پایگاه خبری گلونی، هومن نشتائی: پیمان معادی همیشه از هنرمندان خبرساز و جذاب ایران بوده که مردم مشتاق دنبال کردن او هستند. او با ساخت فیلم «برف روی کاجها» توانست توانایی کارگردانی خود را ثابت کند و برای فیلم بعدی خود مشتری جذب کند. حالا او بعد از چند سال با «بمب، یک عاشقانه» برگشته است.
از فیلم اول او میتوان فهمید که برای قصهگویی عجله ندارد. بیشتر حرف برای گفتن دارد تا قصه برای تعریف کردن. پیمان معادی در بستر سازی بسیار ماهر است و با پرداختن به جزئیات قصه را برای مخاطب تصویر میکند. پیمان معادی در حال تعریف جزئیات است تا بتواند به مخاطب نزدیک شود و در حال نشان دادن نمادهاست تا بتواند داستان اصلی را روایت کند. داستان اصلی خیلی دیر مشخص میشود ولی قبل از اینکه داستان برای مخاطب روایت شود مخاطب درگیر آن شده است. پیمان معادی در نشان دادن روحیات افراد و احساساتشان نسبت به دیگران بسیار ماهر است. او علاقه زیادی به شخصیتهای درونگرا دارد و سعی میکند به آنها نزدیک شود، در کل هدف کارگردان نیز همین است که درون انسانها را به ما نشان دهد. یکی از المان هایی که پیمان معادی سعی میکند با آن به مخاطب نزدیک شود، نمایش نوستالژی است. پیمان معادی آنقدر شیرین و با جزئیات و ملموس نوستالژی را به نمایش میگذارد که حتی برای کسانی که از نسل او نیستند جذاب است. او میتواند با نوستالژی به بیننده نزدیک شود و در دل مخاطب جا باز کند و لبخند به لبان مخاطبانش بنشاند.
بمب، یک عاشقانه به خوبی میتواند روند شکل گیری یک عشق، روند نابودی یک عشق، روند شکلگیری مجدد یک عشق و روند نرسیدن عاشق به معشوق را در فیلم به نمایش بگذارد. او با اینکار ثابت کرد که در به نمایش گذاشتن عاشقانهها مهارت خاصی دارد. اهمیت قصه عشق پسر بچه به دختر همسایه کمتر از اهمیت عشق میترا (لیلا حاتمی) و ایرج (پیمان معادی) نبود. زیرا این دو عشق موازی هم پیش میروند و روی یکدیگر تاثیر گذارند. عشق یادآور کودکی است و میتواند هر کسی با هر سنی را بچه کند. پیمان معادی در بمب، یک عاشقانه به عشق، کودکانه میپردازد. بدون اینکه به باور پذری ذرهای لطمه بخورد. روابط در فیلم بسیار عمیق هستند و هر کدام از شخصیتها به نوعی در پیشبرد فیلم کاربرد دارند. چه در قصه اصلی و چه در فضا سازی برای روایت اصلی.
نکتهای دیگر در مورد این فیلم وجود دارد که میتوان آن را به عنوان الگو به دیگران معرفی کرد، و آن نکته، طنز فیلم است. یکی دیگر از راههای نزدیک شدن به مخاطب و بالا بردن تاثیرگذاری، طنز است. در این فیلم بدون سوء استفاده از کلیشههای دهه ۶۰، و بدون لودهگری و از همه مهم تر بدون نزدیک شدن به شوخیهای جنسی، میتواند مخاطب را بخنداند. طنز فیلم به حدی نیست که تاثیر گذاری درام را تحت تاثیر قرار دهد. طنز به موقع اجرا میشود تا به قلب مخاطب نزدیک شود. پیمان معادی در موقعیت طوری طنز ایجاد میکند که مشابه آن کمتر در سالهای اخیر دیده شده است. طنز در بمب، یک عاشقانه برای ایجاد تاثیر گذاری بیشتر و برای شاد کردن دل مخاطب استفاده میشود، نه برای فروش بیشتر. پیمان معادی در فیلم جدیدش به ساختار منسجم تر و با ثبات تری دست پیدا کرده است، و محمود کلاری به این موضوع سر و شکل داده است.
بین ۱۸ فیلمی که امسال در جشنواره فجر دیدم، بدون شک، بمب، یک عاشقانه بهترین فیلم بود و خوشحالم که به بهترین شکل از جشنواره سی و ششم به خانه بدرقه شدم. اما متاسفانه به این فیلم آنطور که باید در اختتامیه جشنواره فیلم فجر اهمیت داده نشد.
پایان پیام