ایران سومین آلودهکننده بزرگ هوا
پایگاه خبری گُلوَنی، محسن تیزهوش: سالهاست که یک زیبای آلاینده را دستکم گرفتهایم؛ ایران قربانی تغییرات اقلیمی است، این جمله را بارها شنیده و خواندهایم اما آیا سهم خود را در آلودگی کشور،منطقه و جهان محاسبه کردهایم؟ در حقیقت ایران در میان ده کشور آلوده کننده زمین ایستاده اما حاضر به کاهش تولید گازهای مخرب گلخانهای و موثر در تغییرات آب و هوایی نیست!
یک ایست قلبی و تمام، این یکی از تکراریترین جملههایی است که در علت مرگ شهروندان میشنویم؛ آن هنگام که آمار رسمی میگوید سالانه ۳۵ هزار انسان در ایران بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند! بدون شک توجه بیش از اندازه به صنایع آلاینده، تولید خودروهای غیر استاندارد و عدم قوانین موثر در کاهشِ انتشارِ آلایندهها و البته پافشاری بر ساختارهای کهنه و مخرب در دهههای گذشته تا به امروز شرایط را برای محیطزیست طبیعی و انسانی دشوار کرده است!
با نگاهی با مناطق جنوبی کشور به ویژه در استانهای خوزستان و بوشهر در خواهیم یافت که آلودگیهای مرتبط با نفت و گاز سبب تنشهای زیستی فراوانی در اکوسیستمهای خشکی و آبی آن مناطق شده است.
بر اساس آمارهای بانک جهانی میزان مشعلسوزی در ایران نسبت به سال ۲۰۱۵ حدود ۳۵ درصد افزایش یافته و به حدود ۱۶٫۴ میلیارد متر مکعب رسیده که در حقیقت حدود ۱۰ درصد کل مشعلسوزی جهان در ایران انجام میشود؛ این در حالی است که به گفته مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارسِ ایران ۷۵ درصد آلایندههای مشعلی دنیا را ۱۰ کشور تولید میکنند و ایران در این زمینه رتبه سوم جهان را در اختیار دارد!
ایران سومین آلودهکننده بزرگ هوا
از سوی دیگر ایران سالانه ۶۰۲ میلیون تن دیاکسیدکربن به خاطر سوزاندن فراوردههای نفتی و گازی وارد جو میکند که اثرات محیط زیستی آن تا سالها باقی مانده و خسارتهای اقتصادی و اجتماعی فراوانی را در پی خواهد داشت. طبق بررسیهای نشریه تخصصی «نچرال گس وورلد»،ایران سالانه ۳ میلیارد متر مکعب گاز فقط در پالایشگاههای پارس جنوبی میسوزاند و به هدر میدهد.
برای کنترل و کاهش این مشعل سوزی به میلیون ها دلار نیاز بوده و این طرح در صورت تامین بودجه زمان زیادی را به خود اختصاص میدهد؛ این در حالی است که ایرانِ امروز به یک تحول اساسی در بهرهبرداری از منابع با نگاه ویژه به شرایط اکولوژیکی نیاز دارد؛ اینک و با تداوم نگاه جاری، بر آمار مرگ و میر، کوچ های اجباری و گسترش فقر میافزایم!
از سوی دیگر، ما تالابهای خود را از دست داده و زمینهای کشاورزی بی بازده و سفرههای آب زیرزمینی آلوده و خالی شده را به آیندگان تحویل خواهیم داد! این تنها یک جمله نیست که برای فردای این سرزمین، نفت نمیتواند پایداری امنیت غذایی را تضمین کند.
پایان پیام