عیسی کلانتری و مسئله بحران آب
به گزارش پایگاه خبری گلونی، بالاخره انتظارها به پایان رسید و عیسی کلانتری به سمت ریاست سازمان حفاظت محیطزیست، منتصب شد. کلانتری، در اردیبهشت سال ۹۴ در مراسم بنیاد ملی امید ایرانیان گفته بود: «در سالهای گذشته وزارت نیرو جرئت اعتراف به واقعیت را نداشت. اما حالا بحران خشکسالی بهاندازهای رسیده که مسئولان متوجه قهقرای کشور شدهاند. ایران با بهرهبرداری از ٩٧ درصد آبهای سطحی خود عملا تمام رودخانههای خود را خشک کرده و دیگر آبی در طبیعت باقی نمانده است». وی در ادامه افزود: «این موضوع به معنای آن است که اگر به همین وضع ادامه دهیم، حدود ٧٠ درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل ۵٠ میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند».
به نظر میرسد موضوع آب برای کلانتری، جزو یکی از موضوعات حیاتی به شمار میرود. این روزها هم بارها و بارها درباره کمآبی میشنویم. موضوعی که از آن با عنوان «بحران» نامبرده میشود. کلانتری، در کنار حمایت از محصولات تراریخته کشاورزی، منتقد احمدینژاد در زمینه آب بودهاست و پیشتر هم صراحتا اعلام کردهبود «سدسازی بیحسابوکتاب، رودخانهها را خشک کرد. همینطور به گفته کلانتری، «راه توسعه ایران از کشاورزی نمیگذرد. ایران به خاطر بحران آب، سرزمین کشاورزی نیست و ادامه این روند به نابودی کشور منتج میشود».
محیطزیست، دیگر آن موضوع شیک سالهای گذشته نیست. طرفدارانش هم دیگر با عباراتی مثل بیغمهای عالم، دلخوشها، بیکارها و غیره، مثل گذشته، انگشتنشان نمیشوند. باوجود غم نان، گرانی، نبود شغل مناسب برای جوانان و هزار دغدغه دیگر، کسی نمیتواند مشکل ریزگردها را ریز ببیند. کمتر کسی ست که آلودگی هوا را حس نکرده باشد. در سالهای اخیر، آگاهی عموم مردم نسبت به مسائل زیستمحیطی افزایش پیداکرده است. مدیران برخی از وزارتخانهها اما هنوز پیشرفت کشور را وابسته به توسعه محض میدانند و ملاحظات زیستمحیطی، در پله هزارم فکرشان هم قرار ندارد.
عیسی کلانتری و مسئله بحران آب
ماجرای محیطزیست امروز ایران، بر همگان واضح و مبرهن است. انکار مشکلات، همانقدر مضحک است که کسی بخواهد در روز، وجود خورشید را انکار کند. البته دانستن، کافی نیست. دانستن در کنار اقدام است که نشان میدهد کسی عزمش را جزم کرده. اگرچه هستند کسانی که معضلات زیستمحیطی برایشان غلوآمیز است اما دیدگاه اعتدال میگوید ما در همه بخشها نیازمند اقدامات مهم و فوری هستیم. دیگر، زمان اقدامات نمایشی برای جلب مشارکت مردمی به پایان رسیده است.
همینطور، ارائه آمار آلوده به اغراق برای حساس کردن مردم، راهحل نخنمایی است. ما بیش از هر چیز به شفافیت مدیران نیاز داریم. تا زمانی که دقیقا ندانیم داشتههایمان چقدر است، و همان آمار گذشته که معمولا مستدل و علمی هم نیست تکرار شود و ندانیم کجای راهیم و متخصصانی هم به کار گرفته نشوند که بگویند چطور میتوان منابع را نگه داشت، روند پسرفت محیطزیست ایران متوقف نخواهد شد.
بارها هم درباره بودجه سازمان حفاظت محیطزیست شنیدهایم که در مقابل بودجه ارگانهای دیگر، بسیار ناچیز است. با «نداریم، نداریم» گفتن صرف، پولی به حساب سازمان حفاظت محیطزیست واریز نخواهد شد. بهعلاوه اینکه اعتماد مردم هم خدشهدار میشود که نکند این صرفا یک بهانه است و اگر مدیران به مردم مکرر میگویند هوای محیطزیست را داشته باشید پس چرا کاری نمیکنند تا بودجه سازمان متولی حفاظت از محیطزیست، افزایش پیدا کند؟
اینکه این وزیر اسبق کشاورزی، امروز در دوره ریاست سازمان حفاظت محیطزیست، چقدر گوشش برای شنیدن درددل مردم برای حل معضل ریزگردها باز است و چقدر از نقدهای دلسوزانه منتقدان، استقبال میکند، چقدر در افزایش بودجه سازمان موفق است و بهطور کلی چقدر قادر است سازمانهای دیگر را برای داشتن دغدغه محیط زیست با خودش همراه کند انتظار دیگری ست که گوش و چشم ما را تیزتر میکند تا با رصد عملکرد ایشان، ببینیم چقدر میتوانند به ارتقای جایگاه محیطزیست کشور (چه در داخل و چه خارج از ایران) کمک کنند.
عیسی کلانتری و مسئله بحران آب
البته هیچ ارگانی بدون پشتوانه مردم نمیتواند آنطور که شایسته است کارها را پیش ببرد. همهجا خواندهایم و نوشتهایم که ما از رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، انتظار معجزه نداریم اما اینکه بخواهیم از حرف و شعار، فراتر برود، هم پیشگیری را مقدم بداند و هم برای درمان مؤثر دردهای محیطزیست که بهنوعی دردهای خود مردم هستند، اقدام کند، نه زیادهخواهی است و نه طلبکارانه. این حق ملت ایران است که مدیری بر صندلی سازمان حفاظت محیطزیست، تکیه بزند که مهمترین اولویتها را بشناسد و کارآمد باشد. رئیسی که بعد از اتمام دوره ریاستش، مردم پشت سرش آب بریزند و نه در طول حضورش، برای رفتن او لحظهشماری کنند.
پایان پیام
گزارشگر: نگار فیضآبادی
عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.