یک فعال محیط زیست گفت: راهکار برونرفت از وضعیت کنونی فریدونکنار اجرای قانون است؛ اجرای قانون یک شرط بسیار مهم دارد و آن هم معرفی متخلفان به مراکز قضایی است. اتفاقی که تا به امروز در مورد یک نفر متخلف، حتی به صورت نمایشی و نمادین اتفاق نیفتاده است.
به گزارش خبرنگار گلونی محمدعلی اللهقلی فعال محیط زیست در نشست «مهماننوازی با دام و تفنگ: واکاوی علل کشتار پرندگان مهاجر» گفت: به واسطه بازاری که در شهر فریدونکنار وجود دارد، ما همه نام فریدونکنار را زیاد شنیدهایم و دیگر فریدونکنار نام آشنایی شده و متاسفانه با کشتار پرندهها گره خورده است اما فریدونکنار یک منطقه نیست، فریدونکنار، اِزباران و سُرخرود سه منطقه است که کاملا به هم متصل هستند و پرندههای این سه منطقه مشترک هستند، صیادانش مشترک هستند، مکانیزمهای صیدشان مشترک است و بازارشان هم مشترک است و آن بازار در شهر فریدونکنار قرار دارد.
اللهقلی توضیح داد: این تاکید من دلایلی دارد. منطقه فریدونکنار، ازباران و سرخرود، یک منطقه جلگهای آبگیر است که با تغییر فصل و آبگیریهایی که آنجا میشود، تبدیل به یک تالاب میشود. این کاربری در حال حاضر کاملا تغییر کرده، بخش بزرگی از آن مسکونی شده، شهرکهای بزرگی که آنجا هست مثل شهرک دریاکنار، شهرک خزرشهر، مثل خانه دریا، و مسکونی شده و اینها باقیمانده آن جلگهای است که زمانی زیستگاه ببر خزری هم آنجا بوده است.
وی تصریح کرد: در حافظه ژنتیکی پرندهها، این منطقه هنوز یک زیستگاه قدیمی و دیرینه و مهم و استراتژیک است. میزان پرندهای که در طی یک روز بهصورت سلاخیشده و کشته در بازار فریدونکنار ارائه میشود بیش از جمعیت همان گونهها در یک تالاب شناختهشده کشور است. یعنی شما حساب کنید چه جمعیت عظیمی از پرندههای مهاجر به این منطقه هر سال مهاجرت میکنند؛ بیشمار، غیرقابل تصور و فقط با روشهایی که بر اساس تخمین ما میتوانیم بگوییم از این نمونه چه تعداد به آن منطقه میآید.
این فعال محیط زیست افزود: دوماها، آیشهایی که پنج تا از آنها در فریدونکنار و ازباران و سرخرود وجود دارد، تنها باقیمانده محلهایی هستند که پرندگان میتوانند هنوز بهعنوان یک منطقه امن از آن استفاده کنند. این مناطق هم در نیمه اول سال (بهار و تابستان) زیر کشت میروند و در واقع از اواسط پاییز آیش میشوند و پرندهها میآیند و آنجا زمستانگذرانی میکنند.
اللهقلی توضیحداد: صید دوما، صید قدیمی آنجا است و اسنادی هم از آن وجود دارد؛ آخرین اسنادی که به آن رسیدیم، ۶۰ سال قدمت این دوما و این روش را تایید میکند اما طبیعتا ممکن است بیشتر از ۶۰ سال باشد. با این حال ۱۵ سال پیش یک روش دیگر ابداع شد که این روش تقریبا دیگر دوما را منقرض کرده و روش سنتی را تقریبا از بین برده است. چرا؟ برای اینکه میزان صیدی که با روش جدید اتفاق میافتد، اصلا قابل مقایسه با روش دوماً نیست. علاوه بر اینکه در روش جدید دیگر گزینشی هم وجود ندارد و تمام پرندگانی که آنجا وجود دارند، صغیر و کبیر صید میشوند؛ حتی پرندههای شکاری البته به روشهای دیگر غیر از کرس، چون کرس مبتنی بر دانه است صید میشود.
وی تأکید کرد: روش شبدام یا روش تورهای هوایی هم تغییر کرده است. میدانیم که شبدام فقط مخصوص صید چنگر است، شبدامهایی مخصوص مرغابیها، شبدامی که به آن غازدام گفته میشود و شبدامی که به آن گِذِر گفته میشود که یک شبدام ثابت است و پایههایش تغییر نمیکنند و همیشه در یک محله نصب است. خلاصه امر اینکه صید روز، شامل دوما که صید سنتی و مورد تایید است و کرس و صید شب، این منطقه را تبدیل به ۲۵ ساعت صید در یک منطقه کرده است و یک بازاری که این بازار هر پرندهای را برای شما تبدیل به پول میکند، از شما میخرد و میفروشد.
این فعال محیط زیست تصریح کرد: این بازار یک رقابت بزرگ و غیر قابل تصور برای شکار در مازندران به وجود آورده است. همه میخواهند به نوعی از این بازار استفاده کنند. اگر در همین نشست یک نفر گنجشک میخرید، باور کنید چند نفر از ما چند تا گنجشک گرفته بودیم و آورده بودیم به او بفروشیم. چرا ما نباید انتظار داشته باشیم که یک بازاری در شهر فریدونکنار شکل بگیرد وقتی شما یک ترمز میکنی، کیسه را میگذاری جلو و یک میلیون تومان پول میدهی و خداحافظ! ۱۰ تا ۲۰ درصد هم به قیمت آن اضافه و فروخته میشود. این باعث شده که همه به این حرکت روی بیاورند.
اللهقلی یادآوری کرد: حتی یک نماینده مجلس، یعنی کسی که قانونگذار است، از مجری قانون میخواهد قانون را انجام ندهد. مجلس شورای اسلامی که خودش قانونگذار است، نمایندهاش میآید و به سازمان محیط زیست میگوید قانون را انجام نده. رئیس دادگستری استان که رئیس شورای حفظ بیتالمال است، در جلسه شورای تامین استان که رئیس سازمان محیط زیست امسال دوباره به وزیر کشور نامهاش را زدهاند، شرکت نمیکند. وقتی که دادستان استان در یک جلسهای شرکت نمیکند، کسی که سمت شورای حفظ بیتالمال را دارد، آن جلسه شورای تامین استان، مصوبهای نخواهد داشت؛ در نتیجه تشکیل شده، ولی مصوبهای ندارد.
وی ادامه داد: نیروی انتظامی موظف نیست که با سازمان محیط زیست در این شرایط همکاری داشته باشد، چون از نظر قانونی هم به نیروی انتظامی ابلاغ نشده است. علاوه بر اینکه یگان انتظامی در سازمان، نماینده ناجا است؛ فرمانده یگان ما در سازمان محیط زیست، نماینده ناجا هستند. یعنی این ارتباطات وجود دارد، اما فریدونکنار در دایره گیر کرده است. رئیس دادگستری استان، فریدونکناری است.
این فعال محیط زیست گفت: نماینده مجلس تمامقد میگوید اینها یکسری آدم بدبخت و ضعیف هستند که اگر پرنده نکُشند، میمیرند، لنگ میمانند. آن زمانی که هنوز روشهای جدید صید ابداع نشده بود، چطور پس اینها بیمعیشت نمانده بودند، علاوه بر اینکه اصلا یک دروغ است که شما فکر کنید که شغل اول این افراد، صید پرنده است. سازمان محیط زیست صید سنتی را قبول دارد، از آن گذشته آبگیر فریدونکنار، ازباران و سرخرود، در نتیجه یک لازم و ملزوم وجود دارد؛ صید و حفظ یک زیستگاهی که میلیونها پرندهها از آن استفاده میکنند، اما روش جدید اینجا را تبدیل به یک گردباد کرده که شاید اصلاً بهتر باشد تالاب بیست و دوم کنوانسیون رامسر سایت را حذف کنیم و بگوییم ۸۰ درصد تالابهای ایران طبق آمار سازمان محیط زیست خشک شده، بیابان شده، تبدیل به کانال ریزگرد شده، در شمال کشور تالابهای استان گلستان همه بیابان شده، در مرکز ایران همه بیابان شده، در استان فارس ۱۲ تا تالاب بیابان شده، نه پریشانی مانده، نه ارومیهای مانده، نه مهارلویی مانده، نه بختگانی مانده؛ هیچ چیز نمانده، از همین ۲۰ درصدی هم که باقی مانده، این یکی را هم حذف کنیم، چرا؟ چون پرندگان مهاجر غرب آسیا دارد از بین میرود.
اللهقلی توضیح داد: مطالعهای انجام شده که سال ۲۰۱۸ نتیجهاش منتشر میشود و این مطالعه میگوید ما در جهان رکورددار کشتار پرندگان هستیم. یک آبروریزی ملی که یک عده از آن استفاده میکنند. ولی این مسئله اینقدر پیچ و خم دارد. پروژه درنای سیبری با یک بودجه یک میلیون و دویست هزار دلاری آنجا برای پنج هزار هکتار شروع شد؛ در حالی که پروژه یوزپلنگ برای سه میلیون هکتار زیستگاههای بیابانی یوزپلنگ ایران با یک میلیون دلار شروع شد. پروژه درنای سیبری با یک میلیون و دویست هزار دلار، شروع شد، و درنای سیبری منقرض شد؛ نتیجهاش چه شد؟ هزاران گره کوری که امروز غاز پیشانی سفید کوچک، اردک سرسفید، اردک بلوطی، و انواع پرندههای شکاری درگیر آن هستند. برای اینکه فقط موضوع ما پرندگان آبزی نیستند، وقتی این خیل عظیم پرندهها میآید، انواع عقابها، انواع شاهینها، انواع جغدها، و به طور کلی یک اکوسیستم با پدیده ناشناخته مهاجرت حرکت میکند پ آنها همهشان درگیر یک سرنوشت مبهم هستند.
وی درباره راه برونرفت از این وضعیت گفت: سالهاست که کار میشود و گزینههای زیادی هم مطرح بوده است. من فکر میکنم خیلی کوتاه و خیلی ساده راهکار برونرفت از این وضعیت برای این منطقه اجرای قانون است؛ به همین راحتی و به همین سادگی. اجرای قانون یک شرط بسیار مهم دارد و آن هم اجرای قانون و معرفی متخلفان به مراکز قضایی است. اتفاقی که تا به امروز در مورد یک نفر متخلف، حتی به صورت نمایشی و نمادین اتفاق نیفتاده است.
این فعال محیط زیست تأکید کرد: حتی یک نفر متخلف در رابطه با این بازار تا حالا به مراجع قضایی معرفی نشده است. در چنین شرایطی بازدارندگی وجود ندارد. برنج آستانه به لطف پرندگان امیرکلایه، سلکه و انزلی و بوجاق بهترین برنج ایران است، برنج فریدونکنار، ازباران و سرخرود به خاطر پرندههای مهاجر در مازندران بهترین برنج است. برای این که این عرصه تالابی را حفظ کنیم الان تلاش میکنند و یک منطقهای را آیش میکنند، پرندهها میآیند در آن منطقه زمستانگذرانی میکنند، و یک جمعیت محدود و مشخصی را به روش صید سنتی برداشت میکنند. اتفاقی که در این آیش میافتد، اگر ما صید غیرقانونی نداشته باشیم، آن است که این عده از پرندگان که صید نمیشوند و برمیگردند به زیستگاههای جوجهآوریشان که در سراسر کره شمالی یعنی از شمال غرب کشورهای اسکاندیناوی تا شمال هند و شمال چین است. این عرض بزرگ جغرافیایی، یکی از مهمترین کوریدورهای مهاجرتیاش به ایران میآید. این بخش از پرندگان که صید نمیشوند، زمانی که برمیگردند به زیستگاه جوجهآوری، چون آیش امنی داشتند، چون تغذیه کردند، چون دائما به سمتشان تیر شلیک نکردند و مجبور به جابجایی بودند، میتوانند تولید مثل متفاوتی داشته باشند. این تفاوتی است که در یک تالابی که دائما تیراندازی است با دامگاه وجود دارد.
اللهقلی ادامه داد: در آن منطقه این پرندگان اگرچه آبشش ندارند، ولی به شدت نیازمند آب هستند. فقط در آب تنفس نمیکنند، اما زندگیشان وابسته به آب است. زمانی که این پرنده پرواز میکند، دوباره باید بیاید و در آب بنشیند. وقتی پرنده جای امن نداشته باشد، ضعیف میشود. این مدت زمستان اگر بتواند خودش را برساند به عرضهای شمالی، باز هم تولید مثل نمیتواند بکند.
وی توضیح داد: دامگاهها در شرایطی که صید قانونی داشته باشند، این امکان را فراهم میکنند که جمعیت و پرندهها رشد مثبت داشته باشند. یک بخشی از آنها هم صید میشوند که در روش سنتی در این روش خاص از گونه سرسبز است. گونه سرسبز فعلا پرنده در خطری نیست، ولی با این ادامه رویه احتمالا چند وقت دیگر این پرونده هم در لیست IUCN میآید. صید سنتی که حفظ شود، گردشگری هم وارد منطقه میشود. آن وقت درآمد حاصل از گردشگری نصیب ۶۰ هزار نفر مردم فریدونکنار، ازباران و سرخرود میشود، نه چهارصد یا پانصد نفر عده خاص. این عده خاص میگویند اگر ما پرنده نکُشیم، میمیریم، ولی اگر گردشگری بیاید، برای همه مردم میآید.
این فعال محیط زیست تصریح کرد: گردشگری که برای طبیعت است، با گردشگری شب عید و آخر شهریور شمال ایران فرق دارد. تا همین الانش هم برای قوهای سرخرود ما ثابت کردیم که در همین منطقه میشود هفتهای چند هزار نفر بیایند و این منطقه را ببینند و از آن مردم خرید کنند. یک کسی نهال میفروشد، یک کسی میآید آش میفروشد، یکی میآید پشمک میفروشد. اگر سرخرود آمده باشید، این صحنه را میبینید. این اتفاق و پتانسیل فقط در شمال ایران است با توجه به شرایط طبیعی.
وی در پایان تأکید کرد: اجرای قانون، معرفی متخلفان به مراجع قضایی، مشکل را حل میکند. اصلا نیازی به شورای تامین هم نداریم. سنگ بزرگ علامت نزدن است. دریاچه ارومیه یکشبه آب نمیشود، آب خزر را هم نمیشود مثل شلنگ آورد گذاشت ارومیه و یکشبه پرش کرد؛ فرایندهای طبیعی یکشبه اتفاق نیفتادند که یکشبه برعکس شوند، ولی با یک راهکارهای ساده و بدون ریخت و پاش، مثل کاری که برای آبخوانداری میشود انجام داد و ایران را از این وضعیت خشکسالی وحشتناک نجات داد برای اینجا هم تنها راه حل اجرای قانون است.
پایان پیام