خانه » بزن، بزن، بزن به دماغش

بزن، بزن، بزن به دماغش

پایگاه خبری گلونی، حسین آخانی: خیلی تکان‌دهنده است. آنکه چوب به دست دارد نه یک جانی و قاتل و شکارچی بلکه ماموری است که برای حفاظت از نادرترین بقایای حیات وحش این سرزمین گمارده شده است.

قساوت و خشونت در مقابل یک توله خرس و قتل آن از طرف ماموران محیط زیست استان گلستان ادامه سناریوهای پیوسته‌ای است که مدیران این استان بدون کوچکترین حس مسئولیتی نسبت به پاسداری از گلستان ایران، افتاده‌اند به جان این خطه از کشور تا آن را شبیه بقیه ایران کنند. کویر و پر از زباله و دود و گرد و خاک.

آنانی که جنگل‌های منطقه را با اره‌های برقی قتل عام می‌کنند، آنانی که پلنگ در اسارت را با افتضاح رها کرده و مرگش را پنهان کردند، آنانی که آب میانکاله را با سدهای فراوان بستند و حالا تز لایروبی می‌دهند، آنانی که بعد از سیل ۸۰ پارک گلستان به جان جنگل‌های منطقه افتادند تا شکم کارخانه نئوپان سازی گرگان را پر کنند، آنانی که اطراف پارک گلستان خندق کندند و دشت میزابایلو را شخم زدند تا توجیهی برای جابجایی مشتی اسکناس بتراشند، آنانی که جاده گلستان را از ۸ متر به ۵۰ متر تعریض کردند، آنانی که سال‌هاست در کمین‌اند تا آشوراده را هولوپی بالا بکشند و به بهانه گردشگری تنها مامن پرندگان شرق خزر و زیستگاه فوک خزری و ماهیان خاویاری را با فاضلاب و پلاستیک و ساختمان جایگزین کنند، آنانی که برای تله کابین‌سازی در جنگل از هیچ تلاشی فرو گذار نیستند، آنانی که پتروشیمی در ترکمن صحرا بنا گذاشتند، آنانی که زیباترین تالاب ساحلی ایران را در گمیشان با احداث کانال پرورش میگو به بیابان تبدیل کردند، آنانی که نهارخوران را حیات خلوت ویلاهای میلیاردی خود کرده‌اند، آنها به یک کلام لایق پاسداری از گلستان ایران نیستند.

ما وظیفه داریم از آنها به دادگاه شکایت کنیم و بستانیم حق امروز و فردای این خاک را طبق اصل ۵۰ قانون اساسی. از آقای روحانی هم بخواهیم که مدیریت این استان را به مقاماتی شایسته بگمارد که بدانند ارزش این سرزمین سبز را، تا آیندگان مجبور نباشند در افسانه‌ها دنبال گلستان بگردند.

پایان پیام

اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
به بالا بروید