گلونی

با کوچک‌ترین اتفاق قفل فرمان می‌کشیم

پایگاه خبری گلونی، روح الله احمدی: درست است که هنوز در بعضی چیزها به خودکفایی نرسیده‌ایم، اما در خودزنی کاملا مستقل و خودکفا شده‌ایم. منظورمان از خودزنی، زدن توی کله‌ی خودمان نیست ها! منظورمان جنگ و دعوایی است که با هم‌وطنان و هم‌شهریان‌مان داریم.

از پشت فرمانِ خودروهای عالیِ تولید وطن، راننده‌های دیگر را مورد عنایت قرار می‌دهیم و با کوچک‌ترین اتفاقی، قفل فرمان می‌کشیم. انگار نه انگار که خودروها به اندازه کافی جانِ ما را به خطر می‌اندازند! توی ورزشگاه بازیکنان را مورد عنایت قرار می‌دهیم و سنگ و صندلی به سمت‌شان پرتاب می‌کنیم. انگار نه انگار که خودِ بازیکنان به اندازه کافی از خجالتِ هم درمی‌آیند! بعضی از معلمان، دانش‌آموزان را به بدترین و خطرناک‌ترین شکل تنبیه می‌کنند. انگار نه انگار که وضعیتِ تحصیلِ فعلی خودش بدترین تنبیه ممکن برای دانش‌آموزان است.

این چند مورد را که گفتیم فقط در سطح همین مردم کوچه و خیابان بود ها! کاری به دوستان و عزیزان و مسئولان نداریم دیگر! بعضی‌ها هستند که ریشه‌ی تمام مشکلات اجتماعی را، مطالعه نکردنِ مردم می‌دانند. حرف‌شان هم درست است. آدم که زیاد مطالعه کند، اطلاعات، فهم، درک، شعور و قدرت تفکرش بالا می‌رود و قبل از انجام این کارهای زشت، کمی فکر می‌کند، کمی سبک و سنگین می‌کند، می‌بیند که آیا آن کار در شان یک انسان است یا… یا چی؟ خب کتاب بخوانید دیگر! در بعضی از کشورهای پیشرفته، با وجود این همه پیشرفت در زمینه تکنولوژی، کماکان اکثر مردم کتاب همراه‌شان هست. این‌طوری اگر دعوا هم شد می‌توانند با همان کتاب بزنند توی سر هم! شدت صدمات ناشی از اصابت کتاب به ملاجِ آدم، حتما کمتر از سنگ و آجر و قفل فرمان و صندلی و چوب و اینطور چیزهاست. ضمنا لذتی که در زدنِ عطفِ کتاب توی کله مردم وجود دارد، در هیچ چیزی نیست. عطفِ کتاب هم همان قسمت وسط کتاب است که تمام صفحات و جلد را به هم وصل می‌کند. پس کتاب بخوانید و با کتاب بزنید توی سر هم. البته اگر توانستید با کتاب‌خوانی بزنید توی سر هم حساب است!

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل