درباره گربه هانیه توسلی
به هر حال گربه خودش بوده است. صفحه هم صفحه خودش است. به من و شما چه؟
نکته اما در بلاغت است. نوشتن این جملههای احساسی درباره یک گربه در محیط عمومی از بلاغت به دور است. چون برخی درکش نمیکنند و برخی به سخرهاش میگیرند.
پایگاه خبری گلونی، رضا ساکی: گمان نمیکنم کسی باشد که در کودکی برای قناری، جوجه، مرغ، کبوتر، گنجشک و… از دست رفتهاش گریه نکرده باشد. خودم یادم هست پدرم یک کبک برایم از کوهستان خرمآباد آورده بود. چند ماه کبک را داشتم اما عاقبت یک روز مرد تا یک ماه برایش گریه کنم. هر روز جلوی قفس آن پرنده زیبا مینشستم و بغض میکردم.
پس اندوه خانم توسلی نباید چیز غریبی باشد. کموبیش همه چنین تجربهای داریم اما از کودکی به بعد شاید دیگر تجربهاش نکردهایم. هنرمندان اما شاید در بیان احساس راحتتر هستند و هنوز احساس کودکی را با خود به دوش میکشند. پس این اندوه، چیز غریب و عجیبی نیست.
نکته اما در بلاغت است. نوشتن این جملههای احساسی درباره یک گربه در محیط عمومی از بلاغت به دور است. چون برخی درکش نمیکنند و برخی به سخرهاش میگیرند.
به هر حال گربه خودش بوده است. صفحه هم صفحه خودش است. به من و شما چه؟
درباره گربه هانیه توسلی
پایان پیام