استثمار زاگرس را تمام کنید
پایگاه خبری گلونی، سلیمان میرزاپور رشنو، دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری: سالهاست که تنها کارکرد زاگرس تنها منبع تهیه آب استانهای صاحب وزیر و قدرت شده است، پروژههای انتقال آبی که یکی پس از دیگری نبض بیجان این جغرافیا را کندتر میکند. پروژههایی که بی هیچ نگاه علمی و صرفا استثمارگونه خون زاگرس را میمکد.
استثمار زاگرس را تمام کنید
در ادبیات جغرافیایی جهان، انتقال آب آن هم از نوع میان حوضهای امری منسوخشده و خطرناک محسوب میشود. چرا که عواقب و پیامدهای ناشی از آن جایی برای هیچگونه توجیه اقتصادی و زیست محیطی باقی نمیگذارد.
اثرات مخرب پروژهای با نام بیربط و عجیب «قمرود» که حجم بالایی از آب لرستان را به شهرهایی چون قم و … انتقال میدهد، امروز تا حدودی مشخص شده است: کاهش تولید محصولات کشاورزی در استانهای خوزستان و لرستان، خالی از سکنه شدن تعداد زیادی از روستاهای الیگودرز لرستان، افت سطح آبهای زیرزمینی و نیز خشکی چاههای آب منطقه، تنها بخش کوچکی از دستاورد این پروژه بوده است. میدانیم که چندین برابر برآورد اولیه از این آب برداشت شده و قرار است آب درازمدت شرب، کشاورزی و صنعت را در دوردستها فراهم کند.
با انجام اینگونه اقدامات تمام اصول آمایش سرزمین را به سخره گرفتهایم. هم اکنون نیز پروژههای دیگری در دست اقدام و مطالعه است تا زاگرس را برای همیشه عقیم سازد.
مصیبتبارتر از این پروژههای انتقال آب، تغییر مرزهای استانهای لرستان، چهارمحال و بختیاری با اصفهان است، بدینگونه که بخشی از دو استان اول به اصفهان الحاق شده تا مساحت این استان اندکی بیشتر شود! انگیزه عاملان این اقدام پنهانی الحاق بخش پر آب منطقه برای مدیریت بهتر پروژههای انتقال آب است و جالب اینجاست که با تکذیب قاطع وزارت کشور درباره تغییر مرز، نقشه مذکور در برخی نشریات و سایتهای دولتی موجود است.
چنین به نظر میرسد که زمام امور از دست برخی مدیران دررفته و مافیای آبی که استاد بزرگوار پاپلییزدی در مورد آن صحبت کرده بود، به هر دری میزند تا به اهداف خود دست یابد.
لزوم و توجیه اقتصادی ایجاد استخرها و پارکهای آبی بزرگ در قم و استفاده کشاورزی و صنعتی از آب میلیاردی برای بنده قابل درک نیست، اما خوب میدانم که با بروز فاجعه زیست محیطی در لرستان، بختیاری و خوزستان، دود اینگونه پروژهها به چشم تمام ایران میرود. گشت و گذاری در فضای مجازی و دنیای وب به خوبی نشان میدهدکه اینگونه اقدامات موجبات نارضایتی مردم منطقه را فراهم آورده است، به نظر بنده میباید تغییری در نگرش استثمارگونه برخی مدیران نسبت به برخی مناطق از جمله زاگرس به وجود بیاید و از اصول علمی آمایش سرزمین پیروی کرد، چرا که در آیندهای نزدیک با کاهش بیشتر آب منطقه مطمئنا چراغی را که به منزل روا ست، به مسجد حرام میگردد و در صورت تشنگی و به دنبال آن گرسنگی خود منطقه، مطمئنا نیروها و تشکلهای مختلف اجتماعی جلوی این انتقال را خواهند گرفت و آن روز زیرساختهایی که با هزینه میلیاردی برای انتقال آب ایجاد شدهاند، همچون رودخانه قدیمی و خشک «قمرود سابق» به نمکزار تبدیل میشوند.
پایان پیام