دنیایی سردرگم میان خواب و عالم واقع

دنیایی سردرگم میان خواب و عالم واقع

شهرام اشرف ابیانه: روایتی مالیخولیایی از نمایشی شاید هرگز اجرانشده در سالنی که شاید تماشاگری در آن نبود. درباره نمایش «این یک پیپ نیست». نمایشی از سید محمد مساوات.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، «این یک پیپ نیست». ما هم در حال تماشای یک نمایش نیستیم. در یک خواب جمعی گرفتار شده‌ایم. خوابی که هنرمند برایمان تدارک دیده تا برداشت ما از واقعیت را به چالش بکشد.

در بروشور نمایش آمده (هر چیزی که می‌بینیم چیز دیگری را پنهان می‌کنم). آنچه می‌بینیم نشانه آنچه باید باشد نیست. آنچه هم می‌بینیم نشانه چیزی که تصور می‌کنیم نیست. واقعیت چیزی است فرار که به چنگ نمیاید. شاید که اصلا وجود نداشته باشد. یا اگر هم هست آن چیزی که ما فکر می‌کنیم نیست.

نمایش حیرت انگیز محمد مساوات درباره این چیزها است. شاید هم درباره چیزهایی است که در یک نمایش عادی نمیتوان به صحنه برد.

همه چیز این نمایش غریب به هیجان مان میاورد. از فرط آنکه خلاقیت هنرمند در آن زنده و پویا است. از صدایی که هنگام ورود به سالن از بلندگوها پخش میشود و باند صوتی یک فیلم سینمایی قدیمی خارجی را تداعی می‌کنم؛ زبانی که نمیشناسیم و میتواند هر زبان خارجی شناخته شده ای باشد تا صحنه ای ساخته شده پشت دیواری شیشه ای که آکواریومی انسانی را تداعی می‌کنم. ‌‌‌صحنه ای که قرار است اتاق های مختلف یک خانه باشد. در عین حال یادآور یک دنیای دوگانه موازی رازآمیز.

دنیایی سردرگم میان خواب و عالم واقع

طراحی صحنه شبیه کتاب بازی است در حال خواندن، همراه توضیح صحنه ای که روی نواری الکترونیکی آنچه باید ببینیم و آنچه می‌بینیم و هر چیز دیدنی و نادیدنی را برایمان بازگو می‌کنم. توضیح صحنه با آن بازیگوشی های گه کاه طنازانه اش تبدیل شده به یکی از کاراکترهای نمایش. کاراکتری که یک بازی خیالی در پیش گرفته. با پازلهایی که سر و ته چیده شده اند.

فقط هم این نیست. صدای صحنه، آنچه از بلندگوها پخش میشود، چیزی شبیه باند صوتی یک فیلم خارجی است با دوبله همزمان.

واقعیت پیش رو چیزی است دستکاری شده. چیزی که پانویس های صوتی و نوشتاری بزکش کرده و از آن چیزی ساخته که نمیتوان بازش شناخت.

 دنیایی است سردرگم میان خواب و عالم واقع. دنیایی با منطقی از هم پاشیده. کابوسی که گرفتارمان کرده و همه جور راه فراری را بسته.

جز آنکه تماشاگر نمایشی باشیم که چنین دنیای را به سخره گرفته. از آن گروتسکی ساخته که از آنسوی دیواری شیشه ای میتوان بازش شناخت و تفسیری شخصی از آن داشت.

این همه البته در حالی ممکن است که واقعا تماشاگر این نمایش باشیم. توضیح صحنه پایانی بهمان یادآور میشود این نمایش برای تماشاگری اجرا شده که شاید اصلا شما نباشید.

به این همه نمیتوان رسید مگر در هیجان انگیز ترین تجربه تئاتری که شاید تا به حال داشته اید. تجربه ای که بنا به عنوانش برداشت آزادی است از نقاشی معروف رنه مارگریت، نقاش سورئالیست بلژیکی و رساله فلسفی میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی. این همه در آمیخته با یک داستان پلیسی راز آمیز درباره یک دنیای دیوانه دیوانه دیوانه دنیایی آسیب دیده از جنونی نابهنگام به روایت نمایشی شاید هرگز اجرانشده در سالنی که شاید تماشاگری در آن نبود.

پایان پیام

کد خبر : 61049 ساعت خبر : 1:10 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=61049
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات