وزیر شعار هم محافظ داشت

«همواره در موضع حفاظت از شخصیت مسائل سیاسی هم دخیل هستند. بنابراین محتمل است برخی از شخصیت‎ها که در حال حاضر هیچ‌ مسئولیتی ندارند با در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی مورد حفاظت قرار گیرند. به‌ طور مثال برای رئیس دولت اصلاحات چنین عمل می‎شود زیرا امکان دارد دشمن درباره او اقدامی انجام دهد که بخواهد آن را پای نظام بنویسد. بنابراین ملاحظات سیاسی و عقل حکم می‎کند برای آن که هزینه‎ای به نظام تحمیل نشود ایشان همواره تحت حفاظت باشند.»

به گزارش پایگاه خبری گلونی، روزنامه آرمان نوشت: «دبیر شورای عالی امنیت ملی در نشست تخصصی انعکاس موازین حقوق بشری ایران گفت: «مسئولان کشور هیچ‌ نیازی به محافظ نداشته و در امنیت کامل قرار دارند.» درباره ‌این دیدگاه سرتیم حفاظتی سابق مرحوم آیت‌ا… هاشمی رفسنجانی با «تدبیر۲۴» گفت‌وگو کرد که به دلیل آن چه حفظ مسائل امنیتی عنوان شده، از ذکر نام ایشان خودداری شده است. در ادامه ‌این گفت‌وگو را می‌خوانید.

آقای شمخانی در نشستی نسبت به حفاظت از شخصیت‎ها انتقاداتی را مطرح کرد. این حافظت‎ها به چه شکلی انجام می‌شود؟

پس از انقلاب بحث حفاظت از شخصیت‎ها و اماکن به دلیل شخصیت و نوع مسئولیتی که بر عهده داشتند، مشخص شد. صحبت‌های آقای شمخانی از این جهت که کارحفاظتی هزینه به‌ دنبال دارد، کاملا درست است اما حتما می‌داند که بر اساس مصوبه شاک (شورای امنیت کشور) تصمیم گرفته می‌شود چه کسانی به دلیل تهدیدها نیازمند حفاظت هستند. البته در اوایل انقلاب به دلیل وجود خطرات زیادی که به‌ خاطر در اختیار داشتن اسلحه در دست مردم وجود داشت، به‌ صورت بی‌‎رویه این حفاظت‎ها صورت می‎گرفت؛ به نحوی که حتی آقای مرتضایی‌فر (وزیر شعار) هم محافظ داشت. اما در شرایط فعلی این سوال مطرح می‎شود که آیا شهردار یا رئیس شورای شهر هم به محافظ نیاز دارند؟ در این موارد آقای شمخانی درست می‎گوید. برای برخی صرفا وجود یک راننده مسلح که آموزش لازم را دیده باشد، کفایت می‎کند. برخی از مسئولان در چارچوب حیطه وظایف‎شان تنها اسکورت نیاز دارند. برخی دیگر هم در محل کار یا منزل از نیروهای محافظ استفاده می‎کنند که بهترین تنظیم‎کننده در این ‎باره شورای امنیت کشور است. حتی شخصیت‎هایی هم هستند که در حال حاضر فاقد مسئولیت هستند ولی از آنها حفاظت صورت می‎گیرد. پس همان‌ طور که در بالا اشاره کردم برمبنای مصوبه شاک به این افراد نیرو می‎دهند زیرا احتمال تهدید درباره آنها وجود دارد. البته در کشور ما امنیت بالاست ولی این که حادثه‎ای مانند مرقد یا مجلس پیش آید، محتمل است. درست است که همه محافظ‎ها تشریفاتی نیستند اما حضور محافظ در کنار شخصیت پرستیژ به حساب می‎آید و حضور محافظ به نوعی به‌ دلیل اهمیت جایگاه فردی یا حقوقی او انجام می‎شود. البته مساله فوق در کشورهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. به‌ طور نمونه در عراق یا افغانستان مساله حفاظت از شخصیت‎ها بسیار شدیدتر از ایران است اما در کشورهای دیگری مانند سوئیس یا سوئد از آنجا که امنیت بسیار بالایی حاکم است، حتی شاید از نخست‎وزیر هم حفاظت صورت نگیرد.

مولفه‎هایی که در ایران برای داشتن محافظ در نظر گرفته شده، چیست؟

تنها مولفه تهدید است. دانشمندان کشور تهدید می‎شوند و نمونه ترور آنها به‌ خاطر تخصص و فعالیت‎های که در حوزه انرژی اتمی انجام می‎دهند وجود دارد، البته از دانشمندان وزارت دفاع یا انرژی اتمی با بودجه سازمان خودشان محافظت صورت می‎گیرد.

در گفته‎هایتان اشاره کردید که برخی از آقایان که مسئولیتی در حال حاضر ندارند از محافظ برخوردارند. دلیل این اصرار چیست؟

شاید خود این افراد به داشتن محافظ رضایت نداشته باشند. حتی در اوایل انقلاب بسیاری از شخصیت‎ها در برابر این امر به‌ هر دلیل (هزینه یا کنترل) مقاومت به خرج می‎دادند زیرا هر جایی که قصد رفتن داشتند، محافظ متوجه می‎شد و به همین دلیل برخی از آنان پنجشنبه، جمعه محافظ خود را مرخص می‌کردند. البته در بسیاری از مکان‌ها محافظان همراه با شخصیت هستند زیرا آموزش‎های لازم در رابطه با اطفای حریق یا بهداری دیده‎اند که در صورت بروز حادثه‎ای می‎توانند کمک‎های اولیه را ارائه دهند ولی در کشور ما متاسفانه از ابتدا کاری انجام شد که امروز به این مرحله رسیده و با وجود هزینه‌بر بودن، نمی‎توان آن را به‌ طور کلی منتفی کرد.

آقای شمخانی که محافظان شخصیت‎ها را مورد نقد قرار داده‌اند، زمانی که خود به خارج از منزل مانند پارک یا کوه می‎روند، آیا واقعا از محافظ بهره نمی‎برد؟

آقای شمخانی و تیم حفاظتی ایشان را از نزدیک می‎شناسم. پارکی در کنار منزل ایشان واقع شده و وقتی قصد خروج دارند به‌ طور کامل پوشش داده می‎شود. البته شاید به‌ طور محسوس نباشند ولی این کار صورت می‎گیرد. در راهپیمایی‎ها دقت کنید محافظ‎ها در کنار ایشان قرار دارند.

اصلا چرا ایشان این موضوع را مطرح کرده است؟

به‌ نظرم بهتر بود آقای شمخانی بحث را این‌ گونه مطرح می‎کرد، که به‌ دلیل وجود امنیت در کشور و برای جلوگیری از هزینه‎های بالا می‎خواهم زمینه‎ای فراهم شود تا تیم حفاظتی در برخی از اماکن من را همراهی نکنند. چون به‌ هر حال محل اقامت و منزل ایشان حفاظت می‎شود، در ترددها هم از محافظ استفاده می‎کند. الان حتی برای یک رئیس شورای شهر هم محافظ، گشت، دوربین در منزل کار گذاشته می‎شود و یک نفر شب‎ها هم آنجا به مراقبت می‎پردازد.

شاید هزینه‎ای که بابت این مساله به بیت‎المال تحمیل می‎شود مد نظر قرار گرفته و خواسته‏‎اند با زدن این تلنگر زمینه کمرنگ شدن حفاظت از شخصیت‎ها را فراهم کنند.

شاید چنین نیتی وجود داشته باشد. به‌ هر حال حفاظت همراه با هزینه است. بسیاری از اماکن مانند مجلس، ریاست‎جمهوری یا فرودگاه‎ها تحت تدابیر حفاظتی و امنیتی قرار دارند و این کار با این که در کشور ما تحرکات تروریستی یا هواپیماربایی نداریم، صورت می‎گیرد یا مثلا ما داخل هواپیما از امنیت پرواز برخورداریم و زمانی که قصد ورود به قطار، هواپیما یا اماکن مقدس را داریم مورد بازرسی قرار می‎گیریم زیرا احتمال حمل «بمب یا سلاح گرم یا سرد» داده می‎شود، تمام این کارها دارای هزینه است. کار امنیت مانند پدافند می‎ماند و بر اساس احتمالات انجام می‎شود تا در صورت محقق شدن آن توان معدوم کردن را داشته باشیم.

تمامی افراد که با محافظ در سطح شهر و کشور تردد دارند، آیا به معنای واقعی نیاز به حفاظت دارند؟

معتقدم که مساله فوق باید در شورای امنیت کشور و بر مبنای تهدیداتی که امروز وجود دارد، تعیین تکلیف شود، زیرا فضای امروز کشور با سال ۶۰ متفاوت شده است، بر همین اساس باید دست به یک بازتعریف از تهدیدها زد و یا حداقل حفاظت را بر مبنای جایگاه‎ها در نظر گرفت. به‌ طور نمونه شاید وزیر کشاورزی نسبت به وزیر خارجه با تهدید کمتری مواجه باشد که همین امر می‎تواند به کاهش سطح حفاظت منجر شود.

تهدیدات امروز نسبت به سال‎های گذشته چیست؟

تهدیدات به دو دسته ترور فیزیکی و شخصیتی تقسیم می‎شوند. درباره فیزیکی توضیح دادم اما ترور شخصیت همان توهین‎هایی است که صورت می‎گیرد. البته احتمال این که دشمن دست به ترور کور بزند همواره وجود دارد. بر فرض فلان شخصیت هر روز به کوه، پارک یا استخر می‎رود و ممکن است برای او اتفاقی بیفتد. تهدیدی که الان وجود دارد آن است که در دنیا تلاش می‎شود تا ایران فاقد امنیت معرفی شود ولی ما دارای امنیت بالایی هستیم. با این حال برای حفظ برخی از شخصیت‎ها باید تلاشمان را انجام دهیم اما با در نظر گرفتن و محاسبه دقیق سطح تهدیدات.

آیا ائمه‌جمعه هم دارای محافظ هستند؟ آیا تهدیدی متوجه آنها هم می‎شود؟ آیا بعد از چهار دهه از عمر انقلاب هنوز نیاز به حفاظت دارند؟

محافظ دارند اما واقعا لازم نیست که یک تیم حفاظتی داشته باشند. یک راننده می‌تواند هم کار آنها را انجام دهد و هم مسئولیت حفاظت را بر عهده بگیرد. از بسیاری مراجع حفاظت کامل صورت می‌گیرد در حالی که آنها اساسا ترددی هم ندارند. بیشتر ایام در مکانی ثابت هستند و مردم به آنها رجوع می‌کنند.

امام درباره برخی ازشخصیت‌ها توصیه داشتند که باید برای همیشه از آنها محافظت شود. این روند همچنان ادامه دارد؟

همواره در موضع حفاظت از شخصیت مسائل سیاسی هم دخیل هستند. بنابراین محتمل است برخی از شخصیت‎ها که در حال حاضر هیچ‌ مسئولیتی ندارند با در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی مورد حفاظت قرار گیرند. به‌ طور مثال برای رئیس دولت اصلاحات چنین عمل می‎شود زیرا امکان دارد دشمن درباره او اقدامی انجام دهد که بخواهد آن را پای نظام بنویسد. بنابراین ملاحظات سیاسی و عقل حکم می‎کند برای آن که هزینه‎ای به نظام تحمیل نشود ایشان همواره تحت حفاظت باشند.

گفته می‎شود که سنگین‌‏ترین تیم محافظتی برای مرحوم آیت‎الله هاشمی بوده، این درست است؟

بله، البته بعد از مقام معظم رهبری. مقام معظم رهبری در بالاترین رده محافظتی قرار دارند و در واقع سپاه ولی امر تیم محافظتی ایشان است. این محافظت به نوع مسئولیت رهبری انقلاب ربط پیدا می‎کند. از این جهت ملاقات‏‎‌کنندگان از چند رده محافظتی عبور می‎کنند. بعد از حضرت آقا، مرحوم آقای هاشمی سنگین‎ترین تیم حفاظتی را داشتند. مرحوم آقای هاشمی در طول روز به‌ طور دائم صبح و بعد ازظهر در تردد بودند، بنابراین محل زندگی و کار ایشان حفاظت می‎شد و برای این کار تیم حفاظتی ایشان از بهترین و با تجربه‎ترین محافظان تشکیل شده بود. این سطح از حفاظت هم پیش از ورودشان به مجلس تعیین شده بود.

این حفاظت آیا به این دلیل بوده که احتمالا بیشترین تهدیدها متوجه ایشان بود؟

بله. البته روسای قوه قضائیه و مجلس هم مورد محافظت قرار می‎گیرند ولی رده‎های متفاوتی دارند که به تناسب آن نیروها کم و زیاد می‎شوند درست است که حفاظت از شخصیت‎ها هزینه‎بر است و در جاهایی حتی این امکان وجود دارد در خیابان یا جایی دیگر مردم از نوع رفتار آنها ناراحت شوند، اما محافظان آموزش دیده‎اند که برای دفع خطر چنین رفتار کنند. البته ضروری است که شورای امنیت در این باره یک تجدید نظر کلی انجام دهد تا افرادی که به معنای واقعی نیاز به حفاظت دارند، مشخص شوند. البته لازم نبود که آقای شمخانی مساله فوق را به‌ صورت رسانه‎ای مطرح کند اما حالا که به این شکل مطرح شده باید آن را به فال نیک گرفت و با استقبال از آن، اقدامی در کاهش هزینه‎ها برداشت و حتی زمینه حفاظت در قالب موسسات خصوصی گسترش داد. در کشورهای مختلف موسساتی وجود دارند که حفاظت برخی از شخصیت‏‎ها را به‌ صورت خصوصی انجام می‎دهند که حقوق‎شان را هم آن شخص که می‎تواند یک ورزشکار یا هنرپیشه باشد، پرداخت می‌کند. در کشور ما همچنین حرکتی آغاز شده که گسترش کار آنان هم مفید است و هم این که سبب کاهش هزینه می‌شود.»

پایان پیام

کد خبر : 63119 ساعت خبر : 9:47 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=63119
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات