پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفریخواه: سلبریتی شدن کار سختیه، بالاخره از صبح تا شب ملت اومدن شما رو ببینن همهش سر صحنه فیلمبرداری یا سر تمرین برای کنسرتی. حالا تک و توک بعضیهاتون به بقیه کارها هم رسیدگی میکنین، مثلاً از سر تمرین واسه مشعل المپیک بکوب میرین کرمانشاه که دل یه طرفدار که تو بیمارستان آرزوش دیدنتونه رو شاد کنین.
خدا رو شکر که همهتون اهل این قرتیبازیها نیستین وگرنه پاپاراتزیها و خبرنگارنماها قرار بود چی دربارهتون مخابره کنن. همه خبرها تخت میشد. برای مای شنونده و ببیننده هم اینکه بشنویم مظنهتون چند تا سکهست که تو فلانجا حاضر بشین به مراتب شیرینتره. البته قبول کنین که این حرکات روی همهتون جواب نمیده، یعنی باید یهجورایی افق زاویه بدنتون تنظیم باشه تا موقع سلفی گرفتن بتونین مخاطب رو پس نزنین. مورد داشتیم با همون افق زاویه بدن کل اپارچونیتیز یعنی فرصتها تبدیل به تهدید کرده واسه خودش و از راهیافتن به مرحله بعد هم جا مونده. این شادیها رو ازمون نگیرین، بذارین فکر کنیم قرار نیست هیچوقت شما رو خارج از قاب تلویزیون و رادیو ببینیم.
نه دیوونه نشدم، دارم با صدای بلند فکر میکنم، بهزبون خودتون، اونجوری که فکر میکنین مردم بیشتر خوششون میاد اما باور کنین سلیقه مردم خیلی وقته تغییر کرده، ته مونده اونهایی که دغدغهشون له کردن حریم خصوصی شماست رو فقط تو شبکههای مجازی میبینیم اونهم در حال طرفداری ازتون با حرفهای رکیک. بقیه مردم دلشون میخواد هر از گاهی دل به یه خیریه بدین، بیماران رو غافلگیر کنین و یه کار هیجانانگیز برای ما معمولیها انجام بدین، تیم رسانهتون رو آماده کنین برای پوشش دادن اخباری از این دست حتا اگر یه نمایش بزرگ باشه، دیدنش برامون شیرینه. خستهشدیم اینقدر سطح دغدغههامون رو پایین آوردین، به اینجا رسوندین که چی بخوریم؟ کجا بخوریم؟ چی بپوشیم؟ با چی چی بپوشیم یا اینکه کدوم آرایشگاه بریم. پیشنهاد میکنیم واسه تنوع یادمون بدین، به کی کمک کنیم، کِی کمک کنیم، چهجوری کمک کنیم تا باور کنیم شهرت قرار نیست از زندگی با یه حال خوب دورتون کنه!
پایان پیام