فضاهای بیدفاع شهری
فضاهای بیدفاع شهری
بر مبنای رویکرد بانک جهانی، برای بهسازی مناطق شهری در راستای جلوگیری از جرائم از طریق طراحی محیطی اولین مرحله؛ تشخیص (Diagnosis) بوده که عبارت از شناسایی و تعیین مناطق جرمخیز و بیان چالشها و ویژگیهای خطرآفرین میباشد. بنابراین شناسایی فضاهای خطرآفرین که عوامل زمینهای بروز جرائم و خدشه واردنمودن به امنیت را در خود دارند، بهعنوان مهمترین مرحله برای هرگونه مداخله در جهت بهبود زندگی در فضای شهری است.
به گزارش پایگاه خبری گلونی مینا رستمی: حفظ امنیت شهر، وظیفه اساسی فضاهای یک شهر است و تلاش در جستوجوی راههای موثر در کاهش فضاهای بیدفاع شهری، به جهت نقش موثری است که آنگونه فضاها میتوانند در جامعه و در ایجاد امنیت ایفا کنند؛ زیرا فضاهای بیدفاع شهری حامل معانی و نمادهای خاص خود هستند و از این طریق میتوانند تأثیر عمیقی بر تفسیر افراد از موقعیتهای خود و واکنش نسبت به موقعیتهای قرارگیری داشته باشند.(نایبی؛ ۱۳۹۰)
مفهوم فضا، پیچیده بوده و تعریف واحدی از آن وجود ندارد. به گفته مدنیپور در کتاب «طراحی فضای شهری» باید ابعاد فیزیکی، اجتماعی و نمادین آن را همزمان به حساب آورد. (مدنی پور؛ ۱۳۹۲: ۴۳)
دیوید هاروی نیز در مورد ماهیت فضا به وابستگی معنایی این مفهوم به شرایط و فرایندهای اجتماعی اعتقاد دارد. وی اذعان میکند: «ماهیت فضا، نسبی یا ربطی نیست، بلکه وابسته به شرایط است. مسئله مفهومسازی مناسب از ماهیت فضا از طریق رفتار انسانی حل میشود. بنابراین سوال فضا چیست؟ جای خود را به این سوال میدهد که چگونه رفتارهای انسانی باعث پیدایش و کاربرد مفاهیم متفاوت و متمایزی از فضا میشود؟… بنابراین درک فضا با تمام پیچیدگیهایش مستلزم درک و شناخت شرایط رابطه اشیا و فرایندهای اجتماعی است. (صالحی، ۱۳۸۷)
گذشته از تنوع تعاریف و ابهام در این زمینه، میتوان فضای شهری را بیش از هر چیزی وابسته به نوع تعاملات اجتماعی و الگوهای رفتاری درون این فضاها دانست که ریشه در فرهنگ، ارزشهای حاکم، ماهیت نهادها و بسیاری از عوامل دیگر دارد و به گفته پاکزاد «چیزی نیست جز فضای زندگی روزمره شهروندان که هر روز بهصورت آگاهانه یا ناآگاهانه در طول راه، از منزل تا محل کار ادراک میشود» (پاکزاد، ۱۳۷۶)
واژه فضای شهری صرفا دربرگیرنده فضای میان ساختمانها نیست، بلکه دربرگیرنده تمام ساختمانها، اشیا و فضاهای محیطی شهری و نیز افراد، رویدادها و روابط میانشان است.
نکته مهم؛ توجه به دو بُعد مهم فضای شهری، یعنی بُعد فیزیکی و مصنوع و بُعد اجتماعی آن است.
به نظر هاروی، «هرگونه استراتژی کلی در مورد نظامهای شهری باید سیاستهای طراحیشده برای تغییر شکل فضایی را با سیاستهای مربوط به اثرگذاری در فرایندهای اجتماعی اقدام کند.»
وقوع هر جرم، شرایط زمانی و مکانی خاص خود را میطلبد تا زمینه برای وقوع آن مهیا شود. اینگونه فضاها، فضاهای بدون دفاع نامیده میشوند که بهدلیل ویژگیهای فیزیکی و موقعیت قرارگیریشان نسبت به سایر نقاط شهر، قابلیت بیشتری برای وقوع رفتارهای انحرافی را دارا میباشند.
فضاهای بیدفاع شهری
راپاپودت: فضاهایی هستند که امکان اتفاق افتادن آسیب اجتماعی در آنها بیشتر از فضاهای دیگر است، فضاهایی هستند که از نظر حفاظتی مرده، ولی از نظر اتفاق افتادن مسائل نابهنجار، فضاهایی فعال و زنده هستند. این فضاها معلول رخدادهایی هستند که در شهر رخ میدهند.
این فضاها «دارای کارکرد خاصی نبوده و از نظر فرمهای اجتماعی به درجههای گوناگون نامطلوب تلقی میشوند و از ریختن زباله تا استفاده از مواد مخدر، سرقت، تجاوز به عنف و غیره را دربرمیگیرد» (پودراتچی؛ ۱۳۷۲)
پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی (Crime Prevention Through Environmental Design):
رویکردی جهانی است که در سیر تکاملی خود از آرای بسیاری از اندیشمندان بهره جسته است. گفتنی است که نظرات اندیشمندانی چون جیکوبز و جفری در دهه ۱۹۷۰ میلادی در شکلگیری و توسعه این نظریه نقش داشته است و امروزه با تاثیرپذیری از آرای سایر دانشمندان به مفهوم کلی نظریهای، تحت عنوان CPTED تبدیل شده است.
این رویکرد عموما درگیر تغییر محیط به گونهای که امکان عمل مجرمانه کاهش یابد، است. هدف آن پیامدهایی چون کاهش ترس از جرم (افزایش احساس امنیت)، افزایش کیفیت زیبایی محیط، افزایش حس وفاداری به قانون در بین شهروندان، بهویژه کاهش رغبت محیط برای حمایت از اعمال مجرمانه است. (صالحی؛ ۱۳۸۷)
نکته قابل توجه در اصول CPTED توجه به جنبههای کالبدی و هم اجتماعی در برقراری امنیت در فضاهای شهری است که در نهایت غیر قابل دفاع نمودن فضاهای شهری را از بین میبرد. همچنین بر مبنای این رویکرد، بانک جهانی با تکیه بر شهرسازی مشارکتی به توانمندسازی شهروندان محلی و ظرفیتسازی در جوامع محلی تاکید دارد.
پودراتچی در پایاننامه خود تحت عنوان فضاهای بدون دفاع، انواع فضاهای بیدفاع را در قالب ۱۰ گونه ذکر میکند.
وی چنین فضاهایی را بر اساس میزان خطر و آسیب روی یک طیف قرار میدهد که در یک سوی طیف پرضررترین و در سر دیگر طیف کمضررترین فضاهای بیدفاع قرار دارند و بین دو طیف براساس ملاکهای متنوع عملکردی و کالبدی، انواع فضاهای بدون دفاع طبقهبندی شدهاند.
- عدم ارتباط بین فرم و عملکرد فضا
- نداشتن متولی یا عدم حضور مالک
- عدم رویت بصری
- کنجها
- زیرگذرها و پلهها
- ساختمانهای نیمهتمام و رهاشده یا متروکه
- طرحهای در دست اجرا
- نبود روشنایی
- سطوح فرورفته و برآمده بهصورت افقی یا عمودی
- فضاهای بدون کارکرد یا بدون کارکرد متناسب
اسماعیل صالحی در کتاب «برنامهریزی و طراحی محیطی امنیت در محیط شهری» به ویژگیهای فضاهای جرمخیز و بیدفاع پرداخته و ۱۲ معیار را مطرح میکند.
بر اساس همین شاخصها، شورای عالی شهرسازی و معماری، چک لیستی برای شناسایی فضای جرمخیز و بیدفاع تهیه کرده که برای هر مولفه، معیارهای معرفی را در نظر گرفته است.
– مقیاس و اندازه
– اطلاعات محیطی
– آلودگی بصری
– قابلیت نمایانی فرم کالبدی فضا
– وضعیت روشنایی
– آلودگی صوتی
– آلودگی محیطی
– کیفیت کلی سکونت
– کیفیت فعالیتها و کاربری زمین
– کنترل نفوذپذیری
– میزان حضور مردم در فضا
دسترسی به خدمات حمل و نقل عمومی
این عامل عدم نمایانی فضا هم به عدم رویت بصری برای استفادهکنندگان از فضا اشاره داشته و هم به عدم امکان نظارت طبیعی بر فضا. (با توجه به نظریات جیکوبز، نیومن)
بهطور کلی «فضاهایی که از نظر ساختاری و فرم به گونهای باشد که نمایانی آن به حداقل برسد، بهعلت در معرض دیدنبودن و ناپیدایی که اخفای آن را فراهم میکند، شرایط محیطی را بهصورت بالقوه جهت رفتار مجرمانه مساعد میسازد.» (صالحی؛ ۱۳۸۷: ۱)
- وجود فرورفتگیها و برآمدگیها (اختلاف سطح افقی)
- تورفتگی و عقبنشینی بدنه فضا (سطوح L , U شکل)
- وجود کنجها
- پوشش گیاهی انبوه
- فضاهای تاریک و فاقد نور
- عدم فرصتهای نظارتی (جهتگیری ساختمانها، کمی رفت و آمد، کمبود ساختمان)
- فرم برخی عناصر مصنوع مانند پل هوایی و ایستگاهها و پلهها
***
ادوین ساترلند، جرمشناس آمریکایی که یکی از نمایندگان این نظریه است، بیان میدارد که «اگر فردی در محیط مجاور خود در معرض عوامل جرمزا قرار گیرد تا غیر جرمزا، شانس و احتمال قانونشکنیاش افزایش مییابد. بهعلاوه او اظهار میدارد اشخاصی در معرض عوامل جرمزا واقع میشوند.
وجود بینظمی و درهمریختگی فضا هم به تئوری پنجره شکسته و هم به بینظمیهایی اشاره دارد که ناشی از عدم توجه و نظارت رسمی بر فضا است.
- گمنامی فضا (نداشتن علائم و تابلوهای شناسایی هویت)
- عدم هماهنگی و نظم در عبور و مرور (تداخل حرکت سواره و پیاده)
- وجود جملههای رکیک و ناهنجار روی دیوار
- وجود زباله رهاشده و یا فاضلاب جاری در محیط
- نمای نامتناسب ساختمانها (وجود پنجره شکسته و ظاهر آشفته)
وجود فضاهای بدون کارکرد و رهاشده به فضاهایی اشاره دارد که بهدلیل موقعیت و نوع عملکردشان، میتوانند محل مناسبی برای تجمع و حضور بزهکاران برای اعمال مجرمانه و یا اختفای آنان باشند.
- فضاهای بدون متولی و یا عدم حضور مالک
- ساختمانهای نیمهتمام و (فضای) رهاشده
- ساختمانهای متروکه
- فضاهای بدون کارکرد متناوب
کیفیت دسترسی فرم شبکه دسترسی و میزان نفوذپذیری
کنترل دسترسی به منظور جلوگیری از دسترسی با اهداف تبهکارانه، برای ایجاد احساس خطر در متجاوزان است. کنترل دسترسی فضاهای محلات مسکونی، فرصت و امکان دسترسی مجرمان را کاهش میدهد.» (Atlas,1991:1)
از دیدگاه فرضیه فضاهای قابل دفاع، توجه به این نکته حائز اهمیت است که آیا استفاده از خیابان باید محدود به ساکنین یک محله باشد، چون در غیر این صورت تعداد زیادی از افراد غریبه و غیرساکن از این دسترسیهای محلی استفاده میکنند. آمارها نشاندهنده این حقیقت است که افزایش افراد غیرساکن در خیابانها باعث افزایش جرایم خیابانی و در نتیجه ازدیاد مجرمین و قربانیان جرائم در جامعه میشود.
پایان پیام
کد خبر : 50616 ساعت خبر : 8:28 ق.ظ