شاهنامه خاطره جمعی ایرانیان است
به گزارش گلونی، شاهرخ مسکوب نوشته است: به خلاف حماسههایی چون مهابهاراتا، ایلیاد و اودیسه، نیبلونگن لید و… ، شاهنامه حماسهای «ملی» است، نه فقط برای آنکه در جنگ و صلح، تاریخ ملی ایران را میسراید یا میستاید.
پیش از این نیز خداینامکها، «دفتر»های باستان و شاهنامهها بودند، اما نماندند، زیرا اثری از اینگونه نداشتند.
نبوغ فردوسی داستانها و گزارشهای گوناگون را چنان در هم پیوست که سراسر «تاریخ» ایران را در سراسر «جغرافیای» ایران فرهنگی ـ نه سیاسی ـ در برگرفت.
فردوسی آنچه را که سزاوار میدانست و میپسندید از شاهنامه ابومنصوری و جاهای دیگر برگزید و تاریخ ملی ایران را فراهم آورد.
او آگاهانه پشت سر را مینگریست تا راه ناهموار پیش رو را بیابد. بدین گونه گذشته به خدمت حال و آینده درآمد، تاریخ نقشی دگرگونه یافت، «ملیت» داستانی رفتگان جلوه گاه هویت ملی آیندگان و سرگذشت حماسی پیشینیان، زاد راه نیامدگان شد.
نگارنده شاهنامه ویراستار تاریخ خود است، آن را کم و زیاد و تدوین میکند، چرا که گزینشی در کار دارد. از این گذشته، خود میداند که ساخت و پرداخت او محل چون و چراست و میگوید:
خردمند کین داستان بشنود
به دانش گراید بدین نگرود
شاهنامه خاطره جمعی ایرانیان است
خردمندان را به دانشی که دارند حوالت میدهد تا به یاری آن رمز داستانهای این «تاریخ» را بگشایند و معنا را دریابند. فردوسی در گزینش خود اسیر رویدادها نشد، او راز تاریخ را در رمز داستانهای تمثیلی برگزید و خاطره جمعی ما را سرود.
نشانههای تمدن شبانی و کشاورزی که در اوستا میبینیم، به گونهای دیگر در شاهنامه تبلور مییابد. تمدنی که در شاهنامه جاری است، چه در دوره حماسی، چه در دوره تاریخی (ساسانیان) دارای نشانههای یک تمدن دهقانی است متعلق به آزادگان که اشرافیتی خودفرمان و استوار بر زمین بود.
آزادگان دارای اراده آزاد بودند و ارادهشان بر اجتماع روا بود. اراده ای که تبلورش را بیش از هر جای دیگر در حماسه میبینیم و در جنگ تن به تن.
دودمانهای پهلوانی گودرزیان، نوذریان و سیستانیها (نریمان و زال و رستم) یا دودمان پیران ویسه در شاهنامه معادل تاریخی دودمانهای هفتگانهای است که از زمان هخامنشیان واقعیت تاریخی داشتند و هر کدام بر سرزمینی حکمروایی میکردند.
این دودمانهای زمیندار دارای ارزشهای اخلاقی خاص خود بودند، همان ارزشهایی که در شاهنامه نیز متبلور است و میتوان از آنها زیر عنوان «اصلها و ارزشهای اخلاقی جنگ» یاد کرد.
قسمتهای دیگر را اینجا بخوانید
پایان پیام