گلونی

روانی‌ها پوست دو پلنگ را کندند

روانی‌ها پوست دو پلنگ را کندند

روانی‌ها پوست دو پلنگ را کندند

روانی‌ها پوست دو پلنگ را کندند

پایگاه خبری گلونی، نگار فیض‌آبادی: به نقل از اداره کل محیط‌زیست مازندران، «با کشف لاشه یک پلنگ مادر به همراه توله‌اش در جنگل‌های شهیدآباد بهشهر ، پیگیری‌ها برای شناسایی و دستگیری متخلفان آغاز شده است. این پلنگ مادر که به همراه توله‌اش برای نوشیدن آب به محل چشمه لب سنگ جنگل شهیدآباد آمده بودند هدف شلیک شکارچیان قرارگرفته و متخلفان با کندن پوست مادر و توله، لاشه‌ها را آتش زده و محل را ترک می‌کنند».

اگر یک فیلم‌ساز پیدا شود و از همین خبر، سکانس‌هایی برای فیلمش بسازد، چند نفر دل ‌و جرئت دیدنش را دارند؟ همیشه کسانی هستند که نه‌فقط دیدن صحنه‌های دل‌خراش مرگ انسان و حیوان برایشان سخت نیست بلکه آن‌قدر دیده‌اند که برایشان عادی شده. برای برخی از مبتلایان اختلالات روانشناختی هم دیدن این تصاویر آسان است و هم خودشان می‌توانند عامل مرگ باشند.

روانی‌ها پوست دو پلنگ را کندند

رفتار پرخاشگرانه، طیف گسترده‌ای دارد. از ناسزاگویی رانندگان گرفته تا والدینی که به خیالشان و به بهانه تربیت بهتر، فرزندان‌شان را کتک می‌زنند و چه کسانی که به طبیعت و حیات‌وحش آسیب می‌رسانند، همگی با پرخاشگری، خو گرفته‌اند. اگر مسئولان و متخصصان علوم اجتماعی به‌موقع این اخبار را رصد نکرده و متخلفان یا بهتر بگویم بیماران روان، به حال خودشان رها باشند، دامنه آسیب‌های اجتماعی هم گسترده‌تر خواهد شد.

مگر، دست به انکارمان خوب باشد که فراموش کنیم طبق آمار رسمی سازمان بهزیستی کشور، ۲۳ درصد از مردم، حداقل یک اختلال روانی دارند. مگر اینکه بخواهیم به روی خودمان نیاوریم گفته مرتضی کریمی، استاد دانشگاه توان‌بخشی و بهزیستی را که: «نیازمند ۵۰ هزار تخت روان‌پزشکی در کشور هستیم». این آمارها، میان کدام پرونده خاک می‌خورند که کسی جدی‌شان نمی‌گیرد؟ شکارچی پلنگ مذکور، نه داعشی است و نه آمریکایی. او یک ایرانی و یکی از همین مبتلایان است که پلنگ و توله‌اش را شکار کرده، آتش زده و پوستش را به یغما برده.

حلقه مفقوده آسیب‌های اجتماعی در زمینه محیط‌زیست، روان انسان‌هاست. اگر حال طبیعت، خوب نیست، علتش را در حال ناخوش مسئولان و مردم جستجو کنید. مدیرانی که هنوز خیلی‌هایشان مهارت گفتگو کردن ندارند. نتیجه‌اش می‌شود بازار مسگرها. هزار صدا و نتیجه، هیچ. مسئولانی که نمی‌توانند برای بهبود محیط‌زیست ایران، درست و به‌موقع اقدام کنند. مردمانی که حالشان خوب نیست و به‌عنوان‌ مثال؛ پلنگ باید بشود طعمه خشم آنها.

جای خالی آموزش فعالان محیط‌زیست، مردم و مدیران، نبود عزم جدی برای رسیدگی به مشکلات روانشناختی مردم که دقیقا می‌تواند ریشه آسیب‌های اجتماعی در حوزه محیط‌زیست باشد، جزو همان موضوعاتی هستند که میان اخبار سیاسی و اقتصادی و… گم می‌شود. اگر مردم ایران از نشاط بالایی برخوردارند و ما با انعکاس این اخبار متهم می‌شویم به سیاه نمایی، پس علت آتش‌سوزی‌های سریالی چیست؟ شما بگویید دلیل این‌همه تخریب چیست؟ اگر کسی هست که می‌گوید بهنجاری با سودای نابودگری، همخوانی دارد، یا دلایل مستند بیاورد و یا دریکی از همان تخت‌های روان‌پزشکی بخوابد.

پایان پیام

عکس یادداشت مربوط به پلنگ تلف شده در لرستان است.

خروج از نسخه موبایل