختلف کشور افزایش پیدا میکند. به عنوان مثال چندی پیش جنگلهای لویزان اطراف باغ پرندگان تهران در نیمههای شب طعمه حریق شد. خبرنگار ما که بزرگترین تقابلش با آتش برمیگردد به دوران کودکی که پدرش روی منقل بلال درست میکرد، به همراه یک تیم آتشنشانی به محل آتشسوزی اعزام شد.
یکی از ساکنین محلههای اطراف که شاهد آتشسوزی بود و یک زیرپوش و بیژامه به تن داشت، به خبرنگار ما گفت: نیمههای شب بود و من روی پشت بام در حال تنظیم آنتن تلویزیون به سمت ترکیه بودم که ناگهان دود زیادی را بر روی جنگل لویزان مشاهده کردم. به سرعت آنتن تلویزیون را رها کردم و با آتشنشانی تماس گرفتم. البته این موضوع را تاکید کنم که بنده آنتن تلویزیون را داشتم تنظیم میکردم. به نظر من احتمالاً فردی سیگارش را درون جنگل پرتاب کرده و باعث این آتشسوزی شده است. مهم این است که در آن لحظه من داشتم آنتن تلویزیون را تنظیم میکردم. حاضرم قسم بخورم که در حال تنظیم آنتن تلویزیون بودم.
خبرنگار ما از مرد بیژامهپوش خداحافظی کرد و به سراغ یکی از مسئولان آتشنشانی رفت، هرچند که آن مرد بیژامهپوش مدام قسم میخورد که در حال تنظیم آنتن تلویزیون بوده است.
مسئول آتشنشانی شرق تهران به خبرنگار ما گفت: همکاران ما پس از اطلاع از آتشسوزی به سرعت به محل اعزام شدند و از همان لحظات اول اقدام به خاموش کردن آتش کردند. علت وقوع این آتشسوزی در حال بررسی است ولی ما از فردی که با مرکز آتشنشانی تماس گرفت تشکر میکنیم. مسئول آتشنشانی مرد بیژامه پوش را که چندین متر آنطرفتر ایستاده بود، نشان داد و گفت: این شهروند عزیز با ما تماس گرفت و آتشسوزی را اطلاع داد.
مرد بیژامهپوش که دید مسئول آتشنشانی او را نشان میدهد، دستتپاچه شد و با بغض گفت: به جان جفت بچههام من داشتم آنتن تلویزیون را تنظیم میکردم.
شهروندی که به دنبال آتش میگشت
خبرنگار ما در آن شلوغی و وسط شعلههای آتش، فردی را دید که انگار به دنبال چیزی میگردد. وقتی علت را از او پرسید، مرد به خبرنگار ما گفت: حقیقتش سه-چهار ساعت پیش با بچهها آمدیم اینجا و آتشی روشن کردیم تا بلال بخوریم. وقتی به خانه برگشتیم من یادم افتاد آتش را خاموش نکردهام و از آن جایی که شهروند با فرهنگ و مسئولیتپذیری هستم برگشتم تا آتشمان را خاموش کنم. منتها هرچه میگردم آتش را پیدا نمیکنم. همین جاها آتش روشن کرده بودیم.
خبرنگار ما که علت وقوع آتش را متوجه شده بود سری به نشانهی تاسف تکان داد و مرد را تنها گذاشت.
گفتنی است در پایان این گزارش خبرنگار ما حدود ساعت ۳ بامداد میان درختان سوخته به تنهایی در حال قدم زدن بود که ناگهان دستی را روی شانههایش احساس کرد. خبرنگار ما از ترس درجا خشکش زد و با لرز فراوان آرام آرام به سمت صاحب دست برگشت و در تاریکی مرد بیژامهپوش را دید. مرد بیژامه پوش به خبرنگار ما گفت: باور کن من داشتم آنتن تلویزیون را تنظیم میکردم.
پایان پیام
کد خبر : 46188 ساعت خبر : 0:22 ق.ظ