به گزارش پایگاه خبری گلونی، براساس آخرین سرشماری سال ۹۵؛ در حال حاضر ۲۵.۱ درصد (حدود ۱۰ میلیون نفر) از جمعیت زنان کل کشور را «دختران» جوان تشکیل میدهند؛ این در حالیست که ۴۲۶ هزار نفر از آنها که بالای ۴۰ سال سن دارند، دچار «تجرد قطعی» بوده و تاکنون ازدواج نکردهاند.
آمار رسمی همیشه ناامیدکننده است. جامعه مجازی پر از لطیفههایی با محوریت ازدواج دیر هنگام دهه شصتیهاست، اینکه آنها هنوز دنبال نیمه گمشده خود هستند یک واقعیت است. این آمار هم قرار نیست روند پیدا کردن این نیمه گمشده را تسریع کند. دهه شصتیها دنبال تکمیل کردن خود هستند، آنها دوران سخت جنگ و سونامی بیکاری را گذراندند حالا فهمیدند که باید خودشان دست بجنبانند، حتی وزات ورزش و جوانان و آن سازمان ملی جوانان سابق هم برایشان نسخهای ندارد، قطعیت درباره تجرد آنها و دهه پنجاهیها منصفانه نیست، شاید سالهای باروری را از دست دادهاند، اما ریسک ازدواجهای بیپایه و بدون تعهد قلبی را به جان نخریدند.
آنها بیشتر از هرکسی از دیدن طلاقهای یکماهه بعد از ازدواج به خودشان تلنگر میزنند و میخواهند جور بهتری زندگی کنند، اجازه نمیدهند سونامی ازدواج دهه هفتادیها غافلگیرشان کند، آنها محتاطانه از گوشه راست بزرگراه زندگی میرانند، آنقدر در حاشیه هستند که از هر تصادفی در امان باشند. بقایای دهه شصتیهایی که هنوز هم نیمه پر لیوان را میبینند، در صف وامهای ازدواج دنبال ضامن معتبر هستند، دنبال گواهی اشتغال، دنبال راست و ریس کردن کارهای بیمه بیکاری، آنها امیدوارانه با وصله و پینه از جانشان زندگی میکنند اما بخش زیادی از ما دهه شصتیها هنوز خودمان را نصف و نیمه باور کردیم، برای افتادن روی غلتک زندگی باید تحسین شویم و از حاشیه آمار به متن بیاییم، متن آماری که الهامبخش باشد، از انگ زدن به ما دست بردارید، از چسباندن عناوینی چون مجردان قطعی. بگذارید راهمان را در جامعه خودمان پیدا کنیم در این ۳۵ سال هم تقریباً همین کار را کردیم، بگذارید در آرامش دنبال رؤیاهای نصفه و نیمهمان باشیم.
پایان پیام