بودن یا نبودن مساله این است
بودن یا نبودن مساله این است
جشنواره سیوششم بینالمللی تئاتر فجر با حضور گروهی از چهرههای شناخته شده برگزار میشود که عدهای از میان نسل قدیمیتر هستند و گروهی از میان نسلهای پس از انقلاب و برخی نیز از شناخته شدههای دهه ۸۰ و ۹۰ هستند.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، برخی از این چهرهها در همین جشنواره تئار فجر اعتبار یافتهاند و بعدها خودشان تبدیل به چهرههای در خوری شدهاند که به همین جشنواره اعتبار بخشیدهاند. به هر روی وجود جشنواره با بودن این هنرمندان شناخته شده که اگر همچنان به درستی و با اطمینان خاطر و با ارزشمندی کار کنند، میتوانند بر جاذبه جشنواره تئاتر فجر بیفزایند. متاسفانه برخی به مرور دچار افت و افول هنری شدهاند و یا اینکه در فضای تئاتر خصوصی دچار آزمون و خطاهایی شدهاند، که پیامدش چندان هم زیباییشناسانه و در خور یک فضای هنری نبوده است. اما به هر حال خیلیها معتقدند که این دوره گذار از تئاتر حمایتی و دولتی به تئاتر خصوصی و بدون حمایت است و به ناچار هر چیزی در آن ممکن هست و حتی بحران و فاجعه نیز قابل پیش بینی است اما در نهایت اعتدالی در فضای تئاتر به وقوع خواهد پیوست که پیامدش شکوفایی هنر تئاتر خواهد بود. البته همه این موارد گمانههایی است که در هالهای از ابهام نیز قرار دارد.
بودن یا نبودن مساله این است
افسانه ببر/ صدرالدین زاهد
صدرالدین زاهد از چهرههای برآمده به کارگاه نمایش است که با دو کارگردان نامی چون بیژن مفید و آربی آوانسیان کار کرده و صدرالدین زاهد پس از تحصیل در دانشگاه سوربن یک گروه تئاتری فرانسوی تشکیل داد و کارهای هنریاش در زمینه تئاتر را به زبان فرانسه ادامه داد. او همچنین در زمینه تئاتر فارسی فعالیت دارد و در نمایش «زهره و منوچهر» به کارگردانی شاهرخ مشکینقلم اقتباس شده از اثر ایرج میرزا بازی کردهاست. از دیگر کارهای هنری زاهد که به کارهای نمایشی صادق هدایت نیز علاقهمند بودهاست کارگردانی بعضی از آثار او روی صحنه بودهاست. در واقع او علاوه بر آنکه به عنوان کارگردان آثاری از صادق هدایت را-هم به فارسی و هم به فرانسوی، هم در ایران و هم در فرانسه- روی صحنه برد، چندین سال از زندگیاش را صرف پژوهش دربارهٔ آثار این نویسنده کرد.
افسانه ببر را خودش از آثار داریو فو ترجمه و کار کرده که در چند کشور اروپایی اجرا شده است. او در این کار از طنز و تکنیکهای نمایش ایرانی بهره برده است و این حضورش در ایران بسیار مغتنم است.
شنا در آتش/ رضا صابری
بودن یا نبودن مساله این است
صابری از دهۀ ۵۰ در مشهد فعالیتش را آغاز کرده و در دهه ۶۰ با نمایش خانات مطرح شده است. او همین شنا در آتش را در دهه ۷۰ کار کرده که یکی از برگزیدههای تئاتر فجر بوده و حتما حس نوستالژیک به این متن و اجرا بوده که دوباره به سمت مشهد رفته و آن را کار کرده است.
اپرای عروسکی خیام/ بهروز غریبپور
بودن یا نبودن مساله این است
بهروز غریبپور از سال ۵۸ و پس از پایا تحصیلاتش در ایتالیا و بازگشت به وطن در پایتخت مستقر و در دو زمینه صحنه و عروسکی فعالیت کرده است. بینوایان در سال ۷۵ یکی از مشهورترین آثار اوست. یکی از مهمترین فعالیتهایش هم راه اندازی و استقرار در تالار فردوسی است که در آنجا از سال ۸۱ به تولید اپراهای عروسکی بر اساس ماریونتهای اروپایی اقدام کرده که این خود امروز وجوه بین المللی پیدا کرده است. هشت اپرای رستم و سهراب، مکبث، عاشورا، مولوی، حافظ، لیلی و مجنون، سعدی و خیام حاصل این پیگیریها دامنه دار و خلاقه است که آوازهاش کماکان دارد در چهار گوشه جهان میپیچید.
اپرای خیام هشتمین نمایش او به شیوۀ ماریونت است که در نوع خود میتواند بیانگر سمت و سوی تازهای در تئاتر ایران باشد.
به این دلیل که در شیوه اپرای ایرانی به مرزهای خلاقانه تری پا میگذارد و این خود میتواند پیشنهاد تازهای در اپرای جهانی باشد که با تفاوتهایی همراه است که البته باید ریشه آن را در تعزیه و دستگاههای موسیقی ایرانی جستجو کرد.
صدسال تنهایی/ آتیلا پسیانی
بودن یا نبودن مساله این است
این نمایش بر اساس رمان مشهور «گابریل گارسیا مارکز» و با بازنویسی محمد چرمشیر قرار بود که در سال ۹۱ در جشنواره سی و یکم اجرا بشود و بعد هم در بهمن و اسفندماه همان سال در تالاراصلی تئاتر اجرا شود که از جشنواره کنار گذاشته شد و برای اجرای عمومی نیز بلاتکلیف ماند یعنی اجرا نشود. تا اینکه سال ۹۶ و جشنواره سی و ششم چنین فرصتی را در اختیار گروه بازی قرار داده که ضمن حضور در جشنواره یحتمل بلافاصله امکان اجرای عمومیاش نیز ممکن شود. به هر روی از قدرت قلم و شاهکار بودن صد سال تنهایی همگی باخبریم اما این دو هنرمند ایرانی چه برداشت آزادی از آن کردهاند و چگونه از ادبیات به تئاتر تبدیلش کردهاند هنوز جای نظری را باقی نمیگذارد مگر ببینیم چون اغلب اقتباسها از متون معتبر ادبی بسیار سخت و ناممکن مینماید تا برداشت از متون نمایشی و عمده دلیلش این هست که ادبیات داستانی متکی بر روایت محض است و باید که به درستی جنبههای دراماتیک در آن لحاظ شود که بشود برجسته سازی ادبیات در صحنه تئاتر را به باوری عمومی تبدیل گردانید.
او از سال ۶۸ و با رویکرد تجربی دارد فعالیت میکند و بارها در جشنوارههای بین المللی حضور داشته است.
دایره گچی قفقازی/ محمودرضا رحیمی
محمودرضا رحیمی شاگرد و دستیار حمید سمندریان است و رهرو اصولی شیوه تئاتر دانشگاهی است و دایره گچی قفقازی را متفاوت با نگاه سمندریان در آکادمی سمندریان با هنرجویانش و به شیوۀ موزیکال کار کرده است. رحیمی هم نگاه متنوع داشته و برای همین مسیر پر خطر و با فراز و نشیبی را طی کرده و این آثار میتواند آغاز دوبارهای برای او در فضای تئاتر باشد. هر چند که هنوز سخت میتواند با این فضای تجارت گونه کنار بیاید.
الیور توئیست/ حسین پارسایی
حسین پارسایی از چهرههای مذهبی و انقلابی تئاتر ایران است که سالها ضمن کارگردانی در مدیریت فرهنگی نیز سمتهای مختلفی را داشته و دبیر بسیاری از جشنوارهها بوده است. او حالا در این سالها در زمینه کارگردانی تحول خواه شده و نمونههایی متفاوتی را ارائه کرده که در آن جنبههای کمدی و موزیکال اصل و اساس کارش بوده است و برخی مثل حسین پاکدل او را در این زمینه موفق دانستهاند و برخی نیز این مسیر و آثارش را نقد میکنند.
هنر/ وحید رهبانی
وحید رهبانی هم از آکادمی حمید سمندریان و از اواخر دهه ۷۰ آمده است و برای همین دو روی تفکر و فرم را همچون استادش در ساخت و ساز اجراهایش هدف قرار میدهد و ضمن مطرح بودن گاهی نیز جنجالی میشود اما خودش اهل تئاتر هست و میلی به جنجال ندارد. هنر هم از متون عالی قرن بیستم است که یاسمینا رضای فرانسوی نوشته و در ایران نیز بارها ترجمه و کار شده است؛ حتما نگاه رهبانی نیز دیدن خواهد داشت.
روز عقیم/ حسین کیانی
حسین کیانی همواره در زمینه تئاتر اجتماعی و تئاتر ملی دو سویه بسیار مهم تئاتر که به لحاظ فرهنگی به تئاتر هر کشوری اعتبار راستین میبخشد، نمایشنامه نوشته و خودش هم اجرا کرده است.
روز عقیم هم از زمینههای اجتماعی و تاریخی برخوردار است و این تنها دلیل درستی است که حضور این کار را در یک جشنواره مهم کشورمان الزامی میسازد. در عین حال حسین کیانی از پیشینه قابل تامل و پذیرشی برخوردار بوده است و همچنان در زمینه تئاتر با انرژی، تفکر و خلاق عمل میکند.
او از نیمۀ دهۀ ۷۰ در تهران فعال بوده و بارها در جشنوارۀ تئاتر فجر جایزه گرفته است.
اسب/ آرش دادگر
آرش دادگر با نمایش هملت اثبات کرد که در تئاتر میتواند بیانگر نوآوریهای در خور تاملی باشد اما اودیسه نتوانست همان بضاعت را تکرار کند و برای همین او دوباره هملت را اجرا کرد و حالا حتما میخواهد با اسب باعث شگفتی دوباره ما شود. به هر روی از طی کارگردانهایی است که فرم گرایی توام با ارزشهای قابل تاویل است و آثارش با تفکر همراه است. این دقیقا همان تئاتر اصیل خواهد بود.
از بین ۱۷۰ نفر متقاضی حضور در نمایش «اسب» به کارگردانی آرش دادگر ۱۵ هنرمند انتخاب شدند.
در این پروژه آموزشی که به تهیه کنندگی انجمن هنرهای نمایشی استان تهران برگزار میشود در مرحله اول پس از انتشار فراخوان ۱۷۰ متقاضی از اعضای انجمن هنرهای نمایشی استان تهران با ارسال عکس و رزومه اعلام آمادگی کرده سپس کارگردان نمایش با مطالعه رزومهها و دیدن عکسهای رسیده از۷۰ نفر جهت مصاحبه حضوری دعوت به عمل آورده که این مصاحبه طی سه روز از تاریخ ۱۵ آبان لغایت ۱۷ آبان در مجموعه تئاتر محراب برگزار شده است و در نهایت ماحصل این کارگاه آموزشی تولید نمایش اسب است که میتواند تولید در خور تاملی باشد.
فروغ ساراپینا/ محسن حسینی
محسن حسینی همواره بر پایه توجه به کرئوگرای و شیوه فوق مدرن در صحنه حضور داشته و متاسفانه گاهی کارهایش کم مخاطب میشود اما نگاه او در توجه به نظریه هنرمندانی چون آنتونن آرتو و تئاتر شقاوت میتواند ما را متوجه وجوه دیگری از تئاتر کند که در آن ارجاع به اصالتها که میتوانند آیین و اسطوره باشند بسیار دیدنی باشد. او از سال ۸۰ در تئاتر ایران فعالیت میکند و پیش از آن سالها در تئاتر آلمان فعال بوده است.
ماجرای متران پاژ خرس و خواستگاری/ محمدحسن معجونی
محمدحسن معجونی هنرمندی برآمده از گروه علی رفیعی است که نگاه متنوع و متفکر با اتکای به فرمهای بدیع هست و از این منظر کارهایش هم دیدنی است و هم جاذبههای اندیشگانی دارد و ماجرای متران پاز و خرس و خواستگاری سه کمدی است که در تهران و رشت کار شدهاند. بنابراین میتوان این حضور و موفقیت او در ژانر کمدی به فال نیک گرفت چون کمتر کسی به راحتی میتواند وضعیت کمدی به قلم روسها را در ایران تماشایی کند.
او از اویل دهۀ ۸۰ در مقام کارگردان تئاتر فعالیت کرده و با سرپرستی گروه تئاتر لیو در برگزاری جشنواره تک گویی و میکرو تئاتر و چندین پژوهش و ساخت سالن تئاتر هامون در رشت فعال بوده و در زمینه آموزش جوانان تلاش کرده است.
فعل/ محمد رضایی راد
محمدرضایی راد از سالهای آغازین ۸۰ دارد کار میکند و بسیار کم کار است اما همواره کارهایشان در میدان دید منتقدان و مخاطبان با نقد و بررسی مواجه میشود و این خود دلالت بر دغدغهمندیهایش خواهد کرد که همواره در صحنه متفکر بوده و همین خود شاید دلیل عمدهای برای قابل بحث بودنش باشد.
دو دلقک و نصفی/ جلال تهرانی
بودن یا نبودن مساله این است
جلال تهرانی ضمن فرم گرایی از فلسفه بسیار در کارهایش بهره میبرد بنابراین اهل شعار و تا حدی نیز صراحت بیان نیست بلکه آنچه باید دیده و شنیده شود ارائه میکند حالا دیگر به برداشت مخاطبان برمی گردد چقدر از کارهایش دنباله روی کنند و در این سالها برخی کارهایش با مخالفت و نقدهای تند مواجه شده اما همچنان آثاری درخشانی دارد که او را در صدر گزینشهای نمایشی ایرانیان قرار دهد.
مفیستو/ مسعود دلخواه
مسعود دلخواه با مفیستو در زمینه جنگ و فاشیسم اثری بسیار تاویل گرایانه را به صحنه آورده است. این اثر اقتباسی از رمان کلاوسمان آلمانی به دست آرین منوشکین فرانسوی است و جنگ جهانی دوم را هدف قرار میدهد.
او استاد دانشگاه است و از دهه ۸۰ در تئاتر ایران در مقام بازیگر و کارگردان فعالیت کرده است و به عبارتی مفیستو بهترین کارش بوده است.
آکواریوم/ سیامک احصایی
سیاامک احصایی در این سالها در زمینه متون مدرن در صحنه اقداماتی کرده که برخی از این اجراها قابلیتهایی داشتهاند اما آکواریوم نسبت به آن آثار از حساسیت کمتری برخوردار است و با این وجود حتما برای خود جذابیتهایی دارد به ویژه در زمینه موسیقی و طراحی!
سیامک احصایی از سال ۸۴ در مقام کارگردان فعالیت کرده است.
این یک پیپ نیست/ محمد مساوات
محمد مساوات یک کارگردان غیر قابل پیش بینی است و هر بار نیز شیوه متفاوتی را تجربه میکند و البته گاهی نیز فراتر از تجربه کردن، کارهایش میخواهد بیانگر یک نگاه تجربی باشد اما برای او هنوز هم زود است که چنین ادعایی کرده باشد و همین نگاه آرمان گرایانه و بدون سروصدایش راه را بر او هموار خواهد کرد که در این مسیر پیشتازی کند چنانچه این پیپ نیست اثری فرم گرایانه است در زمینه تلفیق تکنیکهای اجرایی تئاتر و سینما و همچنین یک رویکرد بسیار مدرن نسبت به آثار پلیسی و جنایی و معمایی دارد؛ و از این منظر بسیار دیدنی است. البته تاکیدات فلسفی و نظریهها میشل فوکو و نقاشی رنه مگریت و سبک سورئالش نیز ضمیمه این اتفاق ناب میشود و بودن و تلفیق چنین نظریههایی است که خواه ناخواه چه مثبت و چه منفی نظر مخاطبانش را معطوف به خود خواهد کرد.
مساوات از میانه دهه ۸۰ در مقام نمایشنامه نویس و کارگردان کار کرده و همواره در جشنوارههای متعدد جایزه گرفته است.
فهرست مردگان/ رضا ثروتی
رضا ثروتی با سه نمایش مکبث، عجایب المخلوقات و ویتسک بسیار مطرح شد و بعد فهرست را اجرا کرد که این نمایش بیشتر دچار حواشی شد تا اینکه اصل مطلب یا خود اجرا مطرح باشد. اما به هر روی او یک کارگردان نوجو هست و میتواند همواره در صحنه مدعی اتفاقات نوینی باشد اگر این نوجویی و پیشرو بودن با اصالتها و خویشتن مداریها توام شود و اگر حواشی از او دور باشد، حتما همان جایگاه محفوظ خواهد بود و ما همچنان میتوانیم از دیدن آثارش هم لذت ببریم و هم به تاویلات ویژه بپردازیم.
او از میانۀ دهۀ ۸۰ در تئاتر ایران فعال بوده و در جشنوارۀ تئاتر فجر نیز برنده چند جایزه بوده است.
پسران تاریخ/ اشکان خیلنژاد
بودن یا نبودن مساله این است
اشکان خیلنژاد هنگامی که متفکر و اجتماعی نگرانه تئاتر تولید میکند موفقیت بهتری را به چالش میگذارد و فرقی هم نمیکند که متن مورد گزینشش ایرانی مثل پچپچههای پشت خط نبرد و خارجی مثل پسران تاریخ باشد. هر چند در اولی رئالیسم و در دومی ضد رئالیسم و فرم متکی به بیومکانیک میرهولد تجربه شده باشد. بنابراین رفتن به سوی تئاتر تجربی برای بسیاری از کارگردانان جوانتر ایرانی بسیار زود مینماید و تنها دلیلش نیز نداشتن مانیفسیت هنری است و تئاتر ایران هنوز در دوران تجربه نظریههای تئاتری است و به مرحله استقلال و خلاقیتهای فردی نرسیده است و البته چنین چیزی دور از ذهن نیست اما باید بتوانیم در ابتدا در استقرار تئاتر همتراز با تئاتر دنیا بکوشیم و سپس زمینههای تئاتر تجربی فراهم خواهد شد. به لحاظ فردی نیز کارگردانی به این مرحله خواهد رسید که به لحاظ نظریه و شیوههای اجرایی به ماکزیمم دستورالعملها و برداشتهای اجرایی رسیده باشد که بتواند حالا خلاقیتهای ناب خود را در صحنه رمزگشایی کند.
چهرههای دیگر
بودن یا نبودن مساله این است
همچنین چهرههای میانسال و جوانی هم هستند که در این سالها بارها درخشیدهاند و میتوانند در تئاتر ایران به نمایندگی از گروههای هنری قابل تامل در جریان سازی تئاتر ایران همواره موثر واقع شوند که در این جشنواره نیز حضور یافتهاند:
۱۰۰ درصد/ مرتضی اسماعیل کاشی، ماراساد/ ایمان اسکندری خسیس/ مریم کاظمی/ تهران، ابوبکر محمدی، فاطمه محمدی/ جلال تجنگی/ تهران نفر دوم/ مهین صدری، پرومته/ شهاب آگاهی، حذفیات/ مهدی ضیاءچمنی/ خراسان رضوی عبدالله برجسته/ مشهد، شب دشنههای بلند/ علی شمس/ تهران، شلتر/ امین میری/ تهران، چند درجه سوتفاهم در مقیاس اتللو/ جبیبالله دانش/ تهران، خانهای در انتهای خیابان بهار/ ندا هنگامی/ تهران، تولد غمانگیز پسر آهنی/ رامین سیار دشتی/ تهران اگه بمیری/ سمانه زندینژاد/ تهران، برای کلاه آهنی ها/ پژمان عبدی/ تهران، آواز زنی در گورستان/ مسلم نارکی/ گچساران، آناکارنینا/ آرش عباسی/ تهران، شاه لیرک/ افق ایرجی/ مرکزی، موغلی پنا/ علیرضا داوری/ بندرعباس، نسخه آزمایشی/ علی حاتمی نژاد/ مشهد، و چند داستان دیگر/ پیام لاریان/ تهران.
پایان پیام
کد خبر : 69095 ساعت خبر : 12:09 ب.ظ