اورژانسی‌ها نخوانند

اورژانسی‌ها نخوانند

پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: داخل یه سالن ورزشی داشتیم فوتسال بازی می‌کردیم که یکی از رفیق‌هامون خورد زمین و به شدت مصدوم شد. طوری که اصلا نمی‌تونست تکون بخوره. از شدت درد می‌لرزید و بدنش یخ کرده بود. من هم با دست‌پاچگی زنگ زدم به اورژانس. اپراتور اورژانس گفت: لطفاً آرامش خودتون رو حفظ کنید و بفرمایید چه اتفاقی افتاده. ماجرا رو براش تعریف کردم. گفت: ازش بپرس پاش درد می‌کنه؟ با ناراحتی گفتم: اره درد می‌کنه که زنگ زدیم به شما. یهو با عصبانیت گفت: گفتم ازش بپرس. از رفیق‌مون پرسیدم پات درد می‌کنه؟ اون بنده خدا هم با تکون دادن سر تایید کرد که پاش درد می‌کنه. به اپراتور گفتم: میگه آره درد می‌کنه. اپراتور گفت: من که صدایی نشنیدم زرنگ. گفتم به خدا سرش رو تکون داد گفت آره درد می‌کنه. اپراتور گفت: باشه حالا. ازش بپرس انگشت پاش رو می‌تونه تکون بده. از رفیق‌مون پرسیدم انگشت پات رو می‌تونی تکون بدی؟ اون بنده خدا هم امتحان کرد و با تکون دادن سرش تایید کرد که می‌تونه انگشت پاش رو تکون بده. به اپراتور گفتم آره می‌تونه تکون بده. اپراتور با بی‌خیالی گفت: پس مورد شما اورژانسی نیست. یا کولش کنید ببریتش خونه یا از ۱۱۸ شماره‌ی امداد در منزل رو بگیرید، زنگ بزنید بیان درمانش کنن. بیب بیب بیب… قطع کرد.

اورژانسی‌ها نخوانند

با عصبانیت یه بار دیگه شماره اورژانس رو گرفتم و این‌بار خیلی محکم و جدی جریان رو تعریف کردم. اپراتور خیلی بی‌حال گفت: استخونش زده بیرون؟ گفتم نه. گفت: خون‌ریزی شدید داره؟ گفتم نه. گفت: اون هیچ مرگش نیست. خودش رو زده به موش‌مردگی. ناموساً یه لگد بزن به باسنس، اگه بلند نشد با لگد نرفت تو شکمت، هرچی می‌خوای بگو. گفتم: آقا تو رو خدا کمک کنید این بنده خدا خیلی درد داره. طرف با بی‌خیالی گفت: حالا سالن رو جلسه‌ای چند کرایه کردید؟ یار کم دارید ما هم یه تیم بدیم؟ با ناراحتی گوشی رو قطع کردم.

چند دقیقه‌ی بعد یکی دیگه از رفیق‌هامون زنگ زد به اورژانس و با کلی داد و بی‌داد و بد و بیراه راضی‌شون کرد و اومدن رفیق ما رو بردن بیمارستان. اون‌جا هم معلوم شد بنده‌خدا لگنش شکسته و چند ماه باید بستری باشه. بعد از این اتفاق فکر می‌کردم اورژانس کشورمون وضعیت خیلی خوبی نداره تا اینکه رفتیم بیمارستان ملاقات رفیق‌مون و بهش گفتیم دکترت رو دیدی؟ چی گفت؟ رفیق‌مون هم گفت: من تا حالا دکتر رو ندیدم. با تعجب پرسیدیم پس کی بهت گفته لگنت شکسته؟ گفت: عکس‌های رادیولوژی رو برای دکتر تلگرام کردن اون هم چندتا استیکر «یا ابوالفضل» گذاشته و زیرش نوشته این که لگنش شکسته. گفتبم پس چرا این‌قدر دیر جواب داده؟ گفت: پرستار گفته آقای دکتر عکس‌های رادیولوژی رو می‌ذاره اینستاگرام، هر کدوم بیشتر لایک خورد اون رو اول درمان می‌کنه.

اون‌جا بود که فهمیدم کل سیستم بهداشت و درمان ما هماهنگ و یک دست دارن خدمت‌رسانی می‌کنن.

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

پایان پیام

کد خبر : 58123 ساعت خبر : 12:23 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=58123
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات